قرآن، کتابی که خداوند آن را برای هدایت بشر فرستاد، امروز بیش از هر زمان دیگری در حاشیه زندگی ما قرار گرفته است. جامعهای که روزگاری با آیات قرآن نفس میکشید و ارزشهایش را از آن میگرفت، اکنون گرفتار فاصلهای عمیق با این کتاب آسمانی شده است. این فاصله تنها یک بیتوجهی ساده نیست؛ بلکه ریشه بسیاری از بحرانهای اخلاقی، اجتماعی و حتی اقتصادی ماست.
وقتی قرآن از زندگی کنار گذاشته شود، جای آن را فرهنگهای وارداتی، عادتهای سطحی و ارزشهای بیریشه میگیرند. نتیجه آن، جامعهای است که در ظاهر پیشرفت میکند اما در باطن دچار آشفتگی و بیثباتی میشود. امروز شاهد افزایش بیاعتمادی، ضعف در روابط انسانی، و گمگشتگی نسل جوان هستیم؛ همه اینها نشانههای دوری از منبع اصلی آرامش و هدایت است.
قرآن تنها کتابی برای تلاوت در مراسمها یا قرار دادن در طاقچه نیست. این کتاب نقشه راه زندگی است؛ راهنمایی برای عدالت، برای صداقت، برای آرامش فردی و اجتماعی. اگر هرکدام از ما حتی یک آیه را در زندگی روزمرهمان جاری کنیم، جامعهای متفاوت خواهیم ساخت. بازگشت به قرآن یعنی بازگشت به حقیقت، به ارزشهایی که میتوانند ما را از سردرگمیها و بحرانها نجات دهند.
امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آنیم که دوباره به قرآن روی بیاوریم؛ نه فقط در کلمات، بلکه در عمل. باید قرآن را بخوانیم، بفهمیم و در زندگی پیاده کنیم. این دعوتی است به همه ما: بیایید فاصلهها را کم کنیم و دوباره با قرآن زندگی کنیم. آیندهای روشن تنها زمانی ساخته میشود که چراغ هدایت الهی در دلها و رفتارهای ما روشن باشد.