
شهرهای خانقین و مندلی بود.[۳۸] و تا قبول قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ بطول انجامید.[۳۹] بهطور عملی در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ آتش بس برقرار شد.[۴۰] سازمان ملل در ۱۸ آذر ۱۳۷۰ برابر با ۹ دسامبر ۱۹۹۱ رسما عراق را به عنوان متجاوز جنگ معرفی کرد.[۴۱] [۴۲][۴۳]
درگیریهای مرزی از اوایل اسفندماه ۱۳۵۷ شروع شدند.[۴۴] در مدت یک سال و نیم نهتنها برای رفع اختلاف چارهای اندیشیده نشد، بلکه سخنان تحریکآمیز بهتدریج دامنه اختلافات را وسیعتر کردند.[۴۵][۴۶]
عکسالعمل مسئولان ایران در روز حمله عراق بهقدری عادی بود که انگار توقع آن را داشتهاند یا عراق را بسیار حقیر و خود را بسیار قوی میدیدهاند.[۴۷] آنها بلافاصله جنگ را به یک دوگانه جنگ بین حق و باطل تبدیل کردند و مانند صفویه با افزودن شعائر شیعی به این جنگ خواص یک جنگ مذهبی را دادند و نوید دادند که جنگ را ادامه خواهند داد.[۴۸]
سازمان ملل از شش روز پس از شروع جنگ (اولین بار با قطعنامه ۴۷۹ در ششم مهرماه ۵۹) قطعنامههایی صادر میکرد، سازمان همکاری اسلامی و جنبش عدم تعهد و افراد و سازمانهای دیگر دهها پیشنهاد صلح ارائه دادند که همگی توسط عراق پذیرفته میشدند ولی مسئولان ایران اعلام میکردند که بدون برکناری و مجازات صدام حسین و تأسیس یک حکومت اسلامی در عراق آتشبس ممکن نیست.[۴۹][۵۰]
مسئولان ایران سرانجام یکسال پس از صدور آخرین قطعنامه سازمان ملل در اثر پایان یافتن منابع خود مجبور شدند آن را بپذیرند و تداوم حکومت صدام حسین و تعیین متجاوز پسا آتشبس را نیز قبول کردند.[۵۱]
تخطی از هشت قطعنامه لازم الاجرای شورای امنیت سازمان ملل متحد و عدم قبول دهها پیشنهاد صلح ارایه شده توسط سازمان همکاری اسلامی و جنبش عدم تعهد و کشورهای مختلف ایران را در موضع یک کشور جنگ طلب قرار داده بود. (قطعنامه