ویرگول
ورودثبت نام
محمد قطبی
محمد قطبی
خواندن ۹ دقیقه·۲ سال پیش

فرجام‌شناسی به روایت الهیات دوبنی

  • مکتب دوبنی
  • دفتر نخست: فلسفه دین (الهیات دوبُنی)
  • جلد سوم: موحد چندساحتی و معنای کیهانی ۱
  • فصل دوم: هستی‌شناسی
  • نوشتار ششم

در ادامه مباحث معنای کیهانی، در نوشتار پیشین به مبحث مبداشناسی در الهیات دوبنی پرداخته شد، در این نوشتار به مبحث فرجام‌شناسی در الهیات دوبنی پرداخته می‌شود.

《فرجام‌شناسی بخشی از الهیات، فلسفه، و آینده‌شناسی است که به مسائلی می‌پردازد که رویداد نهایی تاریخ، یا سرنوشت نهایی بشر تصور می‌شوند، و معمولاً از آن تحت عنوان پایان جهان یاد می‌شود. فرجام‌شناسی اسلامی به شناخت رویدادهای پیش از پایان دنیا، روز قیامت، دلیل پیدایش جهان، و درک معنی و هدف تاریخ می‌پردازد. اسلام تأکید ویژه‌ای بر موضوع فرجام‌شناسی دارد، نه‌تنها به خاطر اینکه خود را آخرین دین آسمانی می‌داند، بلکه به خاطر اینکه سیر تاریخ را با معنی و انسان را در قبال اعمالش مسئول می‌داند. محققان امروزی معتقدند فرجام‌شناسی اسلامی به این موضوع اشاره دارد که سرانجام جهان با تکامل جهان و پیروزی حق بر باطل پایان می‌یابد. قرآن بر حتمی بودن رستاخیز، حسابرسی در روز قیامت، و جدا شدن ابدی نیکوکاران از بدکاران تأکید دارد. در روز قیامت مردم براساس اعتقادشان به خدا، قبول وحی نازل‌شده، و کارهایشان قضاوت خواهند شد. مرحله‌ای بینابین به نام برزخ نیز توسط مفسران متأخر در نظر گرفته می‌شود. پیش از رستاخیز روزهای سخت آخرالزمان رخ خواهند داد که در این دوره، حیله‌گر بزرگ، دجال، ظهور خواهد کرد. گرچه، همانند مهدی موعود، در قرآن از دجال نام برده نشده‌است، در احادیث به وفور در مورد او و مهدی بحث شده‌است. مهدی ظهور خواهد کرد تا عدالت را به جهان بیاورد و همهٔ جهان، اسلام را بپذیرند. مرگ مهدی پیش از رستاخیز باعث ناآرامی و عدم قطعیت خواهد شد》.

مطابق فرجام‌شناسی ادیان ابراهیمی و برخی ادیان تاریخی دیگر، دورانی به نام آخرالزمان وجود دارد که در آن موعود ظهور خواهد کرد، پس از آن قیامت پربا خواهد شد و پس از رستاخیز حسابرسی اعمال آدمیان انجام می‌شود. در نهایت نیز انسان‌ها مطابق جسابرسی اعمالشان به بهشت یا جهنم برده می‌شوند و مرحله جدیدی از حیات آغاز می‌شود. در ادامه به بررسی این مفاهیم پرداخته می‌شود.

آخرالزمان

《معمولاً «آخر زمان» در اصطلاح یعنی سالیان پایانی یک دوره از حیات بشری و سپس ظهور یک منجی موعود که انتظار او کشیده می‌شود تا تحولی همه‌جانبه در زندگی یک قوم یا تمام بشریت ایجاد کند و بشریت را وارد دوره جدیدی کند. در ادیان ابراهیمی نیز انواع و باورهای مختلفی از پایان جهان وجود دارد. در دیدگاه مسلمانان آخرالزمان دوره نبوت پیامبر اسلام تا ظهور امام زمان است و شیعیان به‌خصوص دوران غیبت کبری را آخرالزمان می‌خوانند. اعتقادات مربوط به منجی آخرالزمان از مواردی ست که کمترین اختلافات بین مذاهب مختلف اسلامی در مورد آن وجود دارد》.

ظهور

ظهور موعود و منجی در دوران آخرالزمان رخ می‌دهد.《ظُهور در لغت به معنای آشکار و پیدا و ظاهر شدن است و در اصطلاح مذهب شیعه دوازده امامی برای ظهور «مهدی موعود» شیعیان به‌کار می‌رود. مفهوم ظهور در یهودیت و مسیحیت و آئین زرتشتی وجود دارد. هندوها انتظار دهمین اَوَتاره با نام کَلْکی یا کَلکین را می‌کشند؛ زرتشتی‌ها در انتظار سوشیانت به‌سر می‌برند؛ یهودیان مسیح (ماشیح) را نجات‌دهنده می‌دانند؛ مسیحیان، منتظر بازگشت عیسی به‌عنوان منجی موعود هستند؛ مسلمانان قائل به ظهور حجت هستند و یکی از القاب مشهور او را موعود می‌دانند》. پس از دوران ظهور نشانه‌های قیامت هویدا شده و قیامت آغاز می‌شود.

قیامت

《قیامت، روزی که بنابر آموزه‌های اسلام تمام انسان‌ها به خواست الهی برای محاسبه اعمالی که در دنیا انجام داده‌اند در پیشگاه الهی جمع می‌شوند. پیش از این روز وقایعی شگفت در زمین و آسمان روی می‌دهد که به اشراط الساعه معروف است. قرآن و روایات تاکید دارند که زمان قیامت، بر کسی جز خدا معلوم نیست. نمونه‌هایی از اشراط الساعه که در سوره‌ها آمده، چنین‌ است‌:

• شکافته‌شدن آسمان

• پراکنده‌شدن و فروریختن ستارگان.

• خاموش شدن خورشید و ستارگان

• شکسته و منبسط شدن زمین و بیرون ریختن آنچه که در دورن دارد.

• لرزیدن زمین با سخت‌ترین لرزه‌ها

• بازگوکردن زمین خبرهایی را که خدا به او وحی کرده است.

• پیوستن دریاها به همدیگر و شکافته‌شدن قبرها از هم

• جابه جا شدن کوه‌ها و به هوا رفتن آن‌ها

• پراکنده شدن مردم مانند پروانگان.

رخدادهای قیامت

معاد انسان‌ها از نخستین اتفاقات قيامت است. 《قرآن مجید در آیات زیادی، چگونگی زنده‌شدن انسان در روز قیامت را بیان کرده است. در آیه ۶۸ سوره زمر بیان می‌کند که با یک بار دمیده شدن در صور اسرافیل، تمام بندگان می‌میرند مگر کسانی که خدا بخواهد. آنگاه، بار دیگر در صور دمیده می‌شود و ناگهان همگی برخاسته و در انتظار محاسبه می‌مانند. رَستاخیز یا زنده شدن مردگان مفهومی است به معنای زنده شدن یک موجود پس از مرگ. این واژه یک مفهوم دینی است و از دو جنبه مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد، یکی اعتقاد به زنده شدن ارواح فردی که در حال حاضر رو به پیشرفت است (آرمان‌گرایی مسیحی، معادشناسی ادراکی)، و دوم رویکرد دیگری است که فقط یکبار و به صورت «زنده شدن مردگان» در پایان جهان اتفاق می‌افتد. بیشتر معادشناسان، معتقد به یک رستاخیز جهانی هستند که طی آن تمام مردمان متعلق به همه قرون و اعصار تاریخ زنده می‌شوند. رستاخیز مردگان یک بنیاد اعتقادی در معادشناسی ادیان ابراهیمی است》. وقایعی چون دادن نامه اعمال، تجسم اعمال، حضور گواهان و میزان اعمال از جمله رخدادهای قیامت مطابق فرجام‌شناسی اسلامی هستند.

برزخ

《‌‌برزخ، مکانی در ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام  است که جهانی مانند زمین، بهشت و جهنم است اما مردمِ آن که مُردِگان هستند وضعیت هیچ‌کدام از این جهان‌ها را ندارند.عبارت برزخ ۳ بار در قرآن در سوره المؤمنون آیه ۱۰۰ و سوره الفرقان آیه ۵۳ و سوره الرحمن آیه ۲۰ آمده‌است، از آیات قرآن کاملاً این مطلب استفاده می‌شود که غیر از دنیای قیامت که در آن به حساب کلی افراد رسیدگی می‌شود، دنیای دیگری در بین این دنیا و دنیای قیامت وجود دارد که آن را اصطلاحاً عالم برزخ می‌گویند. برزخ یعنی حائل و واسطه. عالم برزخ یعنی عالمی که در بین عالم دنیا و عالم آخرت قرار گرفته؛ و لذا در عالم برزخ هم با اینکه هنوز حساب کلی افراد رسیدگی نشده‌ است و در قیامت باید رسیدگی بشود، افراد مختلف‌اند، بعضی متنعمند و بعضی معذب》.

بهشت و جهنم

《آنچه از قرآن در وصف روز قیامت بدست می‌آید این است که روز قیامت روزی است که هیچ سبب و واسطه‌ای بین خدا و مردم حجاب و مانع نمی‌شود و در این روز همه حسابشان بهشان نشان داده خواهد شد و مردگان زنده می‌شوند، خدا به حساب مردم رسیدگی می‌کند و نیکوکاران به زندگی جاودان(بهشت) می‌روند و انسان‌های ظالم به عذاب ابدی(جهنم) یا همان دوزخ می‌روند.بهشت یا وهشت یا آسمان مفهومی است که در بیشتر مذاهبِ باورمند به زندگی پس از مرگ، وجود دارد. بر اساس آموزه‌های مذهبی اسلام و برخی دیگر از مذاهب، بهشت جایگاه پایانی هر انسان نیکوکار است و در آن جا به اندازه کارهای نیکش از مواهب آن برخوردار خواهد شد. بر اساس باورهای اسلامی، به دوزخ جهنم گفته می‌شود. مسلمانان معتقدند جهنم هفت طبقه دارد و هر چه پایین‌تر، جای افراد بدتر. عذاب‌های دوزخ هم روحی هستند هم جسمی. برخی جهنمیان همیشه در آنجا می‌مانند و برخی دیگر پس از مدتی بخشوده می‌شوند و به بهشت می‌روند. تنها راه خلاصی از جهنم یا پایان کیفر مقرر است یا شفاعت شفیعان. گناهان برخی کسان چنان سنگین است که در آن جاودانه می‌شوند. جهنم جای عمل نیست و بنابراین نمی‌توان در آنجا با عمل صالح خویش را از عذاب رهانید》.

فرجام‌شناسی به روایت الهیات دوبنی

چنانچه پیشتر در این فصل آمد 《سه دسته محتوای وحیانی که در قالب پنج گروه آیات در قرآن توزیع شده‌اند، مطابق انسان‌شناسی الهیات دوبنی، ابتدا توسط حواس باطنیِ کالبد مثالی محمد نبی در کالبد مثالی هستی دریافت شده‌اند. مطابق چرخه ساحتی انسان در مکتب دوبنی، این سه دسته محتوا پس از دریافت از ذهن پیامبر عبور کرده‌اند (ذهن انسان ۱۴ قرن پیش) و از ضمیر ناخودآگاه قومی و ضمیر ناخودآگاه جمعی او تاثیر پذیرفته‌اند، سپس از روان او عبور کرده و از تاریخچه روانی او تاثیر پذیرفته‌اند و در نهایت در قالب گفتار به لسان قوم آن دوران و درخور فهم آنان توسط پیامبر بیان شده‌اند. حال با این رویکرد، اگر ذاتی و عرضی این سه دسته محتوا و پنج دسته آیات آن مشخص شوند، پیام‌های فرامکانی و فرازمانی (ذاتی ) از محدودیت‌های ذهنی، زبانی، علمی، مکانی‌ و‌‌.. (عرضی)، تفکیک شوند، چالش‌های متن مقدس اساسا نیازی به تئوری‌های جدید وحی ندارد و با همین رویکرد قابل حل است. این ذاتی و عرضی اما باید دوبنی باشد، هم روان‌شناختی و هم جامعه‌شناختی‌‌》. این ذاتی و عرضی در فرجام‌شناسی قرآن هم باید در نظر گرفته شود.

ذاتیات ما چنين‌ است، دورانی به نام آخرالزمان وجود دارد، ظهور منجی بنا به روایت قوی از پیامبر قطعی است. موعودگرایی برای من چیزی از جنس ایمان است، مانند خداباوری، از نظر تاریخی و علمی وجود منجی مانند خدا قابل اثبات نیست، از جنس ایمان است. همانطور که به وجود خداوند با تمام مختصات و کارکردهایش ایمان داری، به منجی هم ایمان داری. این دو از کهن‌ترین باورهای بشری هستند. هر برهانی برای اثبات خدا، ابطال‌پذیر است، برای منجی نیز چنین است. به منجی با کارکردها و مختصاتش باید ایمان داشت. به ظهور، شوریدن علیه پلشتی برای رهایی از ظلم و ستم و برقراری عدل و داد. منجی اما زاده شده و در غیبت است؟ از نظر تاریخی قابل اثبات نیست. منجی زاده خواهد شد‌؟ شاید.منجی خواهد آمد؟ قطعا. اوانجلیسم مسیحی، صهیونیسم یهودی و اسلامیسم شیعی برای مقاصد خود از موعودگرایی مانند خداباوری استفاده ابزاری می‌کنند. منجی را هم چون خدا باید از دست بنیادگرایان دینی نجات داد( به مساله موعودگرایی در نوشتارهای آتی پرداخته می‌شود). جهان آخرت وجود دارد. زندگی پس از مرگ وجود دارد. کالبد مثالی آدمیان پس از مرگ توسط فرشتگان به سوی کالبد مثالی هستی و عالم برزخ هدایت می‌شود. قيامت و پایان جهان وجود دارد، رستاخيز انسان‌ها به صورت فیزیکی وجود دارد. پس از مرگ کالبد مثالی آدمیان به عالم برزخ می‌رود. چنان‌چه در کالبد فیزیکی هستی جهان‌های موازی وجود دارد، در کالبد مثالی هستی نیز جهان‌های موازی وجود دارد که قوانین حاکم بر آن با قوانین جهان ماده متفاوت است. با معاد جسمانی کالبد مثالی آدمیان دوباره به کالبد جسمانی آنان می‌پیوندد. حسابرسی آدمیان آغاز می‌شود و آنان به عالم بهشت‌ یا عالم جهنم که به تعبیر اقبال لاهوری دارالتادیب است و آدمیان پس از دادن تاوان اعمالشان به بهشت بازگردانده می‌شوند، هدایت می‌شوند‌.

آنچه آمد ذاتیات فرجام‌شناسی است، توصیفات وقایع آخرالزمان و ظهور، نشانه‌های قیامت، قیامت، رخدادهای قیامت، جهان‌های بهشت و جهنم و برزخ همگی عرضیات فرجام‌شناسی اسلامی هستند که نخست از نظر روانشناختی از فیلتر ذهنیت و شخصیت پیامبر به عنوان یک انسان زیسته در ۱۴ قرن پیش عبور کرده‌‌اند و از نظر جامعه‌شناختی نیز مطابق لسان قوم و درک و فهم عمومی دوران نزول به کلام جاری شده‌اند. اینکه زمان قیامت، مکان قیامت، جزئيات رخدادهای قیامت و بهشت و جهنم چگونه‌اند برای ما آشکار نیست.

الهیات دوبنیمکتب دوبنیمحمد قطبیبهشتجهنم
پژوهشگر دین و فلسفه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید