سید مرتضی یزدان پرست
سید مرتضی یزدان پرست
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

راز خلق ایده‌های خلاق استارت آپی

اصالت روح حاکم بر خلاقیت شما باید باشد
اصالت روح حاکم بر خلاقیت شما باید باشد

شاید رایج ترین سوالی که بنیانگذاران استارت آپ‌ها می پرسند این است که چگونه برای استارت آپ خود به ایده برسیم و طبیعتا دومین سوال رایج بعد از اینکه خود به نتیجه ای نمی‌رسند این است که آیا ایده ای برای راه اندازی کسب‌وکار توسط آنها دارید؟

همین ابتدای کار تکلیف را روشن کنم که ارائه ایده به بنیانگذاران تقریباً هیچوقت کارساز نیست. داشتن ایده یکی از مهمترین ویژگی هایی است که بنیانگذاران باید داشته باشد و از آن مهم تر اینکه نه تنها داشتن ایده شروع مهم است بلکه شما باید ایده های جدید زیادی را در طول راه اندازی یک استارت آپ ایجاد کنید.

در واقع به نظر می رسد که بنیانگذاران خوب ایده های زیادی در مورد همه چیز دارند، بنابراین اگر می خواهید یک موسس باشید و نمی توانید برای یک کسب و کار ایده داشته باشید، احتمالاً ابتدا باید روی موتور ایجاد ایده در خود به خوبی کار کنید.

چه طور به ایده‌های خلاقانه می‌رسی؟

مهم این است که در محیط مناسب و در کنار افراد مناسب باشید. شما با در ارتباط با افرادی باشید که بینش خوبی نسبت به آینده دارند، به انجام برنامه هایی با احتمال موفقیت پایین عادت دارند، خوش بین هستند، در عین خلاقیت، باهوش هستند و جریان تولید ایده بسیار پرباری دارند. این دسته از افراد تمایل دارند بدون محدودیت فکر کنند، فیلترهای زیادی برای حس خلاقیت خود ندارند و اهمیتی نمی‌دهند که دیگران چه فکری می‌کنند. در یک کلام آزادانه و متهورانه ایده پردازی می‌کنند.

بهترین ایده ها شکننده هستند. اکثر مردم حتی شروع به صحبت کردن در مورد آنها نمی کنند زیرا این ایده‌ها احمقانه به نظر می رسند. شاید بیشتر از همه، شما بخواهید در اطراف افرادی باشید که به خاطر ذکر یک ایده بد، شما را احمق فرض نمی کنند اما این افراد و این طرز تفکر کم کم حس خلاقیت را در شما می کشد.

از افرادی که دنیا را خسته می کنند و جاه طلبی های شما را کوچک می شمارند دوری کنید. متأسفانه، این افراد بیشتر جهان ما را تشکیل داده‌اند اما همواره در تعامل با آن‌ها به این نکته توجه کنید که آنها به گذشته چنگ می زنند و شما می خواهید در آینده زندگی کنید.

شناسایی چیزی که می‌تواند هر روز شما را سر ذوق آورد (‌ماموریت زندگی)

مهم‌ترین چیزی که در ابتدا باید به آن توجه کرد و حوزه تمرکز را با توجه به آن محدود کرد، توجه به مهم ترین مساله ای است که می خواهید در زندگی حل کنید. اینکه شما ماموریت خود را در زندگی به چه صورتی تعریف کرده ‌اید و در نهایت با چه چیزی احساس معناداری از زندگی دارید با ایجاد تداوم در مسیر می‌شود که تداوم یکی از ستون‌های اصلی موفقیت است.

پس مهم ترین مساله ای که در زندگی دارید را پیدا کنید و پس از آن مهم ترین مساله در دل موضوع انتخابی خود را پیدا کنید. فرآیند یافتن مهم ترین مسائل یک فرآیند دائمی و روزمره است که باید هر روز با آن سرو کله بزنید و با دیگران در مورد آن صحبت کنید.

تصور خود در آینده

شما می خواهید بتوانید خود را 20 سال در آینده تصور کنید و سپس از آنجا به عقب نگاه کنید. به خودتان اعتماد کنید. 20 سال زمان زیادی است. پس اگر ایده های شما در مورد آینده بسیار رادیکال به نظر می رسد، اشکالی ندارد.

تغییرات ساختارشکنانه

نکته دیگر برای یافتن ایده‌های ساختارشکنانه، توجه به مهم‌ترین تغییرات ساختارشکنانه است که در حال حاضر اتفاق می افتن و اکثر افراد به آن‌ها توجهی ندارند. جهان به طور اساسی در حال تغییر است. آیا می توانید لبه اصلی تغییر و فرصتی‌هایی که خلق می کند را شناسایی کنید؟ مثلا انفجار تلفن همراه بین سال‌های 2008 تا 2012، یکی از نمونه‌های اخیر و مهم از این موضوع است.

در چنین تغییر تکتونیکی، جهان به قدری سریع تغییر می‌کند که استارت‌آپ‌های سریع و متمرکز معمولاً صاحبان کسب‌وکارهای سنتی بزرگی را شکست می‌دهند. (به هر حال، تشخیص تمایز بین روندهای واقعی و روندهای جعلی (‌صرفا هایپ شده) مهم است. یک تمایز کلیدی این است که پلتفرم جدید توسط تعداد کمی از افراد خیلی زیاد استفاده شود یا توسط افراد زیادی در حد نرمال و حتی کم استفاده شود.)

(در مورد این مساله در مطلب دیگری به عنوان چالش نوآوران (innovator's dilemma) خواهم پرداخت)

ایجاد بینش درونی نسبت به بازار

هر زمان که می توانید به چیزهایی فکر کنید که امسال راه اندازی آن ممکن است و سال گذشته ممکن نبود. ممکن است در دل همین توجهات بذر یک استارتاپ عالی وجود داشته باشد و به این نکته نیز توجه کنید که با این سرعت تغییرات در جهان سال آینده ممکن است خیلی دیر شده باشد.

وقتی می‌توانید بگویید «مطمئن هستم که این اتفاق می‌افتد، فقط مطمئن نیستم که این کار را ما انجام دهیم یا نه»، این نشانه خوبی است. تاکسی‌های اینترنتی برای من اینگونه بود. بعد از اولین باری که از آن استفاده کردم، واضح بود که در آینده نزدیک با تاکسی های تلفنی تماس نخواهیم گرفت، اما مطمئن نبودم که تپسی این فضا را به دست خواهد آورد یا اسنپ و رقبای دیگر.

توجه به اصل مقدس مقیاس پذیری در استارت آپ

یک سوال خوب که در اوایل فرآیند فکر کردن درباره یک ایده باید از خود بپرسید این است که " اگر این ایده کار کند می تواند به کسب و کار بزرگی تبدیل شود؟" ایده های خوب زیادی در دنیا وجود دارد، اما تعداد کمی از آنها دارای مزایای ذاتی هستند که می تواند یک استارتاپ را به طور گسترده ای موفق کند. بیشتر کسب‌وکارها با افزایش مقیاس، مزیت انباشته ارزشمندی ایجاد نمی‌کنند. زودتر به این فکر کنید که چرا یک ایده ممکن است آن ویژگی را داشته باشد.

تناسب تیم، بنیان‌گذار و ایده

همچنین مهم است که به این فکر کنید که برای چه کاری تیم شما و خود شما مناسب هستید. انجام این کار با درون نگری محض دشوار است. در حالت ایده‌آل می‌توانید از یک مربی یا افرادی که با آنها کار کرده‌اید بپرسید که در چه مواردی مهارت دارید. من به این باور رسیده ام که تناسب بنیانگذار با شرکت به اندازه تناسب محصول با بازار مهم است.

محک ایده در گفتگوی با دیگران

در نهایت، یک آزمون خوب برای یک ایده این است که بتوانید بیان کنید که چرا اکثر مردم فکر می‌کنند ایده بدی است، اما می‌دانید چه چیزی آن را خوب می‌کند. لیست کردن این موارد و مشورت و مصاحبه با افراد گوناگون پیرامون شناسایی نقطه نیاز اصلی مخاطب به خلوص ایده و اصلاح و بهبود آن کمک شایانی می ‌کند.



اما رسیدن به ایده تنها شروع مسیر است. اصالت عمل و رسیدن به نتیجه چیزی است که در رابطه با آن صحبت خواهم کرد.

استارت آپکسب و کارایدهمقیاس پذیریخلاقیت
خلاصه‌نویسی‌ها و چرک‌نویس‌های یک بنیان‌گذار / مدیر محصول / دانشجو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید