ویرگول
ورودثبت نام
علی‌رضا معین‌فر
علی‌رضا معین‌فر
خواندن ۷ دقیقه·۳ سال پیش

اثرات تکنولوژی از تصورات تا واقعیت - قسمت اول

این که پیشرفت تکنولوژی چه اثری بر روی زندگی بشر داشته است سوالی است که ذهن انسان را به خود معطوف داشته است. از زمانی که تکنولوژی بر روی زندگی انسان اثر مستقیم گذاشت این سوال هم مطرح شد که آیا این اثر، اثر مثبتی است یا منفی؟ البته افراد در پاسخ به این سوال نظرات مختلفی داشتند. بعضی معتقد بودند انسان با تکنولوژی می تواند به سمت آرمان‌شهر خود حرکت کند زیرا تکنولوژی فرآیند‌های زندگی را به نهایت ساده می‌کند. بعضی دیگر اما از تکنولوژی ترسیدند. این افراد انگار تکنولوژی را موضوع جدیدی یافتند که البته مشکلاتی هم ایجاد می کرد. وقتی مشکلات تکنولوژی در کنار سرعت پیشرفت زیاد تکنولوژی را دیدند، به این نتیجه رