شاید فلسفهای برای هنر «چهل تکه دوزی»
(می توانید بخوانید کولاژ پارچه)
وقتی دختر بچه ۵-۶ ساله ای بودم و مامان جوان بود، کارهای هنری مثل گلدوزی، پتهدوزی، قلاببافی و خیاطی و… را بیشتر انجام می داد.
من هم کنار دستش مینشستم و با چشمان کودکانه جوری به او زل میزدم تا عاقبت دلش بسوزد، قانع شود و از پارچه های اضافه برای عروسکهایم لباس بدوزد.
طبیعتا بعضی وقتها قبول می کرد، اما بعضی وقتها اجازه نمیداد حتی به پارچه ها دست بزنم، چون در ذهن خلاقش نقشهای زیبا داشت، یک تصویر کامل و شگفتانگیز.
قضیه از این قرار بود که مامان تکههای کوچک و بریدههای بدرد نخور و باقیمانده از خیاطی و سایر کارهای هنریاش را جمعآوری میکرد و البته برخی اوقات برای تکمیل کارش و خردهپارچههای متنوعتر و زیباتر از خاله و مامان بزرگ و دوست و آشنا هم کمک می گرفت، بعد یک الگو طراحی می کرد و طبق قاعده آن الگو، پارچهها را به هم میدوخت و البته این نوع اتصال، از یک ریتم خاص پیروی میکرد، بعد هم اتو میزد و در نهایت تبدیل میشد به یک روکش برای کوسن ها، یا اگر تعدادشان زیادتر بود روتختی میدوخت و آن را آسترکشی می کرد.
در آن دوران به نظرم کار بیهودهای میآمد چون عقیده داشتم لباسهای متنوع برای عروسکهای من ضرورت بیشتری دارد، اما بعدها که به این هنر ارزشمند پی بردم متوجه شدم در گوشه و کنار این خاک هنرپرور، بانوان دیگری نیز عشقشان را با این خردهپارچهها و کوکها در هم آمیختهاند.
بعدتر که با فلسفه و هنر کینتسوکوری* ژاپنی آشنا شدم و شباهتی مفهومی بین این دو هنر شرقی یافتم، به عمق معنا و فلسفه پنهان چهلتکهدوزی نیز بیش از پیش پی بردم.
و درس بزرگی آموختم؛
اگر میتوان از آنچه که
کوچک است
ارزان است
و حتی شاید دور ریختنی
چنین اثری ارزشمند خلق کرد،
آدمیزاد که قطعا و حتما ارزشی انکارناپذیر و بسیار بالاتر از تکه های شکسته یک ظرف سفالی و یا خرده پارچه ها دارد.
پس اگر آدمی بتواند تکه های شکسته وجودش یا قلب شکسته و زخمی اش را این چنین رفو بزند، آنگاه چه جواهر گرانقیمتی خواهد داشت.💔❤️🩹❤️
*کینتسوکوری هنر قدیمی ژاپنی است که در آن تکه های شکسته ظروف سفالی با شیوهای خاص و هنرمندانه به یکدیگر بند زده و ترمیم میشوند، ظروف بندزده با این روش بسیار ارزشمند و قیمتی هستند.
از لابلای خاطرات و افاضات مدرس #پرحرف
✍🏻#سمیه_مهاجر
#کینتسوکوری
#درسهایی_که_آموختم
@radio_aazii