یکی از مشکلاتی که در جامعه خصوصا در رسانه های مختلف اینترنتی وجود داره، اظهار نظرهای غیر کارشناسی در زمنیه های مختلفه که از همین رو میتونه مردم رو به اشتباه بندازه که در نتیجش اعتماد عمومی مردم رو در مورد مسائل مختلف به طور کاذب بالا و یا پایین ببره.
بنده و شما در محیط خانواده، کار یا در بین دوستان نظرات خودمون رو بیان میکنیم اما باید این رو در نظر داشته باشیم که بدون داشتن اطلاعات، آمار و مطالعه قبلی، فیالبداهه در خصوص مسائل مختلف در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، بینالمللی و ... نباید اظهارنظر کنیم. اما ارائه ی نظرات اونم با یک تریبون رسمی در یک محیطی شبیه به دانشگاه یا امثالهم برای عموم مردم، خیلی فرق داره.
تاثیر این قبیل سخنرانی ها روی افکار عموم اتفاقا خیلی عمیق و ملموسه و غالبا هم پشت پرده ی این قبیل سخنرانی ها، مقاصد سیاسی یا تجاری مطرح هست.
الان وضعیت به این صورت شده که هرکسی که توانایی به اختیار گرفتن تریبونی رو داره، این اجازه رو به خودش میده که تو حوزه هایی که تخصصی نداره و صرفا ادعای محقق بودن رو داره، وارد بشه و اظهار نظر بکنه.
توجه داشته باشید این افراد، صرفا سخنران هستن، نه محقق و کارشناس؛ البته همشون ادعای محقق و کارشناس بودن رو دارن.
البته این افراد تخصص و تبحر خاصی در سفسطه و مغلطه دارن و این بر کسی پوشیده نیست.
به قول آقای رضا امیرخانی، «به سخنران ها اعتماد نکنید. مشکل ما در جمهوری اسلامی این است که سخنران ها جای نویسنده ها و محقق ها را گرفته اند. حرف ها را برای شما خوشگل می کنند، راست و دروغ را در هم می آمیزند، با لحن بازی می کنند و شما فکر می کنید عجب حرفی زد!»
کارشناس و محقق بودن هم ملاک هایی داره که این افراد تقریبا هیچکدوم این شاخص ها رو ندارن :
1. تاليف يا ترجمه مقالات تخصصي و كتاب در زمينه های مربوطه
2. دارا بودن تحصيلات دانشگاهي و يا تجربه مفيد و نسبتاً طولاني در زمينههاي مربوطه
3. صاحب نظر در حوزه های مختلف از مسائل مربوط به سخنرانی
4. توانايي تشخيص و تحليل معضلات مربوط به موضوعات سخنرانی و ريشهيابي آنها
5. توانايي ارائه راهحلهاي مفيد و پايدار براي مشكلات
6. داشتن گواهينامههاي تخصصي و مهارت مربوطه
وقتی رزومه این افراد رو بررسی میکنی، متوجه میشی که سواد دانشگاهیشون که ارتباطی با موضوع سخنرانی نداره!
اما میشه گفت خب! ایرادی نداره، شاید طرف رفته کلی وقت گذاشته، چند سال تحقیق کرده و به نوعی صاحب نظر شده تو این حوزه، اما بیشتر که به رزومش دقت میکنی، میبینی نه کتابی تو اون حوزه ی بخصوص نوشته و نه مقاله ای بدردبخوری که مثلا تو یه نشریه معتبر و علمی تو اون حوزه چاپ شده باشه.
کل رزومه طرف اینه که سخنرانی در فلان جا، ورک شاپ در بیسار!!!!
آقای مجیری در وبلاگش گفته «راه معروف شدن همین چیزهاست دیگر! سخنرانی کن و راست و دروغ را به هم بباف تا مردم به تو توجه کنند.»
متاسفانه از نظر حقوقی هم مثل اینکه قانونی در منع سخنرانی و ارائه ی نظرات برای افراد غیرکارشناس وجود نداره و بنظرم نیازه که قانونی در این زمینه در مجلس تصویب بشه.