ویرگول
ورودثبت نام
محمدمهدی زبیدی
محمدمهدی زبیدی📍 شفا ته پیاله است... ✒️ اینجا نوشته‌هامو می‌ذارم...
محمدمهدی زبیدی
محمدمهدی زبیدی
خواندن ۵ دقیقه·۳ ماه پیش

نقد و بررسی فیلم سینمایی پیر پسر

بسم الله الرحمن الرحیم

نقد و بررسی سینمایی پیرپسر

دسته بندی: سینمای ایران

یک فیلم غیر سینمایی...

مطمئناً و قطعاً هر شخصی با دیدن پوستر این فیلم، ترغیب نمی شود تا آنرا ببیند، نه بخاطر رنگ زرد و مشمئز کننده آن، بلکه اخطاری در ضمیر ناخودآگاه خود می یابد که قرار نیست این فیلم چیزی به من بیافزاید؛ می گفتند که این فیلم توقیف شده و مجوز پخش نیافته، اما مسئله ساده است، شما ببینید که این فیلم در سال 1400 در جشنواره های غربی اروپایی اکران شده، اما زمانی که در عرصه جوایز چیزی عایدش نشده در قالب جشنواره فیلم فجر خودش را چپانده که منم درام اجتماعی هستم؛ باشد اما دریغ از آن اجتماع معدود... حقیقتاً این فیلم ها، دستاویز های سیاسی هستند که می خواهند بگویند من به درام های اجتماعی بها دادم. لذا ببینید وقتی خلوص در کار نباشد، می شود اینگونه فیلم های کسل کننده، که پخش آن مصادف بود با ایام جنگ 12 روزه و همچنین تداوم پخش آن در سالن های سینما؛ بالای دو ماه و نصفی است که هنوز در حال پخش است، کیس عجیبی است. من خود شخصاً این فیلم را (نمی گویم سینمایی) در سالن سینمای بهبهان دیدم. سینمایی که پخش فیلم های آن به بالای سه هفته شاید هم نرود، اما کیس های این مدلی هم دیدیم، حال چه کسی پشت پرده این تداوم ها هست معلوم نیست؛ شاید که بینندگان آنجا عادت نداشته باشند که بلیط هایشان را اینترنتی بگیرند، باشد، گیریم پشت پرده، حداکثر 10 صندلی از سالندار خریده باشد، جمعیت میانگین که می آید در خوشبینانه ترین حالت 20 نفر هستند، آنهم در آن سالن دراندشت که 300 نفرظرفیت دارد، لذا من به شما می گویم که این فیلم در رویای شکستن رکورد فروش گیشه می ماند.

فیلم در یک روایت خسته کننده تک خطی پیاده شده، که قریب به سه ساعت است، صحنه هایش هم از لب و لوچه آویزان می‌شوند، به ساعت نگاه می کنی می گویی خوب بگذر، نمی گذرد. خوشبختانه سینمای ایران نظام محتوایی ندارد که بخواهم بگویم رده بندی، نه بلکه خارج از رده است. از محتوا تُهیست، بگونه ای که آدمی روحش را با تماشای این صحنه ها کدر می کند و آنگاهست که معنا در او می‌میرد. پلات هایی با دود فزاینده، یعنی صحنه ها هر چه جلوتر می روند کُپه های دود هم بیشتر می شوند، امیدوار بودم که در ادامه حداقل مفهومی از معنا در لا به لای آن همه فساد و بیماری های اخلاقی بیابم، اما می دیدی علاوه بر این رذائل، جهت گیری های قومیتی هم دارد، بله، ببینید ارسال فیلم به جشنواره خارجی ملاک نیست، یعنی تولید کننده به خیال خودش اگر فریم های تاریک بگنجاند و فضا را مُبهم کند، جوایز را پارو کرده، نه اینطور نیست، بلاخره تخطّی از حدود باعث نمی شود تا فیلم وجه جهانی بیابد، یعنی هرچقدر هم معیار های اخلاقی را فاکتور بگیریم این نقض ادب، توسط فیلم‌ساز را نشان می دهد...

پیرپسر با دیالوگ های بی پایه و غیردراماتیزه اش، سعی می کند تا در پوشش مکان ها با بیننده هم‌ذات پنداری کند، و بسته به آن مکان گارد های مختلفی می گیرد، در کتابخانه و مکان علم خود علم را استهزاء می کند، شخصیتی که من باب مثال کتاب‌خوان قرار داده، چیزی سرش نمی شود؛ یعنی اثر متقابل مکان بر فرد را هم پوشش می دهد، تا برسد به جنس زن؛ بتعبیری می خواهد بگوید که جامعه ما می‌داند چگونه ارتباط درست بگیرد، زن در جامعه می تواند عرفی و همچنین غیر عرفی برقرار کند و اصول ارتباط گیری خارج از ازدواج را آموخته است، و اگر کسی نتوانست با زن ارتباط درستی برقرار نماید، مشکل از خود اوست؛ زن می‌تواند در نظام سرمایه‌داری(منحصراً لیبرال دموکراسی وارداتی) پیاده شود، به این معنا که پسران برای حفظ برند خود اوا را در نزد خودشان نگه می دارند تا باعث جذب شود و مَمر درآمد وی نیز تأمین گردد و این وضعیت متقابلاً برای زن نیز صدق می کند ،ظاهر قضیه فریبنده است اما این کجا نمایش داده می شود، در کلوب های شبانه و زیرزمینی با گرافیتی های سایکدلیک(دیوارنگاره های توهم‌زا) که جوانان مشغول فضانوردی و مصرف علف (ماریجوانا) هستند، تهرانی باشی یا غیر تهرانی، تهران بی‌رحمست. این قضیه فاسد تا صحن علنی مجلس شورای اسلامی می‌رسد و صدای نمایندگان معترض را در می‌آورد، اما چرا این داد و بی‌داد ها آورده‌ای ندارند، یعنی مجلس استقلال خود را ندارد تا با این پشت پرده‌های کثیف رویارو شود یا مثلا آنها می‌خواهند بگویند که ما قدرتمندیم فیلم خلاف قوانین‌تان پخش می‌کنیم و شما هیچ کاری نمی‌توانید انجام دهید. این فیلم بر خلاف آنچه گفته شده بوده که توقیف شده، توقیف نشئده بوده و اگر توقیف بوده چه کسی مجوز پخش آنرا داده، و حالا که با پخش آن فضاحت به بار آمده چه کسی می خواهد تا این فضاحت را جمع کند الله اعلم.

شاید شما جایی در فیلم پیدا نمی کنید که مسکرات مصرف شود اما بطرز جنون آمیزی در اکثر صحنه‌ها وجود دارند، و دور و بر شخصیت ها را پُر کرده اند، به نوعی که انگار زندگی بدون این بُطری ها و نفس کشیدن بدون آنها غیر ممکن است، این مسائل جلو می رود تا به انحرافات اخلاقی دامن بزند، خوب این که مشروبش را خورده است، یعنی می خواهی ارتباطش با نامحرم هم تنظیم نباشد؟ این یکی از فشل ترین عرصه سینماگران ایران است، که بدون دست زدن توانایی خلق سکانس های احساسی را ندارند، موقعی آن هم که می رسد یک شوی تبلیغاتی راه می‌اندازند که ما بهترین هستیم.

 فیلم‌ساز تلاش کرده تا با ریم‌لایتینگ مثلاً بگوید که من سینمایی هستم، اما تو سینمایی نیستی! در نور هم چیزی نداری، و بی نور مانده ای؛ لذا وقتی از سینماتوگرافی چیزی بلد نیستی چرا اینهمه اصرار به سینمایی بودن داری؟ این را می‌توانستی با یکی دو قسمت پلاتوی نمایشی و نه حتی تئاتر جمع کنی، چرا که این نمایشنامه یک ارزن هم بها ندارد تا به آن پرداخته شود چه برسد این همه زینه برای فیلم؛ در عجبم از آنهایی که می گویند فیلم خیلی خوب هست، نمی‌دانم چه چیز ستودنی را در آن می‌یابید؟ می خواهید از عشرت رگ‌زنی بگویید؟ این الگوسازی هایی نادرست کافیست در ذهن دختربچه یا پسربچه نوجوانی و حتی جوانی حک شود، تا در اولین فرصت دست به امتحان بزند؛ یقیناً تبعات و آثار مخربی که این فیلم دارد بسیارند و درقبال باید پاسخگو بود. این را می توانید از پچ‌پچ هایی که کف سالن های سینما حین پخش بفهمید، اگر هم دنبال خروجی آن هستید، بزهکاری های موجود دلیل کافی و وافی می‌تواند بر آن باشد.

وفقنا الله و ایاکم

فیلم سینماییفیلمسینمای ایراننقدنقد فیلم
۳
۰
محمدمهدی زبیدی
محمدمهدی زبیدی
📍 شفا ته پیاله است... ✒️ اینجا نوشته‌هامو می‌ذارم...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید