امیر عباس امامی  |  Amir Abbas Emami
امیر عباس امامی | Amir Abbas Emami
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

راهکاری «بازاری» در کشوری کمونیستی؛ پاداش ۱۴۰۰ دلاری با هدف کاهش پنهانکاری مبتلایان به کرونا در چین

آیا راهکارهای بازاری در بحرانی نظیر کرونا کار می‌کنند؟ آیا می‌توان این راهکارها را در ایران توصیه کرد؟

اخیرا در برخی از شهرهای چین نظیر شهر کیانجیانگ در استان هوبئی (استان شروع کرونا) مقامات برای تشویق مبتلایان به اعلام وضعیت سلامت خود و خودداری از پنهان‌کاری، اعلام کرده‌اند که به هرکدام از ساکنان این شهرها که مشاهدۀ علائم #کرونا در بدن خود را گزارش کنند و پس از انجام آزمایش‌های پزشکی ابتلای آنها به کرونا تایید شود، مبلغ ۱۰ هزار یوان (۱۴۲۵ دلار) جایزه خواهند داد.

۱- سوال اول این است که اساسا ملزومات اولیه اجرای این روش‌های پاداش‌ محور چیست؟ در پاسخ می‌توان گفت این ایده‌ها در مکان‌هایی قابل اجرا است ‌که اولا امکانات تشخیصی و درمانی، بیش از مراجعه کنندگان فعلی و آتی باشد (به عنوان شاخصی اولیه تعداد تخت بیمارستانی به ازای هر ۱۰۰۰ نفر در ژاپن ۳/ ۱۳ تخت (بالاترین در جهان)، در فرانسه ۲/ ۶ تخت، در چین ۳/ ۳ تخت و در ایران ۵/ ۱ تخت است. تعداد پزشکان نیز به ازای هر ۱۰۰۰ نفر در ژاپن ۴/ ۲ نفر، در فرانسه ۲/ ۳ نفر، در چین ۸/ ۱ نفر و در ایران ۱/ ۱ نفر است)، دوم، فرهنگ مراجعه به مراکز درمانی پایین باشد، و سوم، مکانیزم اداری و عملیاتی قابل اعتماد و کم‌فسادی برای اجرای این طرح وجود داشته باشد.

۲- سوال دوم این است که اگر شرایط اجرا مساعد بود، دولت‌ها چطور رقم پاداش را محاسبه می‌کنند؟


به طور کلی برای ارزیابی «اقتصادی» (و نه لزوما ارزیابی اخلاقی) این موضوع می‌توان از روش هزینه-فایده استفاده کرد.

برای برآورد «فایده» باید بررسی کرد در صورت اجرای موفق این‌ طرح و کاهش مبتلایان، چقدر از ضرر اقتصادی به منطقه کاسته شده و چقدر در هزینه‌های درمانی و مدیریتی به دولت محلی صرفه‌جویی خواهد شد، نهایتا سرانه‌ی این کاهش هزینه چقدر خواهد بود، فرص کنید برآورد، ۱۰۰۰ دلار منفعت به ازای هر نفر را نشان دهد.

- در گام بعد برای برآورد «هزینه» طرح می‌توان از طریق پرسش‌نامه (یکی از روش‌های برآورد) «تمایل به دریافت» افراد را برای خوداظهاری برآورد کرد، (نکته: پرسش تمایل به دریافت‌ باید از افرادی انجام شود که بدون مکانیزم پاداش به مراکز درمانی مراجعه نمی‌کنند. بنابراین سوال اول باید غربالگری این موضوع باشد) به هر حال ارقام برای افراد مختلف متفاوت است. حال با توجه به هدف‌گذاری برای سطح پوشش طرح، مثلا ۹۵ درصد، رقم پاداش برابر است با حداقل رقمی که ۹۵ درصد پرسش‌شوندگان را مجاب به مراجعه کرده باشد. ‌

- اگر این رقم از منفعت برآوردی (همان ۱۰۰۰ دلار فرضی) کمتر بود، طرح توجیه‌پذیر است. اگر بالاتر بود مثلا ۱۶۰۰ دلار بود، یا نباید طرح را اجرا کرد، یا باید سطح پوشش هدفِ طرح را حداکثر به میزان پوشش آن ۱۰۰۰ دلار (مثلا به سطح پوشش ۷۰ درصد) کاهش داد. ‌


اما شاید سوال مهم‌تر این باشد که آیا اصولا این شیوه کار می‌کند و چه انتقاداتی به این روش وارد است؟

‌ ? انتقاد اول این است که این ایده احتمالا برای افراد فقیر، انگیزه بیمارشدن به قصد دریافت پاداش ایجاد می‌کند. یعنی طرح بر ضد اهداف خود عمل خواهد کرد. تصور کنید یک خانواده فقیر ده نفره با هم تصمیم به مریضی بگیرند!

‌ ? دوم اینکه ممکن است منجر به مراجعات بدون دلیل به قصد دریافت پاداش شود و هزینه ارزیابی را افزایش دهد.

‌ ? سوم احتمال فساد بالایی برای ایجاد تبانی با هدف تشخیص‌‌های غلط یا ایجاد لیست‌های جعلی وجود خواهد داشت.

‌?به علاوه هیچ تضمینی برای موفقیت طرح نیست، خصوصا اینکه هر چقدر سطح پوشش هدفِ طرح پایین‌تر باشد، شانس دستیابی به هدف نهایی (کاهش نرخ شیوع) کمتر می‌شود. ‌

? نهایتا از نگاه فلسفی-اخلاقی (چیزی که مایکل سندل در کتاب «با پول چه چیزی نمی‌توان خرید؟» به آن پرداخته است) مشارکت اجتماعی در مدیریت یک بحران ملی/جهانی در ازای دریافت پول، ارزشمندی مسئولیت‌پذیری اجتماعی را فاسد و سرمایه اجتماعی مرتبط با آن را ضایع می‌کند. به علاوه احتمالا مدیریت بحران‌های بعدی را دشوارتر و پر هزینه‌تر خواهد کرد. ‌

نتیجه اینکه اجرای این طرح‌های بازاری برای شرایط بحرانی علاوه بر اینکه با احتمال بالا ناموفق خواهد بود به ارزش‌های اجتماعی جامعه نیز آسیب خواهد زد. به نظر می‌رسد صرف هزینه‌های چنین طرح‌هایی در بخش‌های آگاهی‌بخشی، آموزش و کنترلی مفیدتر وموثرتر خواهد بود. ‌
اقتصاد بازارجامعه بازارمایکل سندلاخلاقکرونا
اقتصاد خوانده، شیفته تکنولوژی بلاکچین، بنیان‎گذار و مدیر اجرایی استارتاپ کارچین
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید