باور دارم وقتی یک چیزی محبوب و پرطرفدار میشود به همان نسبت، نقدها و حملهها هم به آن زیاد میشود! شما این موضوع را نیز در هر کتابی میتوانید ببینید. جدای از درست یا نادرست بودن نقدها همین الان هم برای «کتاب ملت عشق» چنین فضایی وجود دارد!
در دنیای سرگرمی به خصوص سینما و سریال، این قاعده همچنان پا بر جا است. یکی از معروفترین سریالهایی که مورد حمله، نقد و طرفداری متعصبانه قرار گرفته، سریال معروف «دوستان - F.R.I.E.N.D.S» است. اعتراف میکنم من هم سالها پیش بدون اینکه سریال را ببینم فقط چون افراد زیادی در مورد آن صحبت میکردند، به آن حمله میکردم! دقیقا بدون هیچ منطق و دلیلی...
طرفداران فرندز با شنیدن این حرف کاملا تعجب میکنند! بله خب واقعا در ۲ سال من این سریال را دیدم. دوست عزیزم مهکامه ۲ سال پیش به من پیشنهاد تماشای این سریال را دادند. معمولا موقع شام یا ناهار میدیدم.
جذابترین نکته برای من در این سریال، بیان مشکلات روزمره و همیشگی دوستان صمیمی بود. یکی از قسمتهای جالب زمانی بود که ۳ نفر وضعیت مالی بهتری داشتند و همیشه بیرون میرفتند و ۳ نفر دیگه وضعیت مالی خیلی خوبی نداشتند و از اینکه برای بودن در گروه باید به این بیرون رفتنها میپیوستند و همین سبب خرج کردن دارایی آن افراد میشد در نتیجه ناراضی بودند.
وقتی به جمعهای دوستانه خود فکر میکنم، میبینم به درستی یک مساله اصلی همین است. اینکه بسیاری از دوستیهای صمیمی دقیقا به خاطر مسائل مالی کمرنگ میشوند. حتی شما این را میتونید در روابط فامیلی و دوستان متاهل ببینید. یک نفر که تمایل زیادی به خرج کردن به هر دلیلی ندارد، کم کم از گروه و جامعهای که شکل گرفته، کنار گذاشته میشود.
در همین قسمت سریال (به خاطر ندارم چندم بود) که به این موضوع اشاره داشت، به خوبی این دغدغه مطرح میشود. مشکل هم دقیقا بعد از گفتگو حل میشود. این سواد و مهارت برای گفتگو کردن لازمه هر رابطه و جمع دوستی است. اینکه شما میتوانید دغدغه خود را بگویید و همه با هم به حل مساله فکر کنید نه تلاش برای پاک کردن صورت مساله. به یاد بیارید چه بسیار از دوستیها و صمیمیتها که به خاطر حرف نزدن و تلاش برای پاک کردن صورت مساله، نابود شد!
هرچقدر سریال جلوتر میرود، شخصیتها از حالت داستانی خارج و به واقعیت نزدیکتر میشوند. شخصیت فیبی عجیبترین فرد در سریال بود که به نظر من کاملا از افراد واقعی برداشت شده است. افرادی که هیچوقت یک سالگرد دوستی ندارند. افرادی که همه او را ترک میکنند و به آنها برچسبهای «دیوانه، خل، عقب افتاده، عجیب و ...» میدهند.
شخصیت جالبتر که گاهی من را عصبانی میکرد، راس بود. دکتر راس گلر که از بچگی با دایناسور بزرگ شده بود. در فضای خاص خودش زندگی میکند و کسی به خاطر سواد و دانشی که دارد، گاهی وی را جدی نمیگیرند. اما همچنان به خاطر تجربه بیشتر، چند طلاق و حتی جایگاه سنی، احترام و حرف شنوی از او وجود دارد. راس نمونه کامل فردی است که دوست دارد روی اصول، قانون و سیستم از پیش تعریف شده جلو برود. آیا شما میتوانید چنین فردی را تحمل کنید؟
اصل صحبت من هم همین هست. آیا من و شما میتوانیم آدمها را همانطور که هستند بپذیریم؟ دقیقا دوستی و صمیمیت از اینجا میآید که تلاشی برای تغییر دیگران نکنید. همه افراد با رفتارهای احمقانه جویی مشکل داشتند، اما هیچکسی تلاش نکرد او را از گروه و دوستی حذف کند. جدای از بحث اینکه سریال یک داستان بود و باید طبق چنین سناریویی پیش میرفت، به دوستیهایی نگاه کنید که شما بخشی از اون نیستید. ببینید چه عاملی باعث پایداری دوستیها شده است؟ به شما میگویم: تلاش و جدیت برای حفظ دوستی و مستحکمکردن آن در کنار حذف نخالهها!
خب سریال یک کمدی درام است. تلاش دارد گاهی شما را بخنداند، احساساتی کند و با رفتارهای عجیب، غافلگیر شوید. به نظرم تعریف سبک زندگی مدرن در بخشهای مختلف سریال وجود دارد. اینکه اولویت اول باید خودتان باشید. وقتی خود را بپذیرید، حاضر به پذیرش دوستی و گروه در هر حالتی که هست میشوید. اینکه بدون قضاوت کردن دیگران، با آنها کنار بیایید. یک رابطه ساختی است چه بین دو نفر چه چند نفر. آیا برای ساختنش تلاش میکنید؟
ساختن یک رابطه یعنی شنیدن دیگری. یعنی آرامش و آزادی برای ابراز خود و خواستهها. در فرندز به خوبی این نشان داده میشود. این سریال در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم پخش شد. به نوعی برای جوانان هزاره سوم ساخته شد.
یک نکته دیگر اینکه هیچ وقت پیشداوری یا قضاوت نکنید. دوستانم میدانند که سریال معروف Game of Thrones را نمیبینم، نه اینکه سریال خوب یا بدی باشد، چون کلا حوصله دیدن یک چیز طولانی تا این حد را ندارم. شاید اگر خیلی پیشداوری میکنید در مورد چیزی، بهتره مستقیم به دل آن بروید و با آن مواجه شوید. آنوقت با قاطعیت میتوانید قضاوت خود رو تایید یا رد کنید.
عباس. عطارُدوار./