چکیده : بانکها برای پیشرو شدن، نوآوری و مدیریت تغییرات اجبار در همکاری با شرکتهای فینتک و استارتاپهای فینتک را دارند تا در کار خود سرعت گرفته و هرچه بهتر با مشتریان ارتباط برقرار کرده و خدمات سطح بالاتری به آنها ارائه نمایند.
استارت آپ چیست :
استارت آپ یک شرکت نوپا است که توسط خبرگان و نخبگان، راهحلی نوین را برای یک مساله ارائه میکند؛ در حالی که تضمینی برای موفقیت شرکت از طریق راه حل ارائه شده وجود ندارد و معمولاً از بین چند ده یا چند صد پیشنهاد، ایده یا راه حل که ارائه می شود کمتر از 5 مورد آن توجیه فنی و اقتصادی را جهت پیاده سازی دارند. بسیاری استارت آپ را فرهنگ نوینی برای اندیشههای نو و خلافیت برفراز ایدههای موجود میدانند که هدف از آن برطرف کردن مشکلات موجود در نقاط کلیدی است که به عنوان پاشنهی آشیل راهحلهای موجود شناخته می شوند.
فین تک چیست:
فناوری مالی (Financial Technology) که به اختصار فین تک (Fin Tech) نامیده می شوند، از نسل جدید استارتآپها با هدف نفوذ به قلب صنعت مالی و بانکداری می باشند. از آنجا که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران آینده صنعت بانکداری را در گرو رشد چنین استارتآپهایی میدانند، تمایل به سرمایهگذاری در این شرکتهای نوپا هم افزایش پیدا کرده است. تا جایی که بر اساس آمار منتشر شده در این زمینه، میزان سرمایهگذاری جهانی در استارتآپهای فینتک در سال 2014 به 12 میلیارد دلار رسیده که این میزان نسبت به سال قبل از آن 4 میلیارد دلار افزایش پیدا کرده است.
آیا فناوریهای مالی (فینتک) میتوانند باعث نوآوری در بانکها شوند؟
عموماً اینطور فکر میشود که بانکها سنتی و محافظهکار هستند اما آینده هرگز سنتی نخواهد بود. آینده سریع و درخشان بوده و در سرعتی باورنکردنی به جلو میرود و همگان را به همگامی با این تغییر دعوت میکند زیرا در غیر این صورت از این گردونه عقب خواهند ماند.
اما شرکتهای فینتک (فناوری مالی) چطور؟ اگر بانکها سنتی و محافظهکار هستند، فینتکها بههیچوجه سنتی نیستند. آنها با سرعت به سمت آینده در حال حرکتاند.
بانکها مدتهای مدیدی است که به آن تصویر سنتی و محافظهکارانه خود چسبیدهاند و در قوانین و مقررات قدیمی خود دستوپا میزنند. بانکها بر اساس ماهیت طبیعی خود ریسکگریز هستند اما با توجه به بحرانهای مالی اخیر و نوآوریهای تحولآفرین در شرکتهای فینتک، اگر میخواهند که همچنان پابرجا بمانند ناگزیر از نوآوری در بانکداری هستند.
برای بسیاری افراد، این موضوع کاملاً روشن است که بانکها برای پیشرو شدن، نوآوری و مدیریت تغییرات، باید با شرکتهای فینتک همکاری کنند؛ اما آیا بانکها و شرکتهای فینتک هم میتوانند زمینههای مشترک همکاری را بیابند و با هم کار کنند؟ یا اینکه آنها کاملاً متفاوت از هم بوده و همکاری مشترک آنها ناممکن است؟
بانکها مخالف استارتاپهای فینتک هستند؟
در ابتدا اینگونه به نظر میرسد که این دو، از دو دنیای متفاوت آمدهاند و همکاری بین آنها غیرممکن است؛ اما بر اساس گفته راتی شتی مدیر ارشد محصول بانکبازار دات کام استارتاپ برتر هند در حوزه فناوری مالی اینگونه نیست. شتی میگوید: " در پایان هر روز، پول یک مشتری اعم از اینکه وام، کارت اعتباری یا بیمه باشد، از بانکها میآید؛ بنابراین شرکتهای مثل ما نمیتوانند بدون آنها وجود داشته باشند، به همین سادگی ! "
بانکها خیلی پیشتر از آنچه مردم بتوانند به خاطر آورند وجود داشتهاند. در پایان روز، شرکتهای فینتک مشتریان خود را برای تأمین نیازهایشان به بانکها هدایت میکنند؛ بنابراین برخلاف آنچه بسیاری از مردم فکر میکنند بانکها و شرکتهای فینتک رقیب هم نیستند بلکه دو وجه متفاوت از یک راهحل واحد هستند. اگر مشتریان را در یک سو و بانکها را در یک سوی دیگر قرار دهیم شرکتهای فینتک در واقع در میان این دو قرار گرفتهاند. شرکتهای فینتک بهعنوان یک واسطه مبتنی بر فناوری، این پتانسیل را دارند که این کار را در یک سطح بسیار بزرگتر در مقایسه با بانکهای سنتی انجام دهند.
چرا بانکها نیاز دارند تا با استارتاپهای فینتک همکاری کنند؟
اگر بانکها متولی این کار هستند، پس چه عاملی آنها را تشویق میکند تا با سایرین ازجمله استارتاپهای فینتک همکاری کنند؟ بهخصوص اینکه آنها برای مدت زمان بسیار طولانیتری، حتی قبل از اینکه واژه فینتک ایجاد شود، وجود داشتهاند و خدمات ارائه میکردهاند. چرا بانکها به استارتاپهای فینتک نیازمندند؟ بانکها انتظار دارند تا از این همکاری مشترک چه چیزی به دست آورند؟
مزایای همکاری با شرکتهای فینتک
نیازهای مشتری : بانکها از ابتدای تأسیس خود برای مدتهای مدید به یک شکل کار کردهاند؛ صندوقداران پشت باجه، ساعات کار کوتاه و نرمافزارهای بانکی قدیمی بیفایده؛ اما با پیدایش شرکتهای فینتک و ارائه خدمات خوب توسط آنها به مشتریان، مشتریان به گرفتن خدمات خوب خو گرفته و یاد گرفتهاند تا هر روز خدمات بیشتر و بهتر طلب کنند. قاعده بازی امروز در دنیای بانکداری بر مبنای »ارائه خدمات بیشتر» شکل گرفته است و کسی که نتواند خدمات بیشتر ارائه کند، به شدت در معرض خروج از بازی و شکست است. این مشتریان هستند که تصمیم نهایی را میگیرند و آنچه آنها میخواهند، خدمات با کیفیت شخصیشده متناسب با نیازهایشان است. این موضوع دقیقاً زمینبازی شرکتهای فینتک است زیرا آنها خودشان این بازی را اختراع کردهاند!
بنابراین همکاری با شرکتهای فینتک به بانکهای سنتی کمک میکند تا در کار خود سرعت گرفته و هرچه بهتر با مشتریان ارتباط برقرار کرده و خدمات سطح بالاتری به آنها ارائه نمایند.
دسترسی: همانطور که راتی شتی اشاره میکند بانکها جایی هستند که پول در آنجاست. هر طور که به قضیه نگاه کنید، مشتریان شرکتهای فینتک نهایتاً مجبورند برای پاسخگویی به نیازهای پولی خود به بانکها رجوع کنند. بازاریابی و جذب مشتریان میتواند بدون هیچگونه هزینه اضافی انجام شود زیرا این امور توسط شرکتهای فینتک به انجام میرسد. «بانکها با استفاده از کانالهای جایگزین همانند استارتاپهای فینتک به منبع اصلی مشتریان با کیفیت دست پیدا میکنند.»
فناوری: فناوری موضوعی است که در آن فینتکهای استارتاپ یک سر و گردن بالاتر از بانکها قرار میگیرند. شرکتهای فینتک بر اساس ماهیت و طبیعت خود مجهز به آخرین فناوریها هستند. نام بازی این شرکتها، «نوآوری» است. شرکتهای فینتک هرگز استراحت نمیکنند بلکه بهصورت مستمر به بهروزرسانی و بهبود سیستمهای خود میپردازند و این روشی است که آنها را همواره پیشرو نگه میدارد. با اتصال بانکها به فینتکها، بانکها میتوانند از فناوریهای بهروز برای ارائه خدمات استفاده کنند.
اما قبل از همکاری و مشارکت بانکها با استارتاپهای فینتک، موانعی وجود دارد که میبایست از میان برداشته شوند. تفاوت فرهنگی بین این دو، مسئولیتهای متفاوت آنها در قبال سهامدارانشان و چشمداشتهای حاصل ازجمله تفاوتهای آنهاست. علاوه بر این، نزدیک و سازگار کردن دو متدولوژی کاری متفاوت، ازجمله نگرانیهای مهم در زمینه این همکاری مشترک است که باید راهحلی برای آن اندیشیده شود.
بانکها قبلاً اثبات کردهاند که علیرغم راه و روش سنتی کسبوکار خود، میتوانند نوآوری را نیز پذیرا باشند. کپیتالوان سه آزمایشگاه نوآوری در سه جای مختلف در آمریکا راهاندازی کرد که هریک بر یک موضوع تمرکز داشتند تا بتواند محصولات و خدمات بهتری به مشتریان خود ارائه نماید. همچنین مسترکارد نیز از سال ۲۰۱۰ با همین رویکرد پیشرفت کرده است. بانک پیشروی اسپانیایی کایکسابانک، روند توسعه دیجیتال را به خوبی در پیش گرفته و با مشتریان خود به روشهای مختلف ارتباط برقرار کرده است.
نتیجهگیری
پیشبینیها و نشانههای خوبی از استفاده از فناوریهای نوین در بانکداری وجود دارد؛ بنابراین چرا بانکها با در اختیار داشتن امکانات و شرایط مناسب، خودشان به دنبال استفاده از آنها و نه همکاری با فینتکها نروند؟ چرا این واسط را از میان برندارند؟ پاسخ به این سؤال در این واقعیت بنیادین نهفته است: هیچکسی نمیتواند به خوبی شرکتهای کوچک، نوآوریهای باارزش ارائه نماید. با توجه به تحقیقات انجام گرفته توسط هیکس و هج در سال 2014 ، شرکتهای کوچک در زمینه تولید نوآوریهای باارزش بسیار مؤثرتر بودند. بانکها با همکاری با شرکتهای فینتک میتوانند تمرکز خود بر کار اصلیشان «بانکداری» را حفظ کرده و اجازه دهند تا شرکتهای فین تک از طریق نوآوری و توسعه، آنها را تقویت نمایند.
درواقع سؤال اصلی این نیست که «آیا بانکها باید با شرکتهای فینتک مشارکت نمایند؟» بلکه سؤال این است که » بانکها چه زمانی و با چه سرعتی باید مشارکت را آغاز نمایند؟» زیرا آیندهای که همگان از آن صحبت میکنند، بسیار نزدیک است. فقط از طریق پیوند دادن این دو بخش متفاوت است که میتوان گامهای بزرگ روبهجلو برداشت.
https://a-hashemi.blogsky.com/