فیلم مامور جون (هیتمن) یک فیلم کمدی اکشن است که توانسته است خنده بسیاری از تماشاگران و بیننده گان این فیلم را در بیاورد این فیلم نتوانست در مراحل پیش تولید زیاد کسی را به داستان یا تریلر خود جذب کند اما وقتی اکران شد توانست کمی از انتظارات را برآورده کند. اما نمی توان از یک فیلم با بودجه کم انتظار داشت شما نمی توانید به عنوان یک فیلم اکشن و پر هیجان به این فیلم نگاه کنید چون این فیلم بیشتر روی کمدی تمرکز دارد تا یک فیلم اکشن پس اگر دنبال یک فیلم کمدی هستید که بتواند با موضوعات خشن و مبارزه شوخی کند این فیلم می تواند شما را قانع کند . در ابتدای فیلم شما یک پسر بچه یه نام جون را می بینید که پدر و مادرش را از دست داده است و علاقه بسیار زیادی به کشیدن نقاشی و کشیدن نبتون( در کره به کمیک نبتون میگن) دارد که ناگهان می فهمد پدرش یک مامور مخفی در سازمانی به نام کات است یک شخص به سراغ او میآید و او را آموزش میدهد تا کسی مثل پدرش بشود. او توانست یکی از بهترین های کایت شود و موفقیت های بسیاری را بدست آورد در یکی از ماموریت های مامور جون او بصورت اتفاقی ناپدید می شود افراد سازمان کایت برای او مراسمی را ترتیب می دهند و از اینکه او مرده است بسیار ناراحتند بعد از چند روز به صورت ناگهانی جون می فهمد که زنده است و می تواند یک زندگی جدید را شروع کند و از مامور بودن خود دست بکشد و یک نویسنده کمیک بشود . بعد از سال ها او حال یک زندگی جدیدند را شروع کرده است و می تواند با زن و بچه اش به راحتی زندگی کند امرا ادگو از این وضع ناراضی است و خانواده اش به دلیل ضعیف بودن وضعیت مالی او را سرزنش می کنند حتی او از همسرش پول تو جیبی می میگیرد او از این وضع خسته شده است و هر کمیکای که می نویسد نمی تواند پولی در بیاورد چون او وندر این کار خیلی ضعیف است. جون حتی برای پول در آوردن به کارگری در ساخت یک ساختمان می پردازد اما باز هم نمی تواند آنقدر که انتظار دارد پول در بیاورد او یک روز که از این وضع خسته شده بود به فکر نوشتن داستان خود می افتد اما نه برای اینکه آن را منتشر کند چون اگر این کار را می کرد سازمان کایت از زنده بودن او با خبر می شدند. او وقتی داستان خود را به صورت یک کمیک می نویسد متوجه می شود که به صورت ناگهانی آن را آلود کرده است او از این موضوع بسیار ناراحت می شود اما بعد متوجه می شود که داستان زندگیش برای خیلی ها بسیار جذاب بوده و میتواتو برای او پول ساز باشد برای همین بقیه داستان زندگیش را هم می نویسد تا بتواند زندگی بهتری داشته باشد. اما بعد متوجه می شود که سازمان کایت او را شناسایی کردند و به دنبال او می گردند. سازمان کایت او را پیدا می کنند و با خود می بیند در این میان متوجه می شود که زنش توست یکی از دشمنان قدیمی اش دزدید و به عنوان گروگان پیش اوست او مجبور می شود که از کایت فرار کند تا بتواند زنش را نجات بدهد در این میان کایت هم برای اینکه او را بر گردانند دختر او را گروگان گرفتند. جون را تلاش بسیار می تواند دخترش را نجات دهد اما همسرش هنوز در گروگان است او می تواند به کمک سازمان کایت همسرش را نجات دهد در آخر او دوباره به زندگی عادی بر میگردد و داستان زندگیش را می نویسید
