عباس پالاش
عباس پالاش
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

با چراغ و آینه

با چراغ و آینه
با چراغ و آینه

پشت جلد کتاب
با چراغ و آینه
در جستجوی ریشه های تحول شعر معاصر ایران
محمدرضا شفیعی کدکنی

جمله درخشانی که در سراسر این کتاب گسترده می‌شود و بخش عظیمی از فصول آن را زیر چتر معنوی خویش می‌گیرد، این است که تمام تحولات شعر مدرن فارسی در قرن اخیر ، تابعی است از متغیر ترجمه ادبیات و شعر اروپایی در قلمرو زبان پارسی.
بدین گونه می‌بینیم که تمام بدعت‌ها و بدایعی که شاعران مدرن ایران، در این صد ساله، به وجود آورده‌اند نتیجه پیوند فرخنده‌ای است که فرهنگ ایرانی با ادب و فرهنگ مغرب زمین برقرار کرده است.
تحول در زبان شعر و تصاویر و موسیقی شعر و دگرگونی رمزهای آن و نیز تحول در شیوه نگاه شاعران متجدد ایرانی نسبت به زندگی و جامعه و طبیعت و تاریخ، همه و همه نتیجه این پیوند است.
در این کتاب فصل به فصل ما با ریشه‌های این تحول آشنا می‌شویم و می‌بینیم که چگونه در آغاز این قرن، ایرج و بهار و پروین از شعرهای امثال لافون تن فرانسوی و کریلف روسی الهام می‌پذیرند و در نسل بعد، نیما یوشیج با تأثیرپذیری از رمانتیک‌های اروپایی و رمزگرایان ایشان، عامل تحولی بنیادی در صورت و ساخت و فضای شعر ایران می‌شود، تا آنگاه که در نیمه دوم این قرن، شاملو و اخوان و فروغ و سپهری ، از رهگذر آشنایی با شعر مایاکوفسکی و برشت و الوار و آراگون و الیوت و لورکا و سن ژون پرس در فضای باغ آینه ،هوای تازه‌ای را وارد ریه شعر فارسی می‌کنند که سرانجام آن تولدی دیگر است در قلمرو شعر مدرن ایرانی، تا از پس آن زمستان سرد، آخر شاهنامه برای این مسافر صد ساله خوش باشد.

تصور می‌کنم، تولد و تحول شعر نو به روایت دکتر کدکنی تنها ویژه شعر نو نیست، پس از کشورگشایی و آشنایی مسلمانان با تمدن‌های ایرانی، رومی، مصری و ... زمینه آشنایی با دانش‌ها و علوم برای مسلمان‌ها و تازه مسلمان‌ها فراهم شد ولی آنچه باعث اوج گیری تمدن مسلمین یا تمدن اسلامی شد، نهضت ترجمه و تاسیس بیت الحکمه ها و خزینه الحکمه ها چه با الگوپذیری از موزه دانش اسکندریه و چه دانشگاه جندی شاپور بود که چه به عنوان دارالترجمه و چه به صورت کتابخانه با ترجمه و در اختیار قرار دادن متون علمی و فلسفی، ماده خام لازم برای تفکر و تجربه و رشد را در اختیار ذهن‌های آماده قرار دادند. پول، قدرت و امنیت اجتماعی و حمایت حکومتی و آرامش خاطر و دست بالای مترجمین، فرصت داد از میراث گذشتگان هر چه مفید تشخیص داده می‌شد ترجمه شود و در اختیار قرار گیرد.
دارالفنون مدتی پس از تاسیس، مسیر ورود علوم و فنون و فلسفه جهان بیرون ما، بود و نخستین برخوردهای فکری پس از آشنایی محصلین و ترجمه‌ متون از زبان‌هایی مانند فرانسوی، به مرور زمینه ساز بروز فکرهای اصلاح اجتماعی و در نهایت وقوع انقلاب مشروطه شد.
این بار برخلاف قرون اول هجری، آشنایی شتاب زده ما با جهان پرشتاب بیرون، تمدنی عظیم خلق نکرد و یک ضایعه ماندگار بجا گذاشت. از پس ترجمه‌های شتاب‌زده و بی دقت و انتخاب‌های نادرست یا ناکامل، ریشه‌های اجتماعی، سیاسی و فلسفی ما، سردرگم و معلق بود. عجله برای جبران آنچه عقب‌ماندگی اجتماعی و سیاسی خوانده می‌شد و نسخه‌های مختلفی که پیچیده می‌شد همراه با بدبینی اجتماعی ما به غرب، مخلوق ناقضی خلق کرد که تا به امروز جامعه فکری ما درگیر آن است.
پیشرفت‌های دانش در زمینه عصب شناسی، کیهان شناسی، روان شناسی، و ... انعکاسی در جامعه فکری ما ندارد و عمده صنعت نشر ما مشغول چاپ کتاب‌های درسی و کمک درسی است.
تصور می‌کنم، تا زمانی که برای گردآوری یا ترجمه متون پایه در علوم پایه و علوم انسانی و حتا علوم کاربردی، وقت مناسب و دقت لازم و انرژی کافی نگذاریم، در همچنان به همین پاشنه معیوب می‌چرخد و دست ما همچنان کوتاه از چیدن میوه دانش است.

با چراغ و آینهمحمدرضا شفیعی کدکنی
داد جاروبی به دستم آن نگار / گفت کز دریا برانگیزان غبار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید