به سال ۱۸۷۷ برگردید. شما در یک کارگاه پس از کار و بررسی روی مواد مختلف متوجه میشوید استفاده از ماده PVC و فویل آلومینیومی امکان ضبط و نگهداری صدا دارد. خواننده گرامی، شما جای توماس ادیسون هستید و اولین دستگاه فونوگراف یا گرامافون را اختراع میکنید. دستگاهی که برای اولین بار در جهان امکان نگهداری و ضبط صدا را فراهم میکند!
اکنون فرصت معرفی ثمره سالها تلاش و فعالیتتان رسیده است. اما چند سوال ذهن شما را درگیر میکند:
خودتان را جای توماس ادیسون بگذارید. میخواهد به همه این مشکلات پاسخ دهد. پس به جای ورود محصول به بازار، به دنبال جلوگیری از سرقت و کپی کردن ایده و محصول خود میرود. نتیجه اینکه هیچوقت هیچ دستگاه ضبط و نگهداری صدایی در دنیا به وجود نمیآید!
نگران نباشید. یک شانس پیش روی شماست. دولت ایالات متحده آمریکا به همت توماس جفرسون در سال ۱۷۹۰ میلادی قوانین حق اختراع یا ثبت پتنت را به رسمیت میشناسد یک گواهی ثبت اختراع را به قیمت ۴ یا ۵ دلار آن زمان به شما برای مدت ۱۴ سال میدهد!
خب شما خوش شانستر هستید. قوانین با ضمانت حمایت دولت فدرال در سال ۱۸۶۱ اصلاح شده و بهبود مییابند. پس با اطمینان از اینکه دولت حق شما را در ساخت، تکثیر و پخش دستگاه فونوگراف به رسمیت میشناسد، وارد بازار میشوید.
ضمانت اجرایی دولت برای حمایت از حقوق مخترعین یعنی «کسی جز توماس ادیسون و معرف او، حق فروش و ساخت دستگاه را ندارند». هر کسی که قوانین ایالتی را نقض کند، زندان و جریمه در انتظار اوست. جریمهها هم به حدی سنگین هستند که ریسک کپی کردن را به شدت بالا میبرد. بنابراین قوانین به سختترین شکل ممکن اجرا میشوند و شما خرسند از دستگاه ساخته شده، کسب درآمد میکنید و به توسعه لوازم دیگر میپردازید.
اما آیا میدانستید در سال ۱۸۷۷ میلادی، لامپ معروف ادیسون هنوز اختراع نشده بود؟
قوانین حق اختراع و پایبندی به آن کمک کرد ادیسون خیلی سریع با فروش دستگاهها، ثروتمند شده و یکی از پایهگذاران شرکت معروف جنرال الکترونیک باشد. آیا خود ادیسون هم به قوانین حق اختراع احترام میگذاشت؟
اولین گزارش از تلاش برای ساخت یک لامپ که به کمک انرژی الکترونیکی کار کند به سال ۱۸۰۲ بر میگردد! پس از آن در سال ۱۸۴۰ ، ۱۸۵۰ و ۱۸۶۰ در بریتانیا تلاشها دنبال شد و در نهایت سال ۱۸۷۴ در کانادا چند دانشمند توانستند لامپ کربنی بسازند و پتنت آن را در تورنتو ثبت کنند. منبع
ادیسون سال ۱۹۷۹ پتنت و حق اختراع این لامپ را خرید و تمام تحقیقات را به آزمایشگاه خود منتقل نمود. در نهایت ادیسون لامپ کاربردی را ساخت. اولین لامپ با مصرف خانگی در سال ۱۹۰۶ با پتنت شرکت جنرال الکترونیک وارد بازار شد.
مهمترین دلیل برای پیشرفت هر صنعت و هنری در جوامع یک مبحث است: انگیزه
انگیزه زمانی به وجود میآید که با آن مخالفت نشود. تلاشی برای نابودی آن صورت نگیرد و اجازه شکوفایی پیدا کند. طبیعتا زمانی که ادیسون به دنبال ساخت لامپ برقی بود، چراغ سازهای نفتی به دنبال قتل او بودند، عدهای به دنبال منصرف کردن او و عدهای دیگر شایعه مخالفت خدا با لامپ برقی را میساختند!
در این جا دولتها و حاکمیتها وظیفه حمایت از حقوق تولید کنندگان و صاحبان آثار صنعتی و هنری را دارند. هر تولیدکننده و صاحب اثری باید به اتکا داشتن حمایت ملی، شروع به تولید محصول یا ارائه خدمات نماید. وقتی یک هنرمند با دزدیده شدن و کپی غیرقانونی اثر خود رو به رو شود، انگیزه خود را از دست میدهد و تلاشی برای کار در زمینه تخصصی خود نمیکند. پس یکی از پایههای توسعه تخریب میشود.
در سینما اگر حق پخش به خوبی رعایت شود، کارگردانها انگیزه برای ساخت فیلمهای جدیدتر و جذابتر دارند. به دنبال آن تهیهکنندهگان ثروت و سرمایه خود را وارد این صنعت میکنند و با رشد سرمایه درگردش سینما، افراد بیشتری شاغل میشوند. تصویر کنید فیلمهای ایرانی در این سالها بر روی پرده سینماها هیچ فروشی نداشتند. چند نفر فعال در زمینه سینما به دلیل عدم استقبال مردم از سینماها بیکار میشدند؟
برای مثال حق نشر و حمایت یعنی هر هنرمندی حق دارد آلبوم موسیقی پاپ روانه بازار کند و انحصار یعنی فقط هنرمندان خاص و انتخاب شده حق نشر این نوع موسیقی را دارند!
در یادداشت بعدی به انواع کپیرایت و حق اثر اشاره میکنم. اینکه شما برای ساخت محتوای خود در هر بستری به چه نوع مجوز و کپی رایتی نیاز دارید و چرا حتی تصاویر منتشر شده در اینترنت را نباید بدون اجازه صاحب آنها برای مقاصد مختلف به خصوص تجاری، استفاده کرد!
پ.ن: اولین قانون حمایت از حقوق نویسندگان و تولیدکنندگان بریتانیا در سال ۱۷۱۰ منتشر شد!