امیر عباس امامی  |  Amir Abbas Emami
امیر عباس امامی | Amir Abbas Emami
خواندن ۱۴ دقیقه·۵ سال پیش

لیبرا؛ قهرمان دنیای رمزارزها یا گرگی در لباس میش!

- این خلاف قانون اساسیه، تو نمی‎تونی پول خودت رو داشته باشی، انتشار پول وظیفه بانک مرکزیه.
- جک! به من نگاه کن! مشکل من نیستم! مشکل اینه که پول کاغذی داره از بین‎ میره، با سرعت زیاد! و بیتکوین در حال گسترشه! و اون همه مارو به جهنم می‎فرسته! تو برای بیتکوین نمی‎تونی قانون بذاری! حجم تراکنش‎هاش به بالاترین حد رسیده و تا حدی توسط ماینرهای چینی کنترل میشه! با E-Coin ما می‎تونیم دوباره کنترل رو در اختیار بگیریم! این ماییم که حاکمیت داریم! من بهت اطمینان می‎دم به تک تک کیف پول‎ها دسترسی خواهی داشت. به تمام وام‎ها، تمام تراکنش‎ها. این یعنی ما می‎تونیم دارایی‎های جدید بسازیم [پول چاپ کنیم]! یعنی می‎تونیم دوباره بخش بانکی رو بازسازی کنیم بدون اینکه لازم باشه حتی منابعی از بخش دولتی با اون همه تبعات سیاسی بهشون تزریق کنیم!
- رئیس جمهور بهم می‎خنده!
- اما بالاخره میفهمه این درست‎ترین کاریه که باید انجام بشه! این کار باید توسط یه شرکت خوب آمریکایی انجام بشه! می‎خوای روش مقررات بذاری؟ من بهت دسترسی مخفی[1] می‎دم! هر چی که بخوای! فقط جلوی این کارو نگیر... شکست‎ها، هنوز می‎تونن سودآور باشن!
https://www.youtube.com/watch?v=gHOAKWzDH-Q

این بخشی از دیالوگ «فیلپ پرایس» (مدیرعامل E-Corp) و «جک لو» (وزیر خزانه‎داری آمریکا) در فصل دوم سریال «آقای ربات»[2] است. فیلپ برای مقابله با بیتکوین و حفظ قدرت و ثروتش قصد ایجاد یک پول الکترونیکی متصل به دلار آمریکا را دارد و حاضر است هر امتیازی که لازم باشد را، در اختیار دولت آمریکا قرار دهد. این بخش از سریال در سال 2016 پخش شده است. تقریبا سه سال پیش!

اگر E-Coin شما را یاد لیبرا می‎اندازد تنها نیستید. خیلی‎های دیگر در سراسر جهان همین نظر را دارند. اما آیا واقعا این دو به هم شبیه‎اند؟ در این یادداشت سعی شده است بدون پیش‎داوری (که ممکن نیست!) به بررسی رمزارز لیبرا بپردازیم و ببینیم فیس‎بوک و دوستانش چطور قصد دارند سلطه خود را به بازارهای مالی تسری دهند.

برای شروع ببینیم لیبرا چیست؟

در ساده‎ترین تعریف، لیبرا یک ارز دیجیتالی رمزنگاری شده با پشتوانه دارایی است که مدعی است به صورت غیرمتمرکز اداره می‎شود. در این مورد بیشتر خواهیم گفت اما قبل از آن، پاسخ به این سوال ضروری است که اصلا چرا به چنین ارزی نیاز داریم؟ در واقع لیبرا قرار است چه مشکلی را حل کند که تا امروز لاینحل باقی مانده است.

مسئله چیست؟

بر اساس گزارش‎های بانک جهانی حدود 7 /1 میلیارد نفر از مردم سراسر جهان، در سال ۲۰۱۷ هیچ حساب بانکی‎ای نداشتند. در بین کشورهای جهان چین با ۲۲۴ و هند با ۱۹۱ میلیون نفر بزرگ‌ترین جمعیت افراد بدون حساب در جهان را داشتند با این حال وضعیت کشورهایی مثل سودان جنوبی، آفریقای مرکزی و افغانستان که بیش از %۸۰ بزرگسالان‎شان به سیستم‌های مالی دسترسی ندارند بسیار وخیم‎تر است.

نکته امیدوار کننده اینجاست که حدود یک میلیارد نفر از این جمعیت، تلفن همراه دارند و نیمی از آن‎ها به اینترنت هم دسترسی دارند. بنابراین اگر تکنولوژی‎ای وجود داشته باشد که به راحتی ارسال یک پیامک، بتواند «تراکنش مالی خرد»[3] با هزینه تراکنش ناچیز ارسال کند، بخش زیادی از مردم جهان را می‎توان به نظام مالی بین‎المللی وصل کرد، و این اتفاق، فوق‎العاده است! لیبرا مدعی است، به این منظور، یعنی ایجاد یک ارز و زیرساخت مالی جهانی به منظور توانمند کردن میلیاردها نفر از مردم جهان ایجاد شده است.

اما چرا سایر کریپتوکارنسی‎های دیگر نظیر بیتکوین نمی‎توانند این کار را انجام دهند؟ به دو دلیل، اول، نوسان زیاد قیمت و دوم، هزینه تراکنش بالا برای پرداخت‎های خرد. در واقع رمزارزهایی شبیه بیتکوین از سه ویژگی یک پول مطلوب، یعنی «واسطه مبادله بودن»، «وسیله ذخیره ارزش بودن» و «وسیله محاسبه ارزش بودن»، در دو مورد اول ضعف اساسی دارند. اما لیبرا برای حل این دو مشکل راه‎حل‎هایی دارد که در ادامه در مورد آن‎ها بحث خواهیم کرد.

لیبرا دقیقا چیست؟

لیبرا یک رمزارز با پشتوانه دارایی است که توسط شبکه‎ای غیرمتمرکز مدیریت و کنترل می‎شود و طبق برنامه زمان‎بندی قرار است در نیمه اول سال 2020 عملیاتی شود. اما این جمله به تنهایی گویای همه واقعیت لیبرا نیست و توضیحات بیشتری در خصوص دو عبارت «پشتوانه دارایی» و «شبکه غیرمتمرکز» ضروری است.

پشتوانه دارایی: هر لیبرا به عنوان واحد پول این شبکه، دارای پشتوانه سبدی از چند ارز معتبر جهانی و اوراق بهادار کوتاه مدت دولت‎های معتبر است. همینجا باید به این نکته توجه کنیم که تمام پشتوانه لیبرا، دارایی‎های رایج سنتی‎ای است که تماما تحت کنترل و مدیریت بانک‎های مرکزی (دولت‎ها به معنی عام) قرار دارند.
شبکه غیرمتمرکز: لیبرا توسط شبکه‎ای غیرمتمرکز از شرکت‎ها (نودها) اداره می‎شود. اما در ابتدا همه نمی‎توانند جزو این شبکه باشند و برای عضویت در این شبکه علاوه بر سرمایه‎گذاری ده میلیون دلاری، تایید انجمن لیبرا متشکل از سرمایه‎گذاران اولیه ضروری است. در واقع برای تایید لازم است متقاضیان شاخص‎ها و ویژگی‎های حداقلی‎ای داشته باشند.

برای مثال نهادهایی که در حوزه کسب و کار، درخواست عضویت در انجمن لیبرا را دارند باید حداقل دو ویژگی از موارد زیر را داشته باشند:

  • ارزش بازاری به میزان بیش از یک میلیارد دلار یا موجود مشتری به میزان بیش از 500 میلیون دلار.
  • بیش از 20 میلیون مشتری در سال در مقیاس بین‎المللی.
  • بودن در لیست صد برند برتر در صنعت خود بر اساس ارزیابی موسسات رتبه‎بندی معتبر.


بنابراین با توجه به نکات فوق، بلاکچین لیبرا را می‎توان یک «بلاکچین عمومی مجوزدار»[4] دانست، بر خلاف بلاکچین بیتکوین، که یک «بلاکچین عمومی بدون مجوز»[5] است. یعنی هر شخصی بدون هیچ مجوزی می‎تواند به شبکه بیتکوین وصل و در مدیریت آن مشارکت کند اما این امکان «حداقل در سال‎های ابتدایی» برای شبکه لیبرا وجود ندارد. گرچه در بلندمدت هدف این است که بلاکچین لیبرا به سمت یک بلاکچین عمومی بدون مجوز بر اساس الگوریتم اجماع اثبات سهام[6] حرکت کند.

بنابراین به طور خلاصه و بر اساس ادعای شفاف‎نامه لیبرا، این رمزارز دارای سه ویژگی کلیدی است:

  • اول، بر بستر یک بلاکچین قابل اعتماد، مقیاس‎پذیر و امن بنا نهاده شده است.
  • دوم، پشتوانه‎ای از دارایی‎ها برای آن وجود دارد، یعنی هر لیبرا یک ارزش ذاتی![7] دارد.
  • سوم، تحت کنترل انجمن مستقل! لیبرا[8] اداره می‎شود.

بلاکچین لیبرا، برای جلب اعتماد عمومی متن باز[9] است و امکان مشارکت جمعی، برای توسعه خود بلاکچین و اپلیکیشن‎ها مرتبط با آن وجود دارد. در شفاف‎نامه لیبرا عنوان شده است که این رمزارز بر خلاف اغلب رمزارزها دارای پشتوانه دارایی واقعی! است. اما آیا واقعا اینگونه است. برای توضیح بد نیست کمی در خصوص این پشتوانه بحث کنیم.

«ذخیره لیبرا»[10] ؛ نهاد مدیریت دارایی لیبرا

همانطور که پیشتر گفته شد، پشتوانه لیبرا سبدی از اسکناس‎های رایج و اوراق قرضه کوتاه مدت دولتی دولت‎های معتبر جهانی است. بنابراین این ادعا که لیبرا دارای ارزش ذاتی است محل تردید است. چرا که اساسا هیچ اسکناس دولتی‎ای پس از قطع رابطه دلار و طلا توسط نیکسون، رئیس جمهوری وقت آمریکا، در سال 1971 دارای ارزش ذاتی نیست و لیبرا هم صرفا دارای ارزش اعتباری است.

به هر حال پشتوانه‎های لیبرا، که در ابتدا منابع سرمایه‎گذاری شرکت‎های پایه‎گذار آن است توسط نهادی به نام «ذخیره لیبرا» نگهداری و مدیریت می‎شوند. وظیفه این نهاد مدیریت منابع و کسب سود از این منابع است. متناسب با تزریق نقدینگی به اقتصاد جهانی، رقم اسمی ذخیره لیبرا نیز افزایش و بر اساس آن لیبرای جدید منتشر می‎شود. در مقابل هر زمان به هر دلیلی منابعی از این سبد خارج شود، متناسب با آن لیبرا از گردش خارج خواهد شد.

بنابراین میزان عرضه لیبرا محدودیت ندارد و متناسب با بزرگ و کوچکی اکوسیستم لیبرا تغییر خواهد کرد. برای تبادل لیبرا با ارزهای دولتی[11] نیز اکسچنج‎هایی وجود خواهد داشت. با توجه به متنوع بودن این سبد، ریسک نوسانات این ارز نسبت به ارزهای دولتی[12] کمتر است. در واقع یکی از ارزش‎های پیشنهادی لیبرا نیز همین است. ذکر این نکته ضروری است که با توجه به پشتوانه لیبرا، ارزش لیبرا به سبدی از دارایی‎ها متصل است و بنابراین قیمت آن در مقابل ارزهای مختلف نوسان خواهد داشت. با این حال سیاست کلی، تلاش برای کاهش نوسانات ذخایر لیبرا است.

چارچوب فعالیت این نهاد توسط یک برنامه سیاستی که توسط اعضای انجمن تصویب شده است تعیین شده و این چارچوب تنها توسط انجمن قابل تغییر است. سیاست کلی «ذخیره لیبرا» این است که منابع خود را در دارایی‎های کم ریسک با نقدشوندگی بالا سرمایه‎گذاری کند. منابع هم از لحاظ نوع و هم از لحاظ مکان جغرافیایی نگهداری، متنوع و توزیع شده هستند.

به ادعای شفاف‎نامه لیبرا، شفافیت، ایجاد امکان حسابرسی و امنیت از ویژگی‎های نگهداری دارایی‎های لیبرا است. با توجه به وجود اوراق قرضه دولتی در سبد دارایی، به ذخایر لیبرا سود تعلق می‎گیرد. سوال بعدی این است که این سود متعلق به چه کسانی است؟

بر اساس شفاف‎نامه سود دارایی‎های لیبرا برای پوشش هزینه‎های توسعه و نگهداری سیستم، تحقیق و توسعه، پایین نگه داشتن هزینه تراکنش و اگر منابعی باقی ماند توزیع سود به سرمایه‎گذاران اولیه که منابع لازم برای ایجاد این سیستم را ایجاد کرده‎اند صرف خواهد شد. به هر حال چیزی که قطعی است این است که هیچ سودی به کاربران پرداخت نمی‎شود.

بلاکچین لیبرا

لیبرا بر بستر یک بلاکچین اختصاصی با قابلیت نوشتن قراردادهای هوشمند ساخته شده است. سه ویژگی کلیدی این بلاکچین به شرح زیر است:

1- طراحی و استفاده از یک زبان برنامه نویسی جدید به نام Move برای نوشتن قراردادهای هوشمند[13] در بستر لیبرا.

با اینکه در حال حاضر هم زبان‏‎های مختلف و قدرتمندی برای نوشتن قراردادهای هوشمند بر بستر پلتفرم‎های بلاکچینی وجود دارد، لیبرا به دلایل استراتژیک به دنبال توسعه زبان مخصوص خود است.

2- استفاده از رویکرد اجماع BFT یا تحمل خطای بیزانس [14]

با توجه به اینکه در لیبرا استخراج وجود ندارد، نودها تنها تراکنش‎ها را پردازش و صحت‎سنجی می‎کنند. پروتکل اجماع BFT این اطمینان را ایجاد می‎کند که حتی در صورت رفتار نامطلوب یک سوم نودها باز هم کل پلتفرم درست عمل کند. یکی از مهمترین ویژگی‎های این سیستم اجماع، سرعت بالای پردازش و مصرف پایین انرژی برای دستیابی به اجماع در مقایسه با روش کم سرعت و پر مصرف «اثبات کار»[15] است که در بیتکوین مورد استفاده قرار می‎گیرد. هرچند در بلندمدت لیبرا قصد دارد سیستم اجماع خود را به «اثبات سهام» تغییر و بلاکچین را از حالت مجوزدار به بدون‎مجوز تبدیل کند.

3- استفاده از ساختار داده بلاکچینی

ساختار ذخیر داده‎ها در لیبرا به صورت بلاک خواهد بود و سیستم کنترل حساب‎ها شبیه به اتریوم و بر اساس موجودی حساب است. بلاکچین لیبرا برای عموم قابل مشاهده است و این مسئله امکان تحلیل و بررسی مواردی نظیر تخلف و کلاهبرداری در سیستم را برای مجموعه‎های جانبی فراهم می‎کند.

چه کسی لیبرا را مدیریت می‎کند؟

پلتفرم لیبرا به صورت اشتراکی توسط اعضای انجمن لیبرا[16] مدیریت می‎شود. این انجمن به عنوان انجمنی مستقل و غیرانتفاعی، وظیفه راهبری و حکمرانی پلتفرم را بر عهده دارد. دفتر مرکزی انجمن در ژنو سوئیس مستقر خواهد بود. اعضای انجمن در نقاط مختلف جغرافیایی توزیع شده‎اند و دارای کسب و کارهای متنوعی در حوزه‎ها پرداخت، تکنولوژی و فروشگاه، ارتباطات مخابراتی، بلاکچین، سرمایه‎گذاری خطرپذیر، موسسات غیرانتفاعی، سازمان‎های چندملیتی و موسسات علمی و تحقیقاتی هستند.

هدفگذاری اولیه برای سال 2020 این است که تعداد این موسسات به حدود 100 موسسه برسد. به نمایندگی از این مجمع، شورایی به نام شورای انجمن لیبرا[17] وظیفه مدیریت انجمن و سیاستگذاری در لیبرا را بر عهده دارد. به طور کلی پس از راه‎اندازی لیبرا، تمام اعضا تعهدات، امتیازات و التزامات مالی یکسانی دارند.

در این شورا سیاست‎های کلیدی و تصمیمات فنی، به دو سوم رای اعضا برای تصویب نیاز دارد. در این بین، در بدو امر فیسبوک به عنوان محور اصلی توسعه لیبرا، شرکتی به نام کالیبرا[18] ایجاد کرده است که به نمایندگی از شبکه لیبرا اقدامات فنی و غیرفنی توسعه لیبرا را انجام خواهد داد. در سال‎های بعد، تیم مدیریتی لیبرا توسط اعضا انتخاب خواهد شد.

نحوه تصمیم گیری یکی از مهمترین سازوکارهای حاکمیتی لیبرا است. اگرچه شورای انجمن لیبرا بخش زیادی از اختیارات خود را به تیم مدیریتی (شرکت کالیبرا) واگذار کرده است اما همیشه امکان سلب اختیار و اعمال تغییرات و نظرات خود را دارد. فارغ از اینکه اعضا جزو سرمایه‎گذاران اولیه باشند که توکن خریداری کرده‎اند یا بعد از راه‎اندازی لیبرا خریداری و سپرده کرده‎اند، حق رای دارند. اگرچه وزن رای اعضا بسته به میزان سرمایه‎گذاری آن عضو در لیبرا است، اما یک عضو انجمن حداکثر می‎تواند یک حق رای یا یک درصد از وزن رای شورا را داشته باشد (هر کدام که بزرگتر بود)، این سازوکار برای جلوگیری از تمرکز قدرت طراحی شده است.

با این حال این سقف ربطی به میزان سود سرمایه‎گذاری اعضا ندارد و میزان سود دقیقا مطابق با نسبت سرمایه‎گذاری اعضا توزیع خواهد شد.

منابع تامین مالی لیبرا

منابع مالی لیبرا از دو طریق تامین خواهد شد، سرمایه‎گذاران (اعضای انجمن) و کاربران.

انجمن به سرمایه‎گذاران بابت تامین منابع، توکن لیبرا واگذار می‎کند تا برای ترویج و توسعه کاربرد پذیری لیبرا، در شبکه‎های خود از آن استفاده کنند. همین مسئله یکی از دلایل کلیدی تعیین معیارهای سخت‎گیرانه و سطح بالا برای عضویت در انجمن لیبرا است که عملا اعضا را محدود به شرکت‎های بزرگی می‎کند که بازار مناسبی برای بازاریابی و توسعه لیبرا داشته باشند. از طرف دیگر کاربران نیز با پرداخت پول رایج می‎توانند لیبرا تهیه کنند. بنابراین تعداد لیبراها با افزایش تعداد کاربران به مرور بیشتر خواهد شد. منابع دریافتی نیز تبدیل به دارایی‎های سبد موجود در ذخیره لیبرا می‎شود.

چه کسانی می‎توانند عضو انجمن لیبرا شوند؟

بر اساس شفاف‎نامه منتشر شده، اعضای اولیه شورا که بنیانگذاران لیبرا هستند به عنوان نودهای اولیه فعالیت خواهند کرد. برای اینکه نهادی در ابتدای کار عضو شورا شود باید حداقل ده میلیون دلار از طریق خرید توکن لیبرا در پروژه سرمایه‎گذاری کند. توکن لیبرا در زمان راه‎ندازی شبکه به لیبرای با پشتوانه تبدیل خواهد شد. هر ده میلیون دلار سرمایه‎گذاری یک حق رای خواهد داشت ولی این حق رای دارای سقف است. همچنین سرمایه‎گذاران الزاما برای داشتن حق رای باید به عنوان نود تایید کننده تراکنش‎ها نیز فعالیت کنند.

به مرور با ورود اعضای جدید، یعنی کسانی که حداقل حجم سرمایه‎گذاری را انجام داده و به عنوان نود تایید کننده فعالیت می‎کنند، شبکه با طی کردن مراحل مشخص توسعه فنی و غیرفنی، از یک پلتفرم عمومی مجوزدار به یک پلتفرم عمومی بدون مجوز تبدیل خواهد شد. بنابراین پروتکل لیبرا برای چند سال اول دارای محدودیت در تعداد نودهای تاییدکننده و اعضای شورا است. هدف‎گذاری اولیه این است که در سال پنجم حداقل 20 درصد از قدرت رای دهی در شورا به نودهای جدیدی تخصیص پیدا کند که از طریق خرید و سپرده‎گذاری لیبرا در انجمن عضو شده‎اند و جزو سرمایه‎گذاران اولیه نبوده‎اند.

حریم خصوصی و مقررات گذاری

در شفاف‎نامه لیبرا، صریحا قید شده است که بنیانگذاران لیبرا تنها راه ایجاد یک سیستم پایدار، امن و قابل اعتماد را همکاری و تعامل تمام بازیگران مالی و غیرمالی در چارچوب قوانین ضدپولشویی و مبارزه با تامین مالی تروریسم می‎دانند و بدیهی است این مسئله بدون ارتباط تنگاتنگ با نهادهای حاکمیتی و دولتی میسر نخواهد بود.

در واقع تمامی افراد برای استفاده از این سرویس باید مراحل احراز هویت (KYC) را طی کنند. این مسئله یکی از نقدهای جدی طرفداران حفظ حریم خصوصی و اکوسیستم ضددولتی رمزارزها است که لیبرا را رمزارزی حاکمیتی می‎دانند که همواره امکان نقض حریم خصوصی کاربران خود را در سطح بالایی دارد. به طوری که چانگ‎پنگ ژاو، بنیانگذار و مدیرعامل اکسچنچ معروف بایننس[19] در توئیتی در نقد لیبرا نوشته است:

«لیبرا نیازی به KYC ندارد، آنها اطلاعات بسیار زیادی از دو میلیارد نفر دارند، نه فقط نام، شماره شناسایی، آدرس، تلفن. آن‎ها دوستان و آشنایان، محل زندگی، حتی موقعیت جغرافیایی لحظه‎ای شما را می‎دانند! آن‎ها شما را بهتر از خود شما می‎شناسند. و حالا هم کیف پولتان. بهترین سیستم مبارزه با پولشویی!»

گرچه با توجه به اخبار منتشر شده در خصوص مذاکرات بایننس برای لیست کردن لیبرا در این اکسچنج و حتی حضور بایننس به عنوان یکی از اعضای انجمن لیبرا و فعالیت به عنوان یک نود! تردیدهای جدی‎ای در صداقت آقای ژاو وجود دارد، اما اصل توئیت قابل تامل است.

از دیگر افراد تاثیرگذار در جامعه بلاکچینی که به شدت از لیبرا انتقاد کرده است ژوزف لوبین [20] هم‎بنیانگذار پلتفرم معروف اتریوم است. لوبین در اظهار نظری گفته است:

«لیبرا گرگی متمرکز در لباس گوسفندی غیرمتمرکز است... در حالی که به اذعان شفاف‎نامه لیبرا، هر روز اعتماد مردم به سیستم‎های غیرمتمرکز بیشتر می‎شود، لیبرا افراد را از مسیری دیگر باز هم به سمت ارزهای متمرکز و دولت‎هایی هدایت می‎کند که قرار بود ارزهای غیرمتمرکز جایگزین آن‎ها شوند».

بنابراین اعتماد به لیبرا فرقی با اعتماد به دلار و یورو و یوان و بانک‎های مرکزی منتشر کننده این ارزها ندارد و این بنیادی‎ترین ایرادی است که به لیبرا وارد است.

با این حال بسیاری معتقدند ورود فیسبوک و مشارکت گسترده بسیاری از شرکت‎های بزرگ در این پروژه، با توجه به جامعه کاربران چند میلیاردی‎شان، فرصت بی‎نظیری برای آشنایی مردم با مفاهیم مرتبط با دنیای بلاکچین و رمزارزها و اعتماد به سیستم‎های غیرمتمرکز فراهم خواهد کرد و از این زاویه این مسئله به نفع جامعه جهانی رمزارزها است.

به علاوه به نظر می‎رسد توان فنی بالای تیم لیبرا، نهایتا محصولی تراز اول از لحاظ فنی و کاربردی به مخاطبان هدف خود ارائه دهد و شاید نوآوری‎های این محصول بتواند حتی به دیگر محصولات بلاکچینی غیرمتمرکز و توسعه دانش این حوزه کمک کند. در واقع جامعه بلاکچینی جهانی خصوصا اکسچنج‎ها و شرکت‎های ارائه دهنده خدمات بلاکچینی بزرگترین منفعت را از لیبرا خواهند برد.

در مجموع می‎توان گفت علیرغم نقدهای فلسفی و بنیادینی که به لیبرا وارد است، از لحاظ کسب و کاری احتمال موفقیت این پروژه بسیار بالا است و مدل کسب و کاری این رمزارز شانس بسیار زیادی برای فراگیری در سطح جهانی دارد. هرچند نمی‎توان لیبرا را رقیبی جدی برای بیتکوین و رمزارزهای غیرمتمرکز مشابه دانست، اما رقابت این رمزارز با ارزهایی نظیر ریپل و استلار، سرویس‎های تسویه حساب و جابه‎جایی بین‎المللی پول، پلتفرم‎های با قابلیت قراردادهای هوشمند نظیر اتریوم و رمزارزهای باثبات [21] بسیار جدی است.

در پایان باید تاکید کرد به دلیل الزامی بودن احراز هویت افراد و تبعیت این رمزارز از قوانین ایالات متحده، امکان استفاده از این رمزارز در صورت عدم رفع تحریم‎های آمریکا برای کاربران ایرانی وجود ندارد.



[1] Back Door

[2] Mr. Robot

[3] Micropayment

[4] Permissioned Public Blockchain

[5] Permissionless Public Blockchain

[6] Proof of Stack (PoS)

[7] Intrinsic value

[8] Independent Libra Association

[9] Open source

[10] Libra Reserve

[11] Fiat Currency

[12] Fiat Currency

[13] قراردادهای هوشمند (smart contract) به برنامه‎های کامپیوتری خودکاری گفته می‎شود که تعاملات و تبادلات مالی و غیرمالی افراد را بر بستر بلاکچین عملیاتی می‎کنند.

[14] Byzantine fault tolerance

[15] Proof of work (PoW)

[16] The Libra Association

[17] Libra Association Council

[18] Calibra

[19] Binance

[20] Joseph Lubin

[21] Stablecoin

لیبرافیسبوکرمزارزبیت‌کوین
اقتصاد خوانده، شیفته تکنولوژی بلاکچین، بنیان‎گذار و مدیر اجرایی استارتاپ کارچین
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید