پژوهشگر و فعال حوزه اجتماعی معلولین
به نقل از خبرآنلاین، حسین عبدالملکی طی یادداشتی آورده است:
روزهای اخیر در گروههای مختلف نابینایان و معلولین پیامهای فراوان و متعددی را دیدم حول «دومین سالگرد از دست دادن نخبه جوان نابینا، جواد ایزدی» که هنگام پیاده شدنش از اتوبوس با بیاحتیاطی و حرکت ناگهانی راننده در ایستگاه فرایبورگ اصفهان به طرز دلخراشی دچار جراحات شدیدی شد و از میان ما رفت.
رفتنی که اگر اندکی آموزش، فرهنگسازی و توجه به حقوق معلولین و نابینایان در زمینه اصول مناسبسازی مدنظر مسئولین محترم قرار میگرفت، اتفاق نمیافتاد و جواد هنوز در میان ما بود.
در قالب عبارتهای مختلف و بعضاً زیبا و تأثیرگذار و جانگداز تسلیتها خواندم، تعریفها از او شد و حتی کلیپهای نیز به یادش ساخته شده اما؛ آیا واقعاً باید این مسئله بسیار بزرگ را آن هم در دومین سال وقوعش در همین پیامها خلاصه نمود؟ یا جواد و رفتنش را «نمادی» کرد برای عدم امنیت جانی و روانی معلولین و نابینایان در هنگام تردد در شهرهای مختلف کشور.
درواقع، جواد تنها یک جسم نیست و حتی رفتنش صرفاً یک حادثه نیست و از دست دادن یک فرد نخبه نیست؛ بلکه نمادی است گویا و حاضر از برآیند «معضل نبود مناسبسازی در کشور».
ازاینرو باید واقعاً از این تسلیتها و گرامیداشتهای صرف که بهجای خود بسیار ارزنده و مغتنم است، فراتر رفت و در قالب یک نگاه نمادگرایانه در چنین روزی «عامل» نبود جواد در بینمان را به مسئله اصلی تبدیل نمود. بر همین اساس بهتر و بایسته مینمود که:
یک: سازمانهای مردمنهاد و فعالین حوزه افراد دارای معلولیت و بهویژه نابینایان در قالب یک نگاه نمادین در بیانیههای ملی و استانی، جواد عزیز و دومین سالگرد رفتن نابهنگامش را به زمان و بهانهای برای توجه بیشتر به امر مناسبسازی و حقوق افراد دارای معلولیت تبدیل میکردند.
جهان امروز جهان نمادهاست و «نمادها» نقش مهمی را در برجستهسازی، عمومیت بخشی و همراه سازی حیات اجتماعی در زمینه مطالبه گریها در حوزه عمومی و حرکتهای مدنی بازی میکنند.
امروز جای مصاحبهها، گزارشها، رسانهای کردن موضوع بهانحاءمختلف بهشدت خالی بود. البته هنوز هم تا یکی دو روز آینده دیر نشده و فرصت باقی را باید غنیمت شمرد. تنها از رهگذر استفاده صحیح از رویکرد نمادین است که میتوان از پرتکرارشدن از دست دادن جوادهای دیگر جلوگیری نمود؛ تا نابینای ما با امنیت روانی نسبی هر روز از خانه بیرون رود و به خاطر عدم مناسبسازی مبلمان شهری کنج عزلت برنگزیند!. واقعاً اگر نمونه همین واقعه رخ داده برای جواد ایزدی عزیز در کشوری دیگر اتفاق میافتاد و دقیقاً امروز دومین سالگرد آن رخداد تلخ بود، نحوه واکنش جامعه افراد دارای معلولیت و نابینایانش بر همینگونه بود؟
دو: از رهگذر همین نگاه نمادین پیشنهاد میگردد که ان جی اوها و فعالین اجتماعی دارای معلولیت و نابینایان اصفهان و یا حتی در صورت امکان در سطح ملی نشانی را با عنوان «نشان جواد ایزدی» طراحی و تصویب کرده و هرساله به هر دستگاهی که در استان یا در سطح کشور، اقدامات و فعالیتهای جدی و شایستهای را در حوزه مناسبسازی انجام داده است، اعطاء نمایند و این کار با بررسی و رصد دقیق تمام دستگاههای مرتبط با این حوزه و در قالب مجموعهای از شاخصهای مدون و جامع انجام پذیرد.
سه: همچنین در قالب یک رویکرد نمادین کاربست «مکانیسمها و تکنیکهای برجستهسازی»؛
«تکیه بر مطالبات مرتبط در قالب نمودهای مجازیِ بههمپیوسته در شبکهها و رسانههای اجتماعی»؛
«برگزاری هماندیشی با حضور کارشناسان مرتبط با حوزه مناسبسازی برای آسیبشناسی فعالیتهای انجامشده و ارائه راهکارهای بهتر و انعکاس نتایج به مسئولین ذیربط در موازات رسانهای کردن آنها»؛
«برگزاری نشستهای حضوری و مجازی با دعوت از مسئولین و مدیران دستگاههای ذیربط در حوزه مناسبسازی جهت شنیدن و مواجهه مستقیم با دغدغهها و مشکلات افراد دارای معلولیت و نابینایان در این حوزه»؛
«رصد و پایش آسیب شناسانه فعالیتهای انجامشده در حوزه مناسبسازی و تدوین گزارشهای تحلیلی و انتقادی درباره آنها از سوی ان جی اوهایِ افراد دارای معلولیت و بهویژه نابینایان و فعالین اجتماعی مرتبط با این حوزه»؛
«تولید آثار و محتواهای فاخر با بهرهگیری مؤثر از تکنیکها و قالبهای مختلف رسانهای جهت بازنمایی بهینه و جامع مسائل موجود» و...
ازجمله راهبردهایی است که بهرهگیری از آنها البته با مبنا قراردادن نام و یاد مرحوم جواد ایزدی و حادثه رخ داده برای وی، در چنین روز و ایامی میتواند در بهبود امور افراد دارای معلولیت و نابینایان بسیار مؤثر و راهگشا باشد.
قطعاً با انجام چنین کارهایی میتوان جواد ایزدی را نمادی کرد برای ارتقاء شاخصههای مناسبسازی در اصفهان و کشور و نمود اجتماعی بخشیدن به مطالبه گری افراد دارای معلولیت در این حوزه و البته آگاهسازی مؤثرتر حیات اجتماعی و همراه سازی آنها با مطالبات بهحق جامعه افراد دارای معلولیت.
البته در زمینه رویکرد نمادین و چگونگی پرداختن به این حادثه در قالب این نگاه و حتی در مبنایی گستردهتر در زمینه حوزه افراد دارای معلولیت، مباحث فراوانی میتوان طرح نمود و جای صحبت بسیار دارد که در این مجال به همین اجمال بسنده میکنم.
کوتاه سخن آنکه، موارد ریز و درشت مختلفی در سالهای اخیر در حوزه افراد دارای معلولیت رخ داده که قابلیت نماد سازی و بهره گیری از رویکرد نمادین در توجه و بازنمایی آنها وجود داشته که در اغلب موارد یا مغفول مانده و یا از پتانسیلها و ظرفیتهای حداکثری آنها در راستای نمادسازی استفاده نشده است و باید در این زمینه یک بازاندیشی جدی صورت پذیرد.