آربیتراژ در واقع خرید و فروش هم زمان یک دارایی است، تا معامله گر بتواند از تفاوت قیمت ها سودی بدست آورد. یا به عبارتی نوعی معامله است که با بهره از تفاوت قیمت های یک دارایی و یا ابزارهایی یکسان یا مشابه میتواند سودی را برای معامله گر به وجود آورد. این اختلاف میتواند از لحاظ زمانی باشد مثل بازار نقد و آتی، و هم از نظر مکانی مثل تفاوت نرخ در دو بازار در مکانهای جغرافیایی متفاوت باشد (البته یکپارچگی بازارهای مالی و پیشرفت ارتباطات امکان آربیتراژ به علت اختلاف در مکان بازار را خیلی محدود کرده است.)
فرصت های آربیتراژ به علت این که بدونه ریسک هستند و همچنین معامله گرانی که از این روش استفاده میکنند بسیار هستند و دارای برنامه ها و یا ربات هایی هستند که این کار را به سرعت انجام میدهند بسیار سریع از دست میروند به همین علت است که باید سریع و بدونه درنگ انجام شوند.
مثالی ساده برای آربیتراژ
فرض کنیم قیمت سهام شرکت x در بورس نیویورک (NYSE) 40 دلار است در حالی که قیمت همان سهام در همان لحظه در بازار بورس لندن (LSE) معادل 40.05 دلار باشد.با خرید این سهم در بازار بورس نیویورک و فروش آن درهمان لحظه در بازار بورس اوراق بهادار لندن معامله گر میتواند سودی معادل 5 سنت برای هر سهم بدست آورد. و معامله گر میتواند به این کار خود ادامه دهد تا زمانی که قیمت های این دو بازار باهم برابر شوند و معامله گران قیمت ها را در دو بازار با هم هماهنگ کنند. البته به علت قانون عرضه وتقاضا و وجود آربیتراژ کنندگان زیاد قیمت ها خیلی سریع با یکدیگر هماهنگ خواهند شد. همچنین آربیتراژ در ابزار های مالی و یا ابزار های مشابه قابل استفاده میباشد.
آربیتراژ مثلثی یا سه گانه
این نوع آربیتراژ در واقع بین سه ارز اتفاق میافتد. که در واقع نتیجه ی اختلاف نرخ بین این سه ارز میباشد. این فرصت های سه گانه خیلی به ندرت اتفاق می افتند و معامله گرانی که از این فرصت ها استفاده میکنند اصولا دارای تجهیزات رایانه ای و یا برنامه هایی پیشرفته هستند تا این کار به صورت کاملا خودکار و با کمترین خطا و بیشترین سرعت اتفاق بیافتد.
مثالی پیچیده از آربیتراژ:
در این مثال معامله گر یک ارز را به ارز دومی تبدیل میکند و آن ارز دوم را به ارز سومی تبدیل و در انتها ارز را به ارز پایه تبدیل میکند و از اختلاف نرخ این ارزها سودی را به دست می آورد.
نرخ های زیر را به صورت یک مثال فرض کنید . (a , b , c ارزهای فرضی ما هستند)
a/b : 0.9789
a/c : 0.9419
b/c :0.9211
معامله گر اول باید 1 میلیون دلار a را به b تبدیل کند که با فرض بالا به عدد 978900 میرسیم سپس b را به c تبدیل میکند که معادل 922025.91 c میشود و در ادامه c را مجدد به b تبدیل میکند . که با فرض بالا عدد 1001005.222 a بدست می آید که این یعنی 1005.222سود.
مثالی برای پیمان های آتی
این مثال آربیتراژی برای پیمان های آتی میباشد که قیمت زیادی دارد و سود پرداخت نمیکند. فرض میکنیم پیمان آتی سهمی برای تحویل سه ماهه ، 43 دلار باشد و نرخ بهره بدونه ریسک سالانه 5 درصد است قیمت سهم در حال حاضر 40 دلار است و همچنین این سهم سود نقدی پرداخت نمیکند.
خوب حال قیمت آتی سهم خیلی بالاتر از قیمت سهم است. معامله گر 40 دلار استقراض میکند تا یک سهم به صورت نقدی بخرد . وارد یک پیمان آتی میشود که سهم را سه ماه بعد با قیمت 43 دلار بفروشد. در پایان سه ماه آربیتراژ گر سهم را تحویل داده و 43 دلار دریافت میکند مبلغ لازم برای بازپرداخت وام اخذ شده معدل 40.5 دلار است بنابراین آربیتراژ گر توانسته است سودی معادل 2.5 دلار بدست آورد.
این مثال آربیتراژی برای پیمان آتی سهمی میباشد که قیمتی خیلی پایین دارد و سود پرداخت نمیکند. فرض کنید قیمت پیمان آتی سهمی به تحویل سه ماهه ، 39 دلار است. نرخ بهره بدونه ریسک 5 درصد و قیمت سهم 40 دلار میباشد.انتظار میرود این سهم سود نقدی پرداخت نکند.
قیمت سهم از قیمت پیمان آتی پایین تر است آربیتراژ به این صورت انجام میشود که در بازار نقدی اقدام به فروش استقراضی سهم نماید (در ایران بر اساس قوانین فروش استقراضی سهم نداریم) و عایدی سهم را با نرخ بهره 5 درصد سرمایه گذاری کند و اقدام به اتخاذ موضوع معاملاتی خرید در پیمان آتی صادره بر روی سهم نماید. عواید حاصل از فروش استقراضی (برای مثال40 دلار) در پایان سه ماه به مبلغ 40.5 دلار میرسد در پایان سه ماه آربیتراژ گر 39 دلار پرداخت میکند و طبق شرایط قرارداد اقدام به تحویل سهم می نماید و از این راه موضع معاملاتی فروش استقراضی خود را میبندد بنابراین آربیتراژ گر توانسته سودی معادل 1.5 دلار بدست آورد.
مثالی برای انس جهانی طلا
فرصت آربیتراژی برای زمانی که قیمت آتی طلا خیلی بالا است.
فرض کنید قیمت قرارداد آتی یک ساله صادره برای طلا بابت هر اونس 1380 دلار باشد و قیمت نقدی هر اونس 1250 دلار باشد و نرخ بهره برای استقراض وام 7 درصد و همچنین هزینه انبار داری هر اونس 2 دلار که در پایان سال پرداخت میشود .
یک آربیتراژ گر میتواند اقدام به استقراض 125/000 دلار کند با نرخ بهره مشخص و 100 اونس طلا بخرد، و اقدام به فروش قرار داد آتی کند (فروش قرار داد آتی با وجه الضمان 12/500 دلار که بعد از سررسید مجدد به شما بازپرداخت میشود). در پایان سال تحت شرایط قرارداد آتی مبلغ 138/000 دلار بابت تحویل طلا دریافت میکند. او مجموعا 133/950 دلار بابت پرداخت اصل و بهره وام هزینه میکند و 200 دلار برای هزینه انبارداری میپردازد. در انتها سودی معادل 4/050 دلار برای او بصورت خالص باقی میماند.
مثالی برای آتی سکه در ایران
فرض کنید قیمت سکه نقدی در سال 1396 مبلغ 1/250/000 هزار تومان است و سررسید آتی سکه برای 6 ماه آینده عدد 1/470/000 هزار تومان است یعنی 220 هزار تومان اختلاف در هر سکه در پایان سررسید. خوب شما از بازار ده سکه نقدی می خرید به قیمت 12/500/00 و مبلغ 1/400/00 هم برای وجه الضمان فروش یک قرارداد آتی که معادل ده سکه می باشد برای شش ماه آینده نزد کارگزار به امانت پرداخت می کنید (این پول در پایان قرارداد به شما باز خواهد گشت). بدیهی است که بعد از 6 ماه شما سکه هایی را خریده اید را به بورس کالا تحویل می دهید و قرار داد آتی شما تسویه می شود. و شما از این معامله 2/200/000 هزار تومان سود بدون ریسک خواهید برد. (در محاسبات فوق هزینه های متفرقه دیگری از جمله خواب وجه الضمان و کارمزد و … دیگری هم وجود دارد که چون چشم گیر نیست محاسبه نکردیم)
! تبصره: باید مقداری پول کنار گذاشته داشته باشید که اگر آتی سکه دچار کمبود وجه الضمان شد بتوانید آنرا شارژ کنید که حساب کال مارجین نشود.
انتشار: فراچارت | نویسنده: کاویان عبدالهی
مطالب تخصصی تر در سایت زیر