تا کنون به نحوه ساخت معجون دقت کرده اید؟ مواد را باید در غذاساز بریزید و خردشان کنید، لهشان کنید و آنقدر هم بزنید تا یک معجون یکنواخت به دست آورید. حال اجازه دهید سوال دیگری از شما بپرسم. هالیوود را با چه میشناسیم، خون؟! سریع بودنش؟ شلوغی اش؟! بازیگرانی پر ستاره؟! مارتین اسکورسیزی با این فیلم معجونی از تمام خوبیهای هالیوود را برای ما آماده کرده. شما اصلا متوجه نخواهید شد که کدام ویژگی این فیلم پرنگ تر است. این فیلم به قدری خوش ساخت است که میتواند به انتخاب اول شما برای معرفی به دوستانتان تبدیل شود.
اگر فیلم را ندیده اید بدانید که دلتان برای این فیلم تنگ خواهد شد، برای شخصیت ها و داستانشان، برای فیلمنامه ای درخشان، برای کارگردانی کم نظیر و در نهایت برای دغدغه هایی که دردمندتان خواهد کرد! تقریبا تمام عناصر فیلم در جای مناسبی قرار دارند. شروع فیلم با یک ورود قهرمانانه شروع خواهد شد و با صلابت به روایت خود ادامه خواهد داد تا وقتی که انگار رعد و برق به شما میخورد و محو یک منظره میشوید، کادری که یک موش را در میانه تصویر کلیسا در خود جا داده است. توصیه میکنم کمربندهای خود را برای یک تجربه خیابانی از بوستون حسابی محکم ببندید.
اگر بخواهم با شما صادق باشم از بازی مت دیمون خیلی خوشم نیامد اما جز بازی او که معمولی بود، بازی تک تک شخصیت های فیلم درخشان است. به نحوی که دغدغه های آنها در هر صحنه را با تمام وجود خود احساس خواهید کرد. زیبایی فیلم نامه از بازیگری حتی درخشان تر است. صحنه هایی در فیلم است که تنها چند کلمه کوتاه گفته می شود، اما هزاران معنی، هزاران احساس را به سمت شما پرتاب خواهد کرد. طراحی صحنه و تصویر برداری این فیلم حتی از فیلم نامه ی آن هم درخشان تر است. به نحوی که دلم میخواست بروم و چشمان اسکورسیزی را برای قاب بندی های زیبایش ببوسم.
من همیشه تمام سعی خودم را میکنم تا از فیلم ها ایراد بگیرم اما اگر مت دیمون بهانه دستم نمی داد، شاید اصلا حرفی برای گفتن نداشتم. در نهایت این فیلم را به شما توصیه خواهم کرد.
9 از ده
علی صالحی