تاریخ نگارش اولیه: اوت 2015
در زمان توافق هستهاي و تصويب برجام، بهنظرم يك مساله لابلاي خبرها گم شد. شايد تصادفي بود يا شايد عامدانه، و آن ملاقات اوباما بود با رهبر حزب حاكم ويتنام. بعد از جنگ ويتنام اين اولين ملاقات يك مقام رسمي با رئيسجمهور آمريكا و در خاك آمريكا بود. كمي پيشتر از آن هم روابط آمريكا با كوبا عادي شد و چند روز پيش شاهد بازگشايي سفارت آمريكا در هاوانا و شادي مردم كوبايي بوديم.
باراك اوباما در آخرين سال دور دوم رياست جمهورياش شروع كرده به عادي سازي روابط با كشورهاي مغضوب: ايران، ويتنام و كوبا. او يك بار در سال 2009 جايزه صلح نوبل را برای «تلاش فوقالعاده در تقویت دیپلماسی بینالمللی و ترغیب به همکاری میان مردمان» از آن خود كرد. آيا شايستگي اين را دارد كه دوباره آن را دريافت كند؟
او در بخشی از کتاب جسارت امید (انتشارات نگاه، مترجم: ابوالحسن تهامی) میگوید:
«تاریخ به ما اطمینان میدهد که ما هرگز مجبور نخواهیم بود که از میان دو حکومت زیر یکی را انتخاب کنیم:
1. حکومتی سرکوبگر با اقتصاد دولتی
2. سرمایهداری آشفته و بیرحم
بلکه توانش را داریم که از هر آشوب اقتصادی، تواناتر از پیش خارج شویم.»