استاندارد HL7 برای حل مشکل یکپارچگی سیستمهای بالینی ابداع شد. اما برای درک صحیح مشکلات یکپارچگی سیستم، بگذارید تا مشکل یکپارچگی که ما سالها پیش حل کردهایم را بررسی کنیم.
قرن نوزده عصر ظهور راهآهن در آمریکا بود – مثل حالا که عصر ظهور خودروهای با باتریهای خورشیدی، پهپادها و سایر تکنولوژیهای دیگر است.
تقریباً صدها شرکت بودند که برای تصاحب تکهای از این کیک بزرگ راهآهن با یکدیگر رقابت میکردند. شرکتهای بزرگ، زمینها را میخریدند و ریل گذاری میکردند و بین شهرها خدمات حمل و نقل ارایه میدادند که بجز کالسکهها و دلیجانهایی که با نیروی اسبها کشیده میشدند گزینه حمل و نقل دیگری نداشتند. اگر خوششانس بودیم ممکن بود کشتی بخار هم در دسترس باشد.
در زمان جنگهای داخلی آمریکا (۱۸۶۱) بخش وسیعی از خاک آمریکا با راهآهن بهم وصل بود و کار ساخت راهآهن سراسری برای اتصال کالیفرنیا به تمام کشور در حال انجام بود.
اما مشکل بزرگی وجود دارد. نمیشد مانند امروزه سوار یک قطار شد و در مبدأ پیاده شد. چون شرکتهای مختلف که ریلهای راهآهن را ساخته بودند از عرض ریلهای مختلفی (فاصله افقی بین دو ریل) استفاده کرده بودند. معنای آن این بود که وقتی به تقاطع راهآهنی با ۲ عرض ریل مختلف میرسیدید میبایست پیدا میشدید و قطار عوض میکردید. درواقع بیش از ۲۰ نوع عرض ریل مختلف در زمان جنگهای داخلی وجود داشت. ارتش برای تدارکات نیروهای خود دايما باید بارهای خود را خالی و پر میکرد. مشکل واقع جدی بود!
به همین دلیل سرانجام دولت آمریکا اجبار کرد تا همه ریلها به عرض ریل استاندارد – ۴ فوت و ۸/۵ اینچ که رایجترین عرض ریل بود، تبدیل شوند. بیشتر از نیمی از ریلهای موجود با این عرض ساخته شده بودند و تبدیل باقی ریلها به آن برای استاندارد شدن کار سادهتری بود.
استاندارد شدن ریلهای راهآهن اولین قدم در ایجاد سیستمی یکپارچه بود تا کالا و افراد بتوانند آزادانه در سراسر شبکه راهآهن جابجا شوند. بعدتر سیستم سیگنال مشترک، مناطق زمانی، برنامه حرکت منظم و هماهنگ قطارها، ارتفاع نیمکت ثابت، زغال استاندارد و سیستم تأمین آب استاندارد و ...ایجاد شد.
بدیهی است که سیستم یکپارچه به راه و روش استاندارد برای انجام کارها نیاز دارد.
امروز در جریان گردش اطلاعات بهداشت و درمان ما در شرایط (نسبتا) مشابهی قرار داریم. اطلاعات نمیتواند به راحتی و روانی از یک سیستم به سیستم دیگر جریان پیدا کرده و جاری شود. هر سازمان روش خاص خود برای ذخیره و اشتراکگذاری اطلاعات را دارد. هر زمانی که اطلاعات سلامت و درمان باید از مرزهای یک سازمان عبور کند به مانع و دیوار استانداردهای ناسازگار برخورد میکند. شخصی باید اطلاعات را پیاده و دوباره سوار کند.
سیستمهای فناوری اطلاعات بهداشت و درمان مشابه با راهآهن تکامل پیدا کردهاند. در ابتدا هزینههای سختافزار اصلیترین عامل و فاکتور بود (صحبت از مینفریمهای چند میلیون دلاری است)، بنابراین فقط معدود بیمارستانهایی که بودجه زیادی داشتند توانایی ایجاد سیستم اطلاعاتی داشتند. سیستمهایی که نوشته و تولید میشد، سیستمهای مستقلی بودند که وظیفه و خدمتی خاص انجام میدادند. مثلاً بیماران در یک بیمارستان بزرگ را مدیریت میکردند.
بعدها هزینه سختافزار کاهش پیدا کرد و مینیکامپیوترها وارد صحنه شدند. با کمتر از ۲۵۰۰۰ دلار میشد یک کامیپوتر تهیه کرد و دیگر به اندازه یک اتاق جا برای نگهداری نیاز نداشت. این تغییر به بازیگران خرد و حتا بخشهای داخلی بیمارستان قدرت خرید این سیستمها را میداد. داروخانهها، سیستمهایی برای پیگیری نسخهها و داروهای توزیع شده و آزمایشگاهها، سیستمهایی برای پیگیری درخواستهای آزمایش و پیگیری نتایج آزمایش نصب کردند.
این اتفاق باعث بهبود فوقالعاده در بهرهوری این سازمانها و مؤسسات شد اما مشکل گردش آزاد اطلاعات بین سیستمهای بهداشت و درمان در میان بود. مشکل، نبود استاندارد و استانداردسازی بود. اطلاعات یک سیستم باید روی کاغذ پیادهسازی میشد و دوباره وارد سیستم دیگری میشد. یک اپراتور انسانی بطور دستی اطلاعات را وارد سیستم دوم میکرد.
البته این در بدترین حالت بود، بهبودهایی صورت پذیرفته بود و اطلاعات بر روی فلاپی دیسک لود میشد و سپس به صورت الکترونیکی به سیستم دیگری منتقل میشد. البته هنوز اطلاعات آزادانه بین سیستمها در گردش نبود که مانع از بهرهگرفتن کامل از توانایی واقعی سیستمهای الکترونیکی میشد.
بعدتر بعضی از تولیدکنندگان فناوری اطلاعات راهحلی پیدا کردند. سیستمهایی مستقل و مجزا را با یک محصول یکپارچه – EHR یا (پرونده سلامتی الکترونیکی) جایگزین کردند. اگر با سیستمهای Cerner، Epic یا Meditech آشنا باشید، متوجه میشوید که منظور چیست. یک سیستم بزرگ با ماژولهایی برای هر یک از بخشها و دپارتمانها.
با این کار نیاز به گردش اطلاعات بین بخشها از میان رفت. در داخل سیستم بزرگ، ماژولها روش استانداری برای ذخیره و اشتراکگذاری اطلاعات داشتند و این کار امکان گردش بدون مشکل اطلاعات در سراسر سازمان را میداد.
این راهکار بخوبی جواب داد. EHRها در حذف مشکل یکپارچگی سیستمها داخل سازمان بسیار موفق بودند و هنوز هم از سنگبناهای اصلی زیرساخت فناوری اطلاعات در بهداشت و درمان هستند.
اما اشتراکگذاری اطلاعات با خارج سازمان چه؟ سازمانهای مراقبت سلامتی تنها و ایزوله کار نمیکنند. نیاز به اشتراکگذاری اطلاعات با شرکتهای بیمه و ارسال اطلاعات سلامتی بیماران به دولت وجود دارد و باید دایما با دنیای خارج از خود در ارتباط باشند.
اگر از تمثیل راهآهن استفاده کنیم، مشکل مشابه زمانی بود که هر ایالت، استاندارد جداگانهای برای عرض ریل داشت. میتوانستید بدون تعویض قطار در سرتاسر آن ایالت سفر کنید اما برای سفر به ایالتهای دیگر باید پیاده شده و سوار قطار با استاندارد متفاوت عرض ریل ایالت دیگر میشدید.
واضح است که EHR راهحلی محدود بود.
همچنین این پرسش باقی بود که با سیستمهای بهداشت و درمان مستقل و منفرد موجود چه باید کرد. این سیستمها در طی سالها و با صرف هزینه مالی و انسانی و زمانی بسیار ساخته شده بود. سازمانها از اینکه این همه سرمایه و کار سخت را دور بریزند و آن را با EHR جایگزین کنند بیزار بودند و پرهیز داشتند.
بهداشت و درمان راهحل بهتری نیاز داشت. نیاز به عرض ریل استانداردی بود تا EHRها، سیستمهای مستقل و منفرد، سیستمهای بیرونی و سیستمهایی که هنوز ساخته نشدهاند را بهم وصل کند. باید از پیاده کردن و دوباره سوار کردن اطلاعات رها میشد.
راهحل HL7 بود.