این نوشته دربارهٔ تفاوتهای زندگی در کانادا و آمریکا بر اساس تصورات، مشاهدات، و شنیدههای محدود منه. امیدوارم مخالفتها، نظرات انتقادی و نکاتی که از قلم انداختم رو از زبون شما بشنوم. من درست یازده سال پیش به کانادا مهاجرت کردم و بیشتر این مدت تو این کشور بودم، به جز یک اقامت یک ماهه در لسآنجلس و یک اقامت پنج ماهه در برکلی کالیفرنیا و اقامتی نه ماهه در ملبورن استرالیا و سفرهای هر از گاهی به ایران، آمریکا و اروپا.
۱. آمریکا کشور «ترین»هاست. پولدارترین، فقیرترین، دانشمندترین، هنرمندترین و باهوشترین آدما میرن آمریکا. ثروتمندترین و قدرتمندترین کشور دنیاست، جدیدترین تکنولوژیها اونجا به وجود میآن و بهترین دانشگاهها اونجا هستن. کسی که دنبال پول زیاد یا علم زیاد یا ساختن جدیدترین تکنولوژی یا تولید جدیدترین فرم هنری باشه میره آمریکا. بیشترین اختلاف طبقاتی مال آمریکاست. جمعیتش ده برابر کاناداست و موقعیتهای تحصیلی و شغلی هم به همین نسبت بیشتره. درآمدها هم بیشتر از کاناداست.
کانادا، در مقابل، کشور متوسطهاست. فقط شاید از لحاظ زیباییهای طبیعی بتونه با آمریکا رقابت کنه. کسی تو کانادا دنبال تغییر دادن دنیا نیست. یا اگه باشه، آمریکا براش امکانات بیشتری فراهم میکنه.
دولت کانادا با گرفتن مالیات از ثروتمندان و کمک به کمدرآمدان سعی میکنه اختلاف طبقاتی خیلی زیاد نشه ولی در آمریکا دولت چنین کاری نمیکنه.
۲. پیشرفت شغلی و میزان ثروت مهمترین دغدغههای مردم آمریکاست. فشار کاری بسیار از کانادا بیشتره و آدما رقابتیترند. مقدار بیشتری از روزشون رو به کار کردن و کسب درآمد میگذرونن و برای کارهای دیگه کمتر وقت دارن.
در کانادا، شغل و درآمد به اندازهٔ آمریکا مرکزیت نداره. با داشتن مشاغل ساده میشه درآمد و زندگی معقولی داشت. اگر هم خیلی کار کنید، درآمدتون نمیتونه خیلی زیاد بشه. برای همین مردم خیلی روی شغلشون تمرکز ندارن (شاید چون نمیارزه) و به کارهای دیگه میرسن. فعالیتهای جانبی و آماتوری در کانادا بیشتر از آمریکا رواج داره.
در آمریکا، از دست دادن شغل یک فاجعه است چون دیگه نه درآمد دارین و نه بیمهٔ درمانی. ولی در کانادا دولت بهتون هم بیمهٔ بیکاری میده و هم بیمهٔ درمانی. همین باعث میشه کارمندان در کانادا قدرت بیشتری در مقابل کارفرماشون داشته باشن.
۳. امنیت جانی در شهرهای کانادا بیش از شهرهای آمریکاست. در آمریکا هم اسلحه آزاده و هم فقر بیشتره و این باعث کاهش امنیت جانی و مالی افراد میشه.
۴. ایرانیان شهرهای بزرگ کانادا بیشتر از شهرهای مشابه در آمریکا اهل فعالیتهای هنری، ادبی و فرهنگی هستن. این رو محسن نامجو که نیویورک زندگی میکنه در مقایسه با مونترال به من گفت. شاید علتش این باشه که در آمریکا مردم بیشتر وقتشون رو به کار کردن میگذرونن و وقت کمتری برای کارهای فرهنگی دارن.
۵. آمریکاییها گرمترند و کاناداییها مؤدبترند. من شخصاً با آمریکاییها خیلی راحتتر میتونم ارتباط برقرار کنم تا با کاناداییها. البته کاناداییهای کِبِک نسبت به سایر استانها باز گرمترند. یک کانادایی اگه بخواد از شما انتقاد کنه حرفشو در هزار لفافه میپیچه که مبادا به شما بربخوره. از بعضی شنیدم که این ادب کاناداییها نسبت به مهاجرین مصنوعی هستش و وقتی با خودشون هستن کلی به خارجیها بد و بیراه میگن و حرفای نژادپرستانه میزنن. خودم نمیدونم.
۶. ورود یه ایرانی به آمریکا به خاطر پدیدهای به نام کلیرنس مایهٔ دردسره. ویزا طول میکشه بیاد و ویزاها اکثراً تکورودی هستن. تجربهٔ شخصی من و خانوادهام برای ویزای کانادا راحت و بیمشکل بوده. برای بسیاری از دوستانم که ویزای آمریکا داشتن، گذشتن از مرز با مشکلاتی همراه بوده، از پس گرفتن ویزا تا سؤال و جوابهای طولانی لب مرز. خودم هم اوایل روی کار آمدن ترامپ، به خاطر ممنوعیت ورود ایرانیها، یک مصاحبهٔ کاری رو از دست دادم.
۷. کانادا اکثرش سردسیره و زمستون طولانی داره، به جز استان بریتیش کلمبیا و شهرهای ونکوور و ویکتوریا. آمریکا شهرهای خیلی بیشتری داره و تنوع آبوهواییاش هم خیلی بیشتره. از خیلی سرد داره تا معتدل و گرم.
۸. کانادا و آمریکا هر دو ساختار فدرالی دارند. یعنی قوانین و فرهنگ هر استان/ایالت با بقیه میتونه خیلی متفاوت باشه. مثلاً توی کانادا، کِبِک با سایر استانها خیلی متفاوته. یا توی آمریکا، کالیفرنیا با نبراسکا خیلی متفاوته.