آقای A
آقای A
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

باید بروم

چند وقتیست از خودم دورم

باید سری به صندوقچه

آرزوها بزنم

آرزو نه

خواسته های بزرگ

دلم سرخوشی میخواهد

باید

باید آبی به صورتم بزنم

باید به یک تپه ی دوردست بروم

کمی داد بنوشم

کمی لبخند بکشم

با انگشتانم بر روی خاک سرد و خشک

درخت بکشم

باید بروم

آقایaیادداشت
من آقای A هستم و برای خلاص شدن از شلوغی های ذهنم تصمیم گرفتم بنویسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید