خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در یادداشتی از حسین عبدالملکی آورده است:
صورت کشیده و استخوانی، ردهای برجایمانده از آبله بر چهره و عینکی سیاه بر چشم، شاخصههای مهم تصویری است که بیشتر جوانان اهل فرهنگ دهه ۴۰ و ۵۰ حتی اگر او را به اسم نشناسند، با دیدن عکسش در پس خط غبارآلودهِ زمانی به درازنای نیم قرن، چهرهاش برایشان آشنا مینماید.
«محمد خزائلی» به واسطه مدارس و آموزشگاههای زنجیرهای خزائلی، تأسیس مدارس شبانه برای درس خواندن دانشآموزان بزرگسال، ایجاد آموزشگاهها و کلاسهای کمک آموزشی برای شرکت در کنکور و ورود به دانشگاه، حضور فعال در مراکز علمی و محافل ادبی و فرهنگی، نمایندگی مجلس شورای ملی در بیست و دومین دوره آن و البته اقدامات مختلفی که در زمینه نابینایان انجام داد، بهعنوان شخصیتی فرهنگی و علمی شناخته شده در دهههای ۴۰ و ۵۰ به شمار میرود.
در حوزه نوشتن و تألیف و ترجمه نیز اگر خزائلی مشهورترین نویسنده نابینا در ایران نباشد، به جرئت یکی از تأثیرگذارترین آنهاست. نوشتن یادداشتها، مقالات و مطالب علمی، ادبی و فرهنگی در مجلات تراز اول آن روز و البته تأسیس مجله «روشندل» که در کنار انتشار اخبار مربوط به نابینایان، مجله وزینی در حوزه علم، ادب و فرهنگ محسوب میشد و تعداد قابل توجهی از نخبگان، ادبا و مشاهیر دهه ۴۰ شمسی مشترک آن بودهاند، گوشه ای از فعالیت های وی در این زمینه است. در این میان، در زمینه نگارش و ترجمه کتاب نیز تعداد بالای آثار، دامنه موضوعی وسیع، مرجع بودن بعضی از کتب و ماندگاری و تجدید چاپ آنها حتی با گذشت نیم قرن از درگذشت وی، مواردی است که مهر تأییدی بر این مدعا میزند.
پرداختن به جزئیات و شرح حال زندگی وی در حوصله این سطور نمیگنجد و صرفاً سعی میشود «وجه نوشتن» و آثار وی به شکلی گذرا معرفی، و مورد بررسی قرار گیرد.
جالب آنکه در میان کتابها و مطالب محدودی که درباره محمد خزائلی نوشته شده است، چندان و به شکلی دقیق، به وجه علمی، آثار و اندیشهها و کتابشناسی او پرداخته نشده و صرفاً به آوردن فهرست برخی از کتابهایش اکتفاء گردیده است.
خزائلی که در سال ۱۲۹۲ به دنیا آمد و در ۱۸ ماهگی به علت آبله نابینا شد، تا سال ۱۳۳۶ موفق به اخذ ۳ لیسانس و دو دکترا از دانشگاه تهران گردید. از این رو به مدد حافظه نیرومند خود به مطالعه، تحقیق و پژوهش در گسترهای از علوم پرداخت و به گواه اهل فن، در علوم مذهبی، ادبیات عرب، معقول و منقول، تصوف، علم تفسیر، حقوق اسلام و ادبیات فارسی در زمان خود جزء سرآمدان به شمار میرفت.
به واسطه همین گستردگی حوزه مطالعاتی، آثار برجایمانده از وی نیز حوزههای مختلفی را دربرمیگیرد و نمیتوان به سهولت آثار وی را در قالب چند زمینه مشخص طبقهبندی نمود.
از خزائلی که در سال ۱۳۵۳ و در سن ۶۱ سالگی درگذشت، مجموعاً بالغ بر ۳۵ عنوان کتاب چاپ و منتشر شده است. البته وی چند کتاب دیگر از جمله دایره المعارف روانشناسی، ترجمه مفتاح العلوم خوارزمی، شرح زندگانی امام رضا (ع) و… را نیز در دست نگارش داشت که درگذشت غیرمنتظرهاش مجال اتمام آنها را نداد.
انتشار چاپ اول تمامی کتابهای خزائلی به دو دهه پایانی عمر وی (۱۳۵۳-۱۳۳۴) برمیگردد که البته برخی از آنها تاکنون به چاپهای دو رقمی نیز رسیدهاند. درصد قابل توجهی از ۳۵ عنوان کتاب چاپ شده از سوی دکتر خزائلی تألیفی است. اما، ترجمههایی هم در بین آنها دیده میشود؛ از ترجمه «مقاصد الفلاسفه» از زبان عربی گرفته تا ترجمه «داستانهای ونوس و دایانا» از زبان انگلیسی.
