آخر فیلم «آنی هال»، وودی آلن بعد از تمام شدن نمایشی که توی فیلم ساخته و پایان آن خیلی آب دوغ خیاری است رو به دوربین میکند و میگوید:« این نمایشنامه اولم بود، خوب از من چه انتظاری داشتین؟!» راستش را بخواهید احساس من هم نسبتا در تمام دوره باشگاه محتوا همینطور بود. من یک روز تصمیم گرفته بودم وارد حوزهای بشوم که فکر میکردم به آن علاقهمندم و در آن بسیارهم مستعد هستم ولی نمیدانم چطور وارد آن بشوم. برای همین با یکی از دوستانم که بسیار کارش درست است و در این حوزه فعالیت میکند راجع به این موضوع مشورت کردم. او هم به من مسیر باشگاه محتوا را نشان داد.
برای شروع لازم بود که یک متن که کیفیتهای لازم برای ورود به باشگاه را داشته باشد را میفرستادم. متنی نوشتم، تصورم هم آن بود که من نفر اول خواهم شد و بلکه احتمالا به عنوان برنده آتی نوبل ادبیات از حقیر استقبال با شکوه و کم نظیری خواهند کرد. لازم است که بگویم تصوراتم به تمامی نقش بر آب شد؟ متن من، البته به علاوه مصاحبهام روی هم، من را جزو ده یا حتی بیست نفر اول هم قرار نداده بودند. من جزو یاران شبانه بودم و مزیت آن نسبت به دیگرانی که جزو یاران شبانه نبودندو رتبهشان کمتر بود، این بود که میشد هزینه را به صورت قسطی پرداخت کرد. به هر حال این شروع من با باشگاه محتوا بود.
به جرئت میتوانم بگویم که در همان روز ثبتنام بود که متوجه شدم این مسیر بسیار سختتر از آن چیزی است که فکرش را میکردم. هرچند که در ابتدا فکر میکردم میتوانم خیلی راحت و موفقیت آمیز با مقامی تک رقمی دوره را تمام کنم و اما به محض خیس شدن پاهایم در رودخانه تولید محتوا متوجه شدم نه، قضیه به این سادگیها هم نیست و مسیر متفاوتتر از تصورات من است.
فضای دوستانه باشگاه محتوا و دلسوزی مربیها، منتورها و باتجربهترها اما چیز متفاوتی بود. همه برای بهتر شدن هم تلاش میکردند و باعث شد که تازه متوجه شوم که دوستشان دارم، هم باشگاه محتوا و هم تولید محتوا را.
درباره مشق عشقها هم بیتعارف بگویم که تقریبا در لحظات پایانی هر دوشنبه بسیاری از امواتم را ملاقات میکردم. در همین ابتدا بگویم که «مشق عشق» نام پروژههایی است که در پایان هر هفته از کلاسهای باشگاه محتوا باید انجام بدهید و نمرات شما هم با توجه به همین پروژهها داده میشود. این مشقها دقیقا مانند تمرینات باشگاه هستند و شما بعد از انجام آنها عضلات محتوایی خود را قویتر میکنید. همین مشقها بودند که توانایی بالقوه من و بسیاری دیگر از بچههای باشگاه را به نیروی بالفعل تبدیل کردند. شما که نمیتوانید بدون تمرین بروید و ماراتن را بدوید، میتوانید؟
در پایان این تجربه برای من خیلی خیلی بیشتر از یک دوره آموزشی بود. من در این دوره نه تنها تولید محتوا را در تمام ابعادی که تا کنون کشف شده است یاد گرفتم؛ بلکه با دوستان درجه یک و الگوهای بینظیری در زمینه تولید محتوا آشنا شدم. هر چند که در ایامی که در باشگاه بودم شیفتهایم در کافه بسیار زیاد بود و باید بسیاری از مهارتها را مجدد تمرین کنم اما از یک چیز مطمئن هستم و آن چیزی نیست جز این که حالا من عاشق تولید محتوا شدهام.