من عشقم را در سالِ بد یافتم
که میگوید «مأیوس نباش»؟
من امیدم را در یأس یافتم
مهتابم را در شب
عشقم را در سالِ بد یافتم
و هنگامی که داشتم خاکستر میشدم
گُر گرفتم.
— شاملو
قرنطینه و خانهنشینی سال ۱۳۹۹ (که از قضا کبیسه هم بود)، دست کم برای من خیر و برکت داشت: کانال یوتیوبم را افتتاح کردم و ۱۰-۱۲ کاتای برنامهنویسی و یک دوره جمعوجور آموزش مفاهیم گیت ضبط کردم، بیشتر از قبل در وبلاگم نوشتم، کمی بیشتر در فضای منابع انسانی (و به طور خاص چارچوب رشد) مطالعه کردم و... . البته عمر این کارهایی که (لابد از سر جوگیری) شروع کردم، طولانی نبود و بعد از چند فصل یکی پس از دیگری متوقف شدند.
یکی از این کارها، ترجمهی کتاب توصیه شده و پرفروش در حوزهی مدیریت پروژههای نرمافزاری، Peopleware، بود. کتابی که اگرچه عمری ازش گذشته (نسخه اوّل آن مربوط به سال ۱۹۸۷ است و نسخهی سوم —که یک خانهتکانی به حساب میآید— ۲۰۱۳ منتشر شده) ولی موضوعات آن دست کم برای ما (من و سپیده) کاملاً ملموس و کاربردی بود. (به قول خارجیا: Old but gold)
ایدهی اصلی کتاب از آنجا شروع شده که نویسندگان یک آن به خودشان آمدند و دیدند که بیشتر تمرکزشان روی فناوری بوده، در حالی که پروژههایشان اغلب به خاطر عوامل انسانی (اجتماعی) شکست خوردهاند! و از خودشان پرسیدند:
اگر زودتر فهمیده بودیم که جنبهی انسانی خیلی مهمتر از جنبهی فنی است، چقدر متفاوت مدیریت میکردیم؟
در تمام ادامهی مسیر، وقتی از تفاوتهای اساسی محیط تولید (که اغلب ایدههای مدیریتی ما از آنجا ریشه گرفته) و توسعه میگویند، وقتی دربارهی فشار کاری، کیفیت، و بهرهوری صحبت میکنند، یا هنگامی که تأثیر ویژگیهای محل کار را (به خصوص سرطان open office) بررسی میکنند، تمام تمرکز روی جنبهی انسانی مسئلهست. (و البته به این زبان مدیرفهم که: اگر به اینها توجه نکنید، ضرر مالی خواهید کرد!)
کتاب پر است از مثالهایی که با خواندنش میگویید: «این دقیقاً خودِ من (یا همکار، مدیر، شرکت من) است». همچنین در کنار تجربههای مدیریتی نویسندگان، از پژوهشهایی در راستای تایید پیشنهاداتشان بهره میبرد. دیدن این مثالها و بهره بردن از این تجربیات به شما کمک خواهد کرد که تیمهای نرمافزاری را بهتر مدیریت کنید و شانس موفقیت پروژهها را بالا ببرید. اگر هم قصد مدیریت ندارید، دست کم متوجه مدیریت نادرست خواهید شد و میتوانید با آن مقابله کنید (یا به جای دیگری بروید!).
ترجمهی این کتاب هم به سرنوشت بقیهی کارهایی که سال کبیسه شروع کردم، دچار شد: بعد از ترجمهی حدود یک سوم از کتاب، کار متوقف شد. بعد از یک سال وقفه، چند هفته قبل تصمیم گرفتیم همین مقداری که ترجمه کردیم را به صورت الکترونیکی منتشر کنیم و شد: peopleware.ir. امیدواریم با خواندن این بخشها، ترغیب شوید بقیهی کتاب را —به زبان اصلی— بخوانید (و شاید ما با بازخوردهایی که گرفتیم، وسوسه شدیم بقیهی کتاب را ترجمه کنیم).