هدف: مطلوب. آنچه میخواهی. آنچه به دست آوردن و اندوختنش خوشحال کننده است. هدف مختصات ویژه ای دارد. هدف قابل بیان است. هدف مطلق نیست، همیشه نسبی است.
رسیدن: لحظه ای که هدف قابل لمس است.
مدیریت: یعنی با درایت و رای، راه رسیدن به هدفی را هموار کردن.
راه هموار: راهی که پیمایندگانش را خسته، بی انگیزیه و گمراه نشوند.
درشکه چی: کسی که با یک گاری نسبتا پر زلم زیمبو گردشگرانی که برای دیدن بازار به تهران آمده اند را از فلان جا تا فلان جا به جا میکند.
سوارکار: ورزشکاری حرفهای که میکوشد در مسابقه سوارکاری، با همکاری اسب خویش و در هماهنگی کامل با او، نفر اول شود.
در نوشتارهای بعدی خواهم گفت تفاوت مدیریت درشکهچی و سوارکار چگونه به یکدیگر متفاوت است.