در میان کتابهای تألیفی نیز برخی از آنها به صورت مشترک با نویسندگان دیگر که ازقضا جزء اساتید بارز رشته خود نیز محسوب میشدهاند، نگارش یافته است. انجام چنین کارهای مشترکی آن هم با اساتید صاحب سبک و مبرز، میتواند نشان دهنده میزان مقبولیت بالای وی در جامعه دانشگاهی و توان و صلاحیت علمی اش باشد. چراکه نگارش یک کتاب مشترک با یک فرد نابینا آن هم در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی از سوی افرادی چون: محمد خوانساری با کتاب (مختارات منالادبالحدیث)، حسن سادات ناصری (بدیع و قافیه)، سید ضیاالدین میرمیرانی (دستور زبان فارسی جاویدان) و… که هر یک در حوزه خود وزنهای به شمار میآیند، قابل تأمل است.
همانطور که در بالا اشاره شد، به علت وسعت موضوعی آثار، به دست دادن یک طبقهبندی مدون و جامع از آثار خزائلی امکانپذیر نیست. در یک طبقهبندی نه چندان علمی و صرفاً جهت نوشتار حاضر که دلیل آن در ادامه خواهد آمد، اجازه دهید آثار خزائلی را به دو گروه «تألیفات درسی و کمک آموزشی» و «تألیفات غیردرسی» تقسیم نمایم.
ازآنجاکه شغل اصلی خزائلی معلمی بود، قسمت مهمی از تألیفات وی، کتابهای درسی و کمک آموزشی را دربرمیگیرد. کتابهایی در زمینههای مختلفی چون ادبیات فارسی، فقه و اخلاق اسلامی، زبان و ادبیات عرب، فلسفه و… که به عنوان منبع درسی در پایههای مختلف دبیرستان بهویژه در رشته ادبی و یا برای موفقیت در آزمونهای ورود به دانشگاهها مورد استفاده قرار میگرفت و حتی بعضاً در دانشگاهها نیز تدریس میگردید و به همین سبب در همان زمان، بارها چاپهای متعددی از آنها وارد بازار گردیده است. هرچند در حال حاضر به همان دلیل درسی بودن و البته تابع زمان بودن و اقتضائات آموزشی، این کتابها دیگر چاپ نمیشوند.
وجه قابل تأمل موضوع، سپرده شدن تألیف کتابهای درسی دانشآموزان کشور به یک فرد نابینا در دهه ۳۰ و ۴۰ و با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی آن روزگار است. بهعبارت دیگر، پذیرش آن از سوی کنشگران این حوزه (معلمان، اساتید دانشگاه و سایر نویسندگان) و البته نظام آموزشی است؛ آن هم نه یک کتاب بلکه چندین کتاب و برای پایههای مختلف.
برای عینیتبخشی بیشتر، همین بس که اولین کتاب درسی تألیفی خزائلی برای تدریس نظام رسمی آموزشی کشور در سال ۱۳۳۴ منتشر میشود. این در حالی است که همین فرد تا کمی بیش از یک دهه قبل از آن (۱۳۲۱)، جهت استخدام شدن در همین نظام آموزشی و اشتغال رسمی به حرفه معلمی، با مشکلات و موانع فراوانی روبهرو بود.
موانعی که گذشتن از آنها و استخدام شدن به عنوان معلم، نزدیک به ۷ سال (۱۳۲۱-۱۳۱۴) پیگیریهای فراوان وی را به همراه داشت. حال همان نظام آموزشی که استخدام یک نابینا را به عنوان یک معلم برنمیتابید، نگارش و تدوین منابع رسمی آموزشیاش را به او میسپارد!.
بدون تردید مهمترین مؤلفه در این راه، کنشگری خزائلی، درهم شکستن و تغییر انگارهها و باورداشت های موجود در ساختار نظام آموزشی، آن هم تنها در طول تقریباً یک دهه است که میتواند برای همه و به ویژه افراد نابینا در زمینههایی که دارای محدودیت بوده و از سوی ساختارها پذیرفته نمیشوند، به عنوان یک فکت واقعی و الگوی مهم، قابل تأمل و اعتنا باشد.
در این زمینه نکته حائز اهمیت دیگر، تداوم تألیف کتابهای درسی توسط خزائلی تا آخرین سالهای حیات وی است. فعالیتی که نزدیک به دو دهه به درازنا کشید و صرفاً محدود به یکی یا دو کتاب، یا تنها معطوف به یک پایه مشخص و حتی یک حوزه معین نشد.
از سوی دیگر، «برند آموزشی خزائلی» برای آمادهسازی دانشآموزان جهت مسابقات عمومی و اختصاصی ورود به دانشگاهها و به عبارتی همین کنکور امروزی، از برندهای بسیار موفق در دهه ۴۰ و ۵۰ محسوب میشد که ضمن همکاری با معلمان تراز اول وقت، با کتابهای کمک آموزشی تألیف شده توسط خود خزائلی همراه بود. مجموعاً بالغبر ۲۰ عنوان از تألیفات خزائلی را کتابهای درسی و کمک آموزشی دربرمیگیرد که برخی از این عناوین شامل چندین مجلد است.
درواقع، تأکید بر دوگانه «تألیفات درسی و غیردرسی» در این نوشتار، برجسته سازی و نشان دادن اهمیت بالای این بُعد از کار خزائلی که در نوشتهها و کتابهای دیگر چندان به آن توجهی نشده است، و البته ترسیم نقش اراده و کنشگری در تغییر نگاه و گذار از کلیشه های موجود در ساختهای اجتماعی، فرهنگی و آموزشی آن زمان بود که امروزه تسری این نگاه به افراد جامعه و به ویژه نابینایان در زمینههای مختلف البته به شکلی صحیح، هدفمند و منطقی بسیار مفید فایده مینماید.
در قالب همان دوگانه مفروض مطروحه در بالا، علاوه بر کتابهای درسی و کمک آموزشی، خزائلی کتابهای دیگری را نیز منتشر نموده است که تعداد آنها را بین ۱۰ تا ۱۵ عنوان می توان برآورد نمود. دامنه تغییر موجود در این برآورد (۱۰ تا ۱۵ عنوان) از آنروست که برخی از این کتابها را همزمان می توان بعضاً به عنوان کتاب درسی هم به حساب آورد. نکته قابل توجه درباره این بخش از تألیفات خزائلی نیز وسعت دامنه موضوعی آنها و محدود نشدن به یک حوزه خاص است و جانمایی این وجه از تألیفات، در دو یا سه طبقه محدود و مشخص بدون لحاظ «سایر» بسیار دشوار مینماید.
از سوی دیگر معرفی و بررسی تمامی آثار این وجه مفروض از دوگانه فوق الذکر (تألیفات غیردرسی) به شکل موردی، مجال بسیار بیشتری از نوشتار حاضر را میطلبد. لذا، جهت بازنمایی قلم و به دست دادن شمایی کلی از آثار خزائلی، صرفاً به معرفی گذرای برخی از مهمترین آثار وی اکتفا میگردد.
«تحقیقی در اعلام قرآن» عنوان رساله دکترای محمد خزائلی در ادبیات فارسی است که در اسفند ۱۳۳۲ به اتمام رسید. راهنمایی این رساله را علیاصغر حکمت بر عهده داشت و به واسطه نگارش این رساله نشان درجه یک علمی را نیز دریافت نمود.
این رساله برای نخستینبار با نگاهی نوین و البته روشمند و با رویکردی بینارشتهای به اسمهای عَلَم موجود در قرآن به شکلی تکوینی-تحلیلی میپردازد. هر کسی که ولو آشنایی محدودی به مباحث روششناسی، روش اسنادی و مطالعه کتابخانهای داشته باشد، با ملاحظه این رساله و با توجه به کمبود منابع در آن زمان و نبود دسترسیهای معمول امروزی، به احترام نویسنده آن سر تعظیم فرود میآورد، حتی قبل از آنکه بداند نویسنده این رساله فردی نابیناست و این هم به جای خود!.
این رساله در قالب کتابی با عنوان «اعلام قرآن» از سوی انتشارات امیرکبیر روانه بازار نشر شد. عبدالرحیم جعفری مدیر دوراندیش و آیندهنگر امیرکبیر با ملاحظه مطالب کتاب، حق چاپ و انتشار آن را از خزائلی خریداری نمود. اعلام قرآن به عنوان مرجعی مهم برای تمامی افرادی که در رشتههای مختلف با این حوزه سروکار دارند، به شمار میرود، و در طی بیش از نیم قرن گذشته چاپهای متعددی از آن روانه بازار نشر شده است. این کتاب در ۱۰۴ گفتار به ریشه یابی ۱۱۵ اسم عَلَم موجود در قرآن پرداخته و گفتار پایانی آن نیز به اعلام مبهمه قرآن اختصاص یافته است.
خزائلی که از ۱۲ سالگی قرآن را حفظ نموده بود، به واسطه فعالیتهای قرآن پژوهانهاش در کنار اعلام قرآن، کتابی را نیز با عنوان «احکام قرآن» منتشر کرد. کتابی چند صدصفحهای و مفصل که از جداسازی آیات حکمی قرآن و تفریق اشتراکات آن به بررسی موارد مطروحه در این آیات در قالب ابواب مختلف موضوع احکام میپردازد.
وجه بارز این کتاب، توجه ویژه به احکام اجتماعی و اختصاص بخشی به این موضوع است. این کتاب نیز هنوز با گذشت بیش از نیم قرن از چاپ اول آن مورد استفاده پژوهشگران این حوزه قرار گرفته و تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده است.
خزائلی رساله دکترای دوم خود را نیز که در سال ۱۳۳۶ و در رشته حقوق قضایی اخذ نمود، در قالب کتابی با عنوان «مسئولیت مدنی کارفرما، ناشی از عمل کارگر» و از سوی چاپخانه موسوی در سال ۱۳۳۹ منتشر کرد. علیرغم کاربردی نبودن برخی از مطالب مندرج در این اثر -به سبب تغییراتی که در زمینه قوانین مربوط به این حوزه پس از تدوین رساله صورت پذیرفت-، اما بنابر نظرات متخصصین و پژوهشگران حقوق کار، این رساله از لحاظ نظری و تحلیلهای ارائه شده در آن، همچنان قابل اعتناست.
از دیگر آثار شاخص خزائلی دو کتابی است که در شرح گلستان و بوستان شیخ اجل به رشته تحریر درآورده است. خزائلی به مدد سالها مؤانست با آثار سعدی و با بهرهگیری از تمام منابع موجود تا آن زمان، ابتدا «شرح گلستان» و سپس «شرح بوستان» را نگاشت. هر یک از این دو کتاب، با مقدمهای مفصل درباره ادبیات، احوالات سعدی، موضوع کتاب و… آغاز شده و سپس، در راه رفع مشکلات و دشواریها و زدودن هرگونه ابهام و ایهام از بیانات و ابیات شیخ سخن و فهم ادب دوستان از آنها هر آنچه لازم مینماید را فراهم ساخته است.
دو کتاب شرح بوستان و شرح گلستان، بهعنوان منابعی قابل اعتناء در این زمینه به شمار رفته، بهصورتی که تاکنون از سوی چند ناشر و در سال های مختلف به دفعات به طبع رسیده است.
بهطور کلی، خزائلی از معدود نویسندگانی است که با گذشت چند دهه از انتشار اولیه کتابهایش، همچنان قلم او در برخی زمینهها و بهویژه قرآنپژوهی (با اعلام و احکام قرآن) و سعدی پژوهی (با شرح گلستان و بوستان) و… منشأ اثر بوده و همچنان تجدید چاپهای آن جریان دارد.
فردی که تحقیق وپژوهش و به واسطه آن، تألیف و ترجمه در دو دهه پایانی حیاتش و حتی تا آخرین لحظاتی که برایش امکانپذیر بود (قبل از به کما رفتن)، یکی از مهمترین مشغولیتهایش را شکل می داد. آخرین پرده از زندگی خزائلی تماسی است که از کتابخانه شخصی اش و در حین کار و پژوهش و نوشتن با دخترش می گیرد. چند روز به کما می رود و ۲۲ خرداد ۱۳۵۳ دقیقاً ۵۰ سال قبل، بالاخره توان و اراده شکست ناپذیرش در مقابل سرسپردن به جهانی دیگر، سر تعظیم فرود میآورد.
با گذشت نیم قرن از درگذشت این دانشمند و محقق بزرگ نابینای معاصر هنوز هم تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و علمی چندوجهی وی به انحاء مختلف و در حوزههای گوناگون و بهویژه بهواسطه خدماتی که برای نابینایان انجام داد، پابرجا و قابل لمس است و تأثیر قلمش نیز همچنان مانا. قلمی که به واسطه توجه به قرآنپژوهی و ادبیات کهن و خلق آثاری مهم و مؤثر در این دو حوزه، وجه اشتراک جالب دیگری است از او با «طه حسین»، نابینای مشهور مصری که بعضاً خزائلی را با او مقایسه میکنند.