
علاوه بر اخلاص، مسائل دیگری نیز در پذیرفته شدن عبادات نقش اساسی دارند. طهارت پیش از عبادت و زمان انجام عبادت. در این نوشتار به بازخوانی مسأله طهارت پرداخته میشود." آیین طهارت (Ritual purification) آیینی است که توسط دین تجویز میشود و به موجب آن فرد خصوصاً قبل از پرستش خدایی (الوهیت) از نجاست بری میشود". این آیین در ادیان شرقی و ابراهیمی رایج است و نمادی از پاکسازی جسم و روح است.
طهارت کالبد جسمانی و کالبد مثالی
احکام طهارت برای پاکسازی کالبد مثالی و کالبد جسمانی وضع شدهاند. احکام مربوط به طهارت به دو دسته کلی تقسیم میشوند: طهارت معنوی و طهارت جسمی.
۱) طهارت جسمی
این بخش شامل موارد زیر است:
• وضو: عملی است که برای پاک شدن از نجاستهای خفیف و آماده شدن برای نماز و عبادت انجام میشود. وضو شامل شستن صورت، دستها، مسح سر و شستن پاها است.
• غسل: این عمل برای پاک شدن از نجاستهای غلیظ (مانند جنابت، حیض و نفاس) انجام میشود. غسل به دو نوع واجب و مستحب تقسیم میشود.
• تیمم: در صورت عدم دسترسی به آب یا عدم توانایی استفاده از آن، تیمم به عنوان جایگزینی برای وضو و غسل استفاده میشود. در تیمم، با خاک پاک بر روی صورت و دستها کشیده میشود.
۲) طهارت معنوی
این بخش شامل موارد زیر است:
• نیت: نیت خالصانه برای انجام عبادات و اعمال دینی از اهمیت بالایی برخوردار است.
استغفار و تضرع: درخواست آمرزش از خداوند و دعاهای خاضعانه و خودشکنانه برای طلب بخشش.
• توبه: بازگشت به سوی خداوند و جبران گناهان گذشته، که به نوعی طهارت روحی محسوب میشود.
• پارسایی اخلاقی: پرهیز از اعمالی که موجب آلودگی کالبد مثالی انسان میشوند.
۳) نجاسات
نجاسات برای کالبدهای جسمانی و مثالی انسان به دو دسته ظاهری و باطنی تقسیم میشوند. در مبحث نجاسات ظاهری در اسلام، برخی از اشیاء و مخلوقات به عنوان نجس شناخته میشوند که باید از آنها دوری کرد یا در صورت تماس با آنها، طهارت لازم را انجام داد. این نجاسات شامل مواردی مانند خون، ادرار، و برخی از حیوانات هستند. نجاستهای باطنی نیز به حالاتی اشاره دارند که به نوعی به ذهن و روان انسان مربوط میشوند و معمولاً از طریق رفتارها، افکار و احساسات ناپسند به وجود میآیند. برخی از این نجاستهای باطنی عبارتند از ریا، حسد، غرور و کبر.
علت وضع شدن احکام طهارت
در حدیثی از پیامبر آمده است که طهارت نیمی از ایمان است. طهارت بهعنوان یک اصل اخلاقی نیز تأکید میشود، چرا که پاکیزگی و نظافت در اسلام نهتنها بهعنوان یک دستور دینی، بلکه بهعنوان یک دستور اجتماعی و فرهنگی نیز شناخته شده است. در اسلام، طهارت بهعنوان مقدمهای برای نماز و عبادات دیگر ضروری است، زیرا فرد باید در حال طهارت باشد تا ارتباط معنوی و عباداتی صحیح با خداوند برقرار کند. احکام طهارت در اسلام به دلایل متعددی وضع شدهاند که میتوان به برخی از مهمترین آنها اشاره کرد:
• پاکیزگی جسمی و روحی: طهارت در اسلام نه تنها شامل پاکیزگی بدن و لباس میشود، بلکه به پاکیزگی روح و نیت نیز توجه دارد.
• آمادگی برای عبادت: یکی از اهداف اصلی طهارت، آمادهسازی بدن و روح برای انجام عبادات مانند نماز است. طهارت نمادی از آمادگی برای ارتباط با خداوند است.
• ترویج بهداشت فردی و اجتماعی: احکام طهارت مانند وضو گرفتن و غسل کردن، به ترویج بهداشت فردی و جلوگیری از بیماریها کمک میکند که در نهایت به سلامت جامعه میانجامد.
• تقویت تواضع و فروتنی: عمل طهارت یک نوع تمرین برای تواضع است. با انجام این اعمال، فرد میآموزد که در برابر خداوند فروتن باشد و غرور را کنار بگذارد.
• تربیت اخلاقی: طهارت به عنوان بخشی از احکام اسلامی، به تربیت اخلاقی و پرورش صفات نیکو مانند نظم، پاکیزگی، و احترام به خود و دیگران کمک میکند.
حرکات سمبلیک در طهارت جسمانی
هر عضو از کالبد جسمانی که شستوشو میشود، در استعارهای کالبد مثالی هم از آلودگیها شسته میشود تا انسان در پيشگاه خداوند به صورت پاک ظاهر شود. احکام طهارت در اسلام، فراتر از یک سری قوانین بهداشتی، حاوی مفاهیم عمیق و نمادین هستند. حرکات و اعمال انجام شده در وضو، غسل و تیمم، هر کدام حاوی پیامها و اشاراتی به جنبههای مختلف زندگی و ارتباط انسان با خداوند هستند. اینکه آدمی چگونه به پاکیزگی روح و جسم خود اهمیت دهد و چگونه در مسیر حق حرکت کند. این حرکات نماد تطهیر و آمادهسازی انسان برای ارتباط با خداوند هستند و بهنوعی بیانگر این است که فرد باید در هر شرایطی از لحاظ جسمی و روحی پاکیزه باشد تا بتواند در عبادات و ارتباطات معنوی خود با خداوند به کمال برسد. در ادامه به رمزگشایی این حرکات نمادین پرداخته میشود:
۱) وضو
شستن دستها، صورت، و مسح سر و پاها به معنای طهارت و پاکی جسمانی و روحانی است. این حرکت نشاندهنده آمادگی برای نماز و نزدیکی به خداست. آب در وضو نمادی از پاکی و تطهیر است که گناهان را میشوید و راه را برای عبادت خالصانه باز میکند.
• نیت: نیت در آغاز وضو نشاندهنده توجه و اراده فرد برای نزدیکی به خداوند است. این عمل به معنای پاک کردن قلب و ذهن از افکار ناپاک است.
• شستن دستها: شستن دستها تا مچ به معنای پاک کردن اعمال و کارهای ناپسند است. دستها نماد عمل انسان هستند و شستن آنها به معنای تمیز کردن از گناهان است. در مجموع این عمل نماد پاکیزگی اعمال و کردار و پرهیز از گناه و پاکسازی از خطاهای گذشته است.
• شستن صورت: صورت نمایانگر هویت فرد است. شستن صورت نماد پاکسازی ظاهر و باطن از زشتیها و گناهان و پاکیزگی روح و روان و زدودن آلودگیهای نفسانی است. همچنین این عمل به معنای رو آوردن به سوی خداوند و طلب آمرزش است. صورت نماد هویت انسان و چهرهای است که فرد در مقابل دیگران دارد. شستن آن میتواند نماد تطهیر باطن و دلی پاک از گناه باشد.
• شستن دستها تا آرنج: این عمل نشاندهنده پاکی از کارهای ناپسند و آمادهسازی برای انجام کارهای خوب است.
• مسح سر: این عمل نشاندهنده پاکسازی اندیشهها و نیتهای خوب است. سر به عنوان مرکز تفکر و اندیشه، نماد عقل و خرد است و مسح آن نشاندهندهی تسلیم عقل در برابر فرامین الهی است. مسح سر میتواند نشانهای از یادآوری به خداوند و حرکت بهسوی نور عقل و دانش و نمادی از توجه به کمال و تفکر در راههای الهی است.
• مسح پاها: پاها به عنوان نماد حرکت و اقدام در زندگی هستند. مسح پاها به معنای آمادهسازی برای رفتن به سوی اعمال نیک و عبادت است. پاها نشاندهنده حرکت و جهتگیری انسان هستند. شستن پاها در وضو، بهنوعی نماد پاکسازی از اشتباهات در مسیر زندگی و حرکت بهسوی راه درست است. نماد حرکت در مسیر حق و ترک راههای باطل است. نشان میدهد که باید به سمت راستی و درستی حرکت کرد.
۲. غسل
غسل که در شرایط خاصی مانند جنابت، مرگ، یا بعد از عادت ماهانه زنان انجام میشود، نماد پاکسازی کامل و بازگشت به حالت طهارت کامل است. این عمل نشاندهنده آغازی دوباره یا تولدی نو است. شستن تمام بدن: نماد پاکیزگی کامل و زدودن تمام آلودگیها است. غسل به عنوان یک عمل پاکسازی عمیقتر از وضو، دارای معانی خاصی است:
• نیت: مانند وضو، نیت در غسل نیز نشاندهنده اراده فرد برای پاک شدن از گناهان و آمادهسازی برای عبادت است.
• غسل کل بدن: این عمل نماد پاکسازی کامل از گناهان و خطاهاست. در واقع، غسل نشاندهنده تمایل به شروعی تازه و بازگشت به حالت طهارت روحی و جسمی است.
• غسل بعد از جنابت: نماد تطهیر از ناپاکیها و آمادهسازی برای بازگشت به حالت معنوی و نزدیکی به خداست. این غسل به انسان فرصتی میدهد تا دوباره در مسیری پاک و الهی حرکت کند.
• غسل جمعی و اجتماعی: در بعضی از مناسک (مثل حج) غسل بهعنوان نماد همسانی انسانها و از بین بردن تفاوتهای ظاهری است. در این حالت، غسل به معنای یگانگی و همدلی در برابر خداوند است.
۳. تیمم
این عمل نماد این است که در هر شرایطی انسان باید به خداوند نزدیک باشد، حتی در سختترین اوضاع. تیمم به عنوان جایگزینی برای وضو و غسل در شرایط خاص نیز دارای معانی سمبلیک است:
• نیت: نیت در تیمم نیز نشاندهنده توجه به خداوند و تمایل به عبادت حتی در شرایط سخت است.
• زدن دست به خاک: ضربه به زمین و مسح صورت و دستها با خاک میتواند نماد بازگشت به طبیعت و همچنین یادآوری از ریشههای انسان باشد. این عمل یادآور این است که حتی در نبود آب، خداوند راههایی برای پاکی فراهم کرده است. این حرکت نماد اتصال به زمین و طبیعت و یادآوری خاکی بودن انسان است. خاک در تیمم نمادی از فروتنی و بازگشت به اصول اولیه حیات است.
مسح صورت و دستها: نماد همان معنایی است که در وضو دارد، با این تفاوت که در شرایط خاص و با استفاده از خاک انجام میشود.
معانی کلی و مشترک
• پاکیزگی: همه این اعمال به معنای پاکیزگی و طهارت است، هم از نظر ظاهری و هم از نظر باطنی.
• تجدید عهد با خدا: هر بار انجام وضو، غسل یا تیمم، به منزلهی تجدید عهد با خداوند و یادآوری عهد و پیمان اوست.
• آمادگی برای عبادت: طهارت، شرط اصلی برای انجام عبادات است و این اعمال، انسان را برای ارتباط با خداوند آماده میکنند.
طهارت معنوی
در اسلام، قبولی عبادات به طهارت ظاهری و طهارت باطنی هر دو بستگی دارد. هر یک از این دو نوع طهارت در جایگاه خود اهمیت دارند و نمیتوان یکی را بر دیگری مقدم دانست. طهارت باطنی به معنای پاک بودن از رذایل اخلاقی، نیت خالص، و خلوص در عمل است. هر دو نوع طهارت—ظاهری و باطنی—برای قبولی عبادات در اسلام ضروری هستند. طهارت ظاهری به عنوان مقدمهای برای انجام صحیح عبادات محسوب میشود، در حالی که طهارت باطنی نشاندهنده عمق ایمان و خلوص نیت فرد است. بنابراین، مسلمانان باید به هر دو جنبه توجه داشته باشند تا عباداتشان مورد قبول خداوند قرار گیرد. طهارت باطنی در ادبیات دینی تحت عنوان " تزکیه و تهذیب نفس" شناخته میشود. "تَزکیه یا تهذیب نفس به معنای پاک و اصلاح کردن نفس از آلودگیها، دوری آن از عیب و نقص، رشد دادن و نوعی مبالغه در تطهیر است". مانند کالبد جسمانی، "تزکیه و تطهير نفس، در گرو نیّت خالص و قصد قربت است:
الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى". همچنین از طریق تقوای ستیز است که به دست میآيد. "انفاق همراه با قصد تزكيه نفس، نشانه تقوا پيشگى است: وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى". اگر فقه به طهارت جسمانی میپردازد، اخلاق به طهارت باطنی و پاکسازی درون از رذایل و نجاسات باطنی میپردازد.
طهارت کالبد مثالی و روحی از طریق توبه، استغفار و تضرع به خداوند به شکلی عمیق و مؤثر انجام میشود. در ادامه به توضیح این فرآیندها و ارتباط آنها با طهارت پرداخته میشود:
۱. توبه: توبه به معنای بازگشت به سوی خداوند و پشیمانی از گناهان است. این عمل نه تنها نشاندهندهی ندامت فرد از اعمال گذشتهاش است، بلکه به او کمک میکند تا از آلودگیهای روحی و معنوی رهایی یابد. توبه واقعی شامل سه مرحله است: پشیمانی از گناه، تصمیم به عدم بازگشت به آن و اصلاح رفتار. این فرآیند موجب پاکی درونی و افزایش طهارت روحی میشود.
گفته شد شریعت در سه نسبت خدا، خلق و خود تعریف میشود. بنابراین گناهان ما نیز در این سه نسبت تعریف میشوند. ممکن است در جهان شخصی دچار گناه شویم و یا در جهان پیرامونی. در ادامه به سه دسته اصلی از گناهان اشاره شده و روشهای توبه برای هر دسته توضیح داده میشود:
۱. گناهان مربوط به نسبت ما با خدا: این گناهان شامل عدم انجام عبادات ضروری مانند نماز، روزه و زکات هستند. برای توبه از این دسته، فرد باید به انجام این واجبات بپردازد و در واقع، کارهایی که ترک کرده را جبران کند.
۲. گناهان شخصی و فردی: این دسته شامل رفتارهایی است که به طور مستقیم به حقوق دیگران آسیب نمیزند، مانند شرب خمر یا زنا. توبه از این گناهان نیازمند استغفار، پشیمانی واقعی و عزم جدی برای ترک آنهاست. در اینجا، تغییر درونی و اراده برای دوری از این گناهان اهمیت دارد.
3. گناهان مرتبط با حقوق مردم: این گناهان شامل اقداماتی است که به حقوق دیگران آسیب میزند، مانند قتل یا سرقت. برای توبه از این دسته، فرد باید به جبران خسارت و برقراری حقوق ضایعشده بپردازد و در صورت امکان، از کسانی که به آنها آسیب رسانده، عذرخواهی کند.
به طور خلاصه، توبه در هر یک از این دستهها نیازمند عمل مشخصی است: جبران واجبات در دسته اول، تغییر درونی و عزم جدی در دسته دوم، و اصلاح روابط و جبران حقوق مردم در دسته سوم. این فرآیندها به فرد کمک میکند تا به سوی پاکی و بهبود روحی حرکت کند.
۲. استغفار: استغفار به معنای طلب بخشش از خداوند است. با گفتن کلمات استغفار، فرد به خداوند ابراز نیاز میکند و از او میخواهد که او را از گناهانش پاک کند. این عمل میتواند تأثیر عمیقی بر روح انسان بگذارد و حس آرامش و خلوص را در او تقویت کند. مرحله پیش از توبه استغفار است.
۳. تضرع: تضرع به معنای درخواست و دعا کردن با خشوع و فروتنی است. این عمل نشاندهندهی نیاز عمیق فرد به رحمت و مغفرت الهی است. تضرع در دعاها و نیایشها، فرد را به حالت خضوع و بندگی نزدیکتر میکند و او را از آلودگیهای دنیوی دور میسازد. استغفار باید هنگام دعا با تضرع و ابتهال انجام شود. با عجز و ناتوانی و پشیمانی انجام شود.
۴. پارسایی اخلاقی: علاوه بر توبه و استغفار، ترک گناهان و تلاش برای اصلاح رفتار نیز جزء مهمی از طهارت روحی به شمار میآید. هرچه فرد بیشتر از گناهان دوری کند، احساس پاکی و خلوص بیشتری خواهد داشت.
۵. رژیم معنوی: تقوا و پارسایی با یک رژیم معنوی صورت میگیرد. رژیم معنوی، برای ورزیدگی و سلامت کالبد مثالی ماست، چنانچه رژیم غذایی و ورزش برای ورزیدگی و سلامت کالبد جسمانی ماست. در رژیم معنوی، ساحتهای ذهن/ضمیر و روان/نفس تحت رژیم و ورزش قرار میگیرند تا تناسب و سلامتیشان حفظ شود. چنانچه برای حفظ سلامت و تناسب کالبد جسمانی از خوردن غدای ناسالم پرهیز میکنیم، از دادن خوراک ناسالم به کالبد مثالی نیاز باید پرهیز کنیم. یک فیلتر باید در دستگاه حسی ما باشد تا آلودگیها توسط حواس پنجگانه جذب نشود. حفظ کردن چشم و گوش و دهان از ناپاکیها. فیلتر دوم باید در ساحت ذهن ما باشد، اگر آلودگی از دستگاه حسی رد و به آن وارد شد، آلودگی را تصفیه کند. فیلتر سوم باید در ساحت نفس ما باشد، اگر آلودگی از ذهن هم رد شد، آن را تصفیه کند و در نهایت فیلتر چهارم باید روی ساحت رفتاری ما باشد که وقتی نفس اراده به گناه یا بیاخلاقی و خلاف کرد، رفتار و گفتارمان را کنترل کنیم. به طور مثال خشم و شهوتمان را کنترل کنیم.
۶. سفر درونی برای تطهیر معنوی: پس از رژیم معنوی، باید به سراغ پرورش خویشتن رفت. پرورش خویشتن در الهيات دوبُنی چهار مرحله دارد: خودآگاهی، خودشناسی، خودسازی و خودشکوفایی. ابتدا باید به وضعیت خود در جهان شخصی و جهان پیرامونی خودآگاهی یافت، سپس به شناخت ساحتهای خود (ذهن/ضمیر، نفس/روان، جسم/بدن) و نیک و بد آن اهتمام ورزید. در مرحله سوم نیز به پالایش ساحتها دست زد و بدیها و پلشتیها و خطاها و اختلالات و تحریفات را زدود و پس از این مرحله است که خودشکوفایی رخ میدهد.
تفاوت تطهیر کالبد جسمانی با کالبد مثالی
همانطور که میدانیم، آب برای پاکیزگی جسم بسیار موثر است، اما برای پاکیزگی کالبد مثالی، به رویکردی عمیقتر و جامعتر نیاز است. این فرایند، پاکسازی روح و روان از آلودگیهای اخلاقی، افکار منفی، و وابستگیهای دنیوی است. تطهیر جسم با ابزارهای بیرونی مانند آب انجام میشود، اما تطهیر کالبد مثالی نیاز به تلاش درونی و تغییر در باورها و رفتارها دارد. تطهیر جسم یک عمل ظاهری است، اما تطهیر معنوی یک فرایند درونی و مستمر است. تطهیر جسم به آسانی قابل مشاهده است، اما تطهیر معنوی یک تغییر تدریجی و درونی است که ممکن است برای دیگران قابل مشاهده نباشد. در نهایت، تطهیر نفس یک سفر طولانی و مستمر است که نیاز به تلاش و پشتکار دارد. در این سفر آدمی مسئولیتهایی چهارگانه دارد که تعهد به این مسئولیتها موجب تطهیر باطنی او میشود.
جهان انسانی را به جهانی شخصی و جهان پیرامونی تقسیم کرده و گفته شد که در جهان شخصی ما با مسائل وجودی-فلسفی دست و پنجه نرم میکنیم و در جهان پیرامونی با مسائل اجتماعی-سیاسی. موحدچندساحتی با در یک رابطه چهارگانه با خدا، خلق، خود و مخلوق است. از این رو مسئولیتهای او در این روابط چهارگانه را میتوان به صورت زیر صورتبندی نمود:
۱) مسئولیتهای وجودی-فلسفی
الف) مسئولیت در برابر خداوند: مسئولیت در برابر رفیق محتشم، تلاش برای تکامل معنوی جهت نیل به خداگونگی تعریف میشود. چهار مرحله خداخواهی، خداشناسی، خداپرستی و خداگونگی در این مسیر باید طی شوند. پیشتر در جلد دوم از این دفتر یعنی کتاب طرحوارهای از الهیات دوبُنی به این مسأله پرداخته شده است.
ب) مسئولیت در برابر خود: مسئولیت موحدچندساحتی نسبت به خویشتن؛ پرورش خویشتن و تکامل مادی-معنوی است. در اینجا چهار مرحله خودآگاهی، خودشناسی، خودسازی و خودشکوفایی باید طی شوند. پیشتر در جلد سوم از این دفتر یعنی کتاب موحدچندساحتی و معنای کیهانی ۱ درباره انسانشناسی الهیات دوبُنی سخن گفته شده و در ادامه این جلد درباره نحوه سلوک او تا خودشکوفایی سخن گفته خواهد شد.
۲) مسئولیتهای اجتماعی-سیاسی
الف) مسئولیت در برابر خلق: مسئولیت موحدچندساحتی نسبت به همرفیقان، علاوه بر مواجهه اخلاقی در اقتصاد، سیاست، اجتماع و... و رعایت حقوق آنان؛ تلاش برای اکمال متقابل است. تقریر حقیقت و تقلیل مرارت از طریق آگاهیافزایی و توانافزایی جهت تعاون برای بقا. به تعبیر عرفان ثابتی: "رابطۀ هر فرد با «دیگری» چهار نوع است: من «علیه» دیگری (خصومت/رقابت)؛ من «بدون» دیگری (انزوا)؛ من «با» دیگری (همکاری)؛ و من «برای» دیگری (عشق). رابطه موحدچندساحتی با دیگری بر اساس همکاری/عشق با دیگری بنا شده است. تاکنون در جلدهای پیشین در این باره سخن گفته شده و در آینده دفتر فلسفه اجتماعی این موضوع به صورت گسترده مورد بررسی قرار میگیرد.
ب) مسئولیت در برابر مخلوق: مسئولیت موحدچندساحتی نسبت به مخلوقات یعنی محیط زیست و جانوران برقراری رابطه اخلاقی و رعایت حقوق ایشان است. در نوشتار "دوستی با حیوانات الگویی برای رابطه انسان و حیوان" درباره مسئولیتهای انسان نسبت به مخلوقات توضیح داده شده است.