من برنامه نویس خوبی نیستم٬ باید مهارتهام و تسلطم بالاتر ببرم.
این نتیجه گیری بود که این هفته بهش رسیدم٬ بیایید بهتون بگم چرا و چطور تصمیم گرفتم حلش کنم
چطور به این نتیجه گیری رسیدم؟
من ترم اخر کارشناسیم شاید بهتره بگم قرار بود ترم آخری باشم ولی باتشکر از استادمون٬ ظاهرا یه ترم اضاف هم قراره باشم.
از ترم اول کاردانی تا این ترم بنظر خودم توی مباحث عملی حرف نداشتم خیلی وقتا بین دوتای اول شایدم اولی میشدم٬ ولی توی برگهی تئوری کم پیش میاد نمرهی خوبی بگیرم و معمولا بین ۵ تای اخری هستم.
برام سوال بوده که واقعا چرا همچین میشه٬ من یه مشکل شاید روانی دارم که هم زمان که میخونم یادم میره و باید کلی تمرکز و زور بزنم تا بتونم حفظ کنم ولی قدرت درکم خوبه٬ نتیجه میگیریم که درسای منطقی و ریاضیم خوبن و حفظیاتم خیلی بدن.
برنامه نویسی کردن از اونجایی که همیشه گوگل هست هیچوقت نگران حفظ کردن مباحث نبودم (اینم بگم میدونم که نباید کامل حفظ کنیم)٬ ولی ابزار هارو حفظ میکنم تا هروقت به یه مشکلی خوردم بفهمم تو گوگل دنبال چی باشم.
با همین رویکرد تصمیم گرفتم که هروقت به یه مشکل خوردم دنبال راه حل باشم و دنبال یادگیری مباحث متفاوت نباشم٬ یک نمونه مثال بزنم براتون
ترم ۷ درس هوش مصنوعی داشتم که این درس یه پروژه داره منم تصمیم گرفتم مسئله N وزیر (nتا وزیر در یک صفحه شطرنج nدرn بزاریم بدون اینکه همو تهدید کنن) رو با ژنتیک حل کنم. حالا چرا این مسئله؟ چون گفتم دیگه٬ تا زمانی که از یه چیزی استفاده واقعی نکنم نمیتونم یادش بگیرم پس تصمیم گرفتم با ی تیر دوتا نشون بزنم و به درس طراحی الگوریتمها مراجعه کنم و این طور شد که تونستم ی ذره از الگوریتم ژنتیک کار کنم٬ الگوریتم عقبگرد رو پیاده کنم و مسئله Nوزیر رو درک کنم.
اتفاق جالبی که این ترم افتاد اینکه درس مباحث ویژه که داشتیم خودم مبحث ژنتیک به استاد پیشنهاد دادم اونم قبول کرد٬ بعد بخاطر اتفاقات کرونا کلاس عملی نداشتم و فقط تئوری بود٬ اینجوری شد منی که اولین نفر کلاسمون بود که ژنتیک پیاده کرد دقیقا همون درس افتادم بقیه ۹۵ درصد پاس کردن٬ این نتیجه اصلا واسم قابل هضم نبود٬ اگه یادتون باشه بالا گفتم که نمیتونم حفظ کنم و فقط مسیرو حفظ میکنم٬ اینجوری شد که ۹ ترمه شدم.
بعد مسئله بالایی٬ این هفته یک اتفاق جالب دیگه ای افتاد٬ مصاحبه با یه شرکت خوب ایران برای موقعیت Software Engineer داشتم٬ مرحله الگوریتمی و سوال برنامه نویسی به خوبی قبول شدم تا رسیدم مرحله اخری که تماس تصویریه.
یک سوالی پرسید٬ سوالی ساده و معمولا همه جوابش میدونن هرکی که پایتون پایه کار کرده میفهمه و بلده ولی منی که ۳ ۴ ساله پایتون فریلنسر کار کردم و ی مدت هم به چند نفر یاد میدادم و حتی پایتونیست خوب و معروف دانشگاه بین اساتید و بچه های کامپیوتر مثلا هستم جواب این سوال یادم رفته!٬ سوال این بود که فرق tuple و list چیه!!
تعجب کردم که واقعا چطور همچین موردی یادم رفته٬ مگه میشه منی که این همه ادعای پایتون و برنامه نویسی دارم همچین چیزی یادم رفته باشه.
بعد مصاحبه که تموم شد تو فکر فرو رفتم٬ ی خاطره یادم اومد. ترم ۷ درس هوش مصنوعی ارائه پایتون بعنوان زبان برای هوش مصنوعی داشتم٬ استاد پرسید که فرقی داره از tap یا space و یا تعداد space ها برای indentation در پایتون هست یا خیر منم اون لحظه موندم و برای جمع کردن حماقتم به استاد گفتم امتحان کنیم ببینیم.
و این جوری شد که توی این مدت کل علمم تو پایتون و برنامه نویسی برام زیرسوال رفت و فهمیدم که برنامه نویس خوبی نیستم٬ پس تصمیم گرفتم برنامه نویس بهتری بشم.
مطلب بلندی شد پس ادامه اش در یه روز دیگه مینویسم و بهتون میگم که چطور میخوام برنامه نویس بهتری بشم.
عبداله کشتکار - یک برنامه نویسی که فکر میکنه برنامه نویسی بلده