در سال های ابتدایی یادگیری برنامه نویسی یکی از موارد های آزار دهنده ای که باهاش دست و پنجه نرم میکردم پرش افکارم هنگام آموزش دیدن بود من برای برخی از دوره هام به سختی هزینه تامیین کرده بودم و خیلی ذوق داشتم تا دوره شروع بشه اما هنگام اجرای دوره پرش فکری داشتم و اصلا حواسم درست به کلاس نبود و همین مورد باعث شد به دنبال راه حل و دلیل این اتفاق برم که پس از جست جوی فراوان به قانون ۵-۵ رسیدم که هم کتابش رو خوندم هم فیلم های زیادی در موردش تماشا کردم و موفق شدم این مشکل رو از ریشه حلش کنم . و بعداا دیدم که من تنها نیستم که این مشکل رو داشتم و از خیلی دوستان شنیدم که این مشکلات رو داشتن و از همین نظر این مقاله رو باهاتون به اشتراک میزارم تا شما هم با استفاده از این قانون بتونید این مشکل رو برطرف کنید و فیدبک خوبی هنگام یادگیری داشته باشید . که در این مقاله که البته از من نیست و از یک سایت کپی کردم براتوون از چرایی و روش استفاده این قانون صحبت کردم
مل رابینز در کتاب قانون ۵ ثانیه از چالش هایی که در این راه با آنها روبرو شده می گوید. او به خودش و به ما حق می دهد که ابتدا خیلی تمایل به رعایت این قانون نداشته باشیم، چون خلاف عادات همیشگی است. اما با توضیحات بیشتر و بیان تجربه های خودش و دیگران ما را تشویق می کند که به جمع ۵ ثانیه‌ای ها بپیوندیم!
تعریف قانون ۵ ثانیه
این قانون از ما می خواهد حداکثر تا ۵ ثانیه پس از گرفتن یک تصمیم، به آن عمل کنیم.
مغز ما تمایل دارد ما را از انجام تصمیمات جدید منصرف کند. چرا؟ چون این نوعی مکانیزم دفاعی است. تصمیم جدید به معنای ساختن یک موقعیت ناآشنا یا وارد شدن به یک شرایط تازه است. از آنجا که مغز مطمئن نیست این شرایط جدید برای ما امن است یا نه، پس سعی می کند ما را در محدوده عادات و موقعیت های قبلی نگه دارد.
بزرگترین دلیلی که افراد به حس شهودی و الهامات قلبی خود اعتنا نمی کنند همین موضوع است. دنبال کردن این شهود اکثر مواقع به نفع ماست. چون می تواند برایمان شانس، موقعیت پیشرفت، نوآوری های عالی و دستاوردهای خاص به همراه داشته باشد.
قانون ۵ ثانیه بسیار ساده است: همین که به دلتان افتاده کاری را انجام بدهید از ۵ تا ۱ به صورت معکوس بشمارید و بزنید به دل ماجرا!
چرا این قانون کاربردی است؟
اگر می خواهید صبر کنید تا زمانی که آمادگی انجام کاری را داشته باشید یا موقعیت مناسب پیدا شود، باید فکر آن کار را برای همیشه از سرتان بیرون کنید! چون شما نه هیچ وقت آمادگی کامل خواهید داشت و نه هرگز موقعیت کاملا مناسب پیش خواهد آمد.
قانون ۵ ثانیه به مغز شما فرصت فکر کردن، پیدا کردن بهانه و منصرف کردنتان را نمی دهد.
شما می شمارید ۵…۴…۳…۲…۱…برو! و مانند یک شاتل فضایی به سمت مقصد پرتاب می شوید!
قانون ۵ ثانیه در چه مواردی کاربرد دارد؟
این قانون در همه موارد زندگی روزمره، خانوادگی و شغلی ما کاربرد دارد. از تصمیمات ساده ای مثل صبح زود بیدار شدن گرفته تا تصمیمات بزرگی مثل راه انداختن یک کسب و کار جدید!
بیایید چند مثال و کاربرد قانون ۵ ثانیه را بررسی کنیم:
مثال اول
شما در یک جلسه کاری شرکت کرده اید. هر کسی نظرات و پیشنهادات خود را داده است و دارید به جمع بندی نهایی نزدیک می شوید. ناگهان یک ایده عالی در ذهن شما جرقه می زند. در یک صدم ثانیه هیجان تمام وجودتان را پر می کند. شما باید دست خود را بالا ببرید و برای بیان این ایده ابراز وجود کنید!
اما آیا این کار را می کنید؟ آیا همان لحظه….یا بهتر بگویم تا ۵ ثانیه بعد، دست خود را بالا می برید؟ یا صبر می کنید که یک گفتگوی درونی مخرب آغاز شود؟ صبر می کنید تا افکار منفی سراغتان بیایند؟ (اگر به من بخندند چه؟ اگر پیشنهادم مسخره باشد چه؟ ولش کن. اصلا من چه کاره هستم!)
مثال دوم
با خودتان قرار گذاشته اید صبح ساعت شش بیدار شوید و پس از ورزش و دوش گرفتن، کارهای عقب افتاده هفته را انجام بدهید.
ساعت زنگ می زند. ساعت شش شده است. شما دو راه دارید: یا بشمارید ۵…۴…۳…۲…۱… و پیش از اینکه مغزتان وارد عمل شود از تخت بلند شوید. یا چند لحظه طولانی در همان حال بمانید و اجازه بدهید این افکار در سرتان روشن شوند: حالا شش بشود هفت! چه فرقی دارد؟ ای بابا تمیز کردن اتاق انقدرها هم واجب نیست. تمام هفته که غذای بیرون می خورم، این روز تعطیل هم لازم نیست غذای خانگی درست کنم! بگذار بیشتر بخوابم!
پس به صورت کلی، این قانون در این موارد به کار می آید:
• ورزش کردن و باشگاه رفتن
• کنترل ذهن و منفی بافی ها
• رفع تنبلی و اهمال‌کاری کارهای روزانه
• ارتباطات و شبکه سازی با افراد بزرگ‌تر
• مدیریت احساسات
یاد گرفتیم که:قانون ۵ ثانیه یک قانون خیلی ساده است. این قانون می گوید اگر ایده ای برای انجام هدفی به ذهنتان رسید، باید ظرف مدت ۵ ثانیه به طور فیزیکی کاری برای آن انجام دهید، وگرنه مغزتان ایده شما را از بین خواهد برد.
وقتی شمارش معکوس را انجام می دهید، ذهنتان روی ایده متمرکز و از افکار منفی و ناامیدکننده دور می‌شود.
به حرف آسان است، اما در عمل کمی ممارست و پشتکار لازم دارد.
البته مل رابنیز این توضیح بسیار مهم را هم ارائه می دهد: «منظور از ایده یا فکر انجام یک کار، خریدن هرچیزی که به‌ذهن می رسد یا یک تصمیم بی بازگشت عجولانه و نسنجیده نیست. ایده همچنین یک رفتار آزاردهنده و ویرانگر و غیرمنطقی هم نیست. ایده یک ندای درونی است که به شما می‌گوید چه کاری را باید و چه کاری را نباید انجام بدهید. نداهای درون قلب ما زیادند و لحظاتی هست که آنها با ما صحبت می‌کنند. همه‌ی ما هوش کافی و منحصربه‌فرد خودمان را برای تشخیص کار درست از غلط داریم.»
برای عملی کردن قانون ۵ ثانیه، این موارد را در نظر داشته باشید
· برای ایجاد هیجان کافی در جهت اقدام کردن، حتما از ۵ تا ۱ بشمارید و نه برعکس.
· از یاد نبرید که هرگز زمان و موقعیت مناسب برای انجام کاری پیش نمی آید. همین حالا اقدام کنید یا آن را برای همیشه کنار بگذارید.
· از این قانون در تمام زمینه های زندگی شخصی و حرفه ای خود استفاده کنید.
· یک ثانیه شجاعت می تواند روزتان را تغییر دهد. یک روز می تواند زندگیتان را تغییر دهد و یک زندگی می‌تواند جهان را تغییر دهد.
· هیچ تغییری در منطقه امن ایجاد نمی شود. با قانون ۵ ثانیه از منطقه امن خود خارج شوید.
امیدواریم شما هم از همین لحظه از قانون ۵ ثانیه استفاده کنید و نتیجه آن را ببینید. این قانون ساده نیست، اما بسیار کاربردی و مفید است. بسیاری از کارآفرین های مطرح و ثروتمندان هم طرفدار این قانون هستند.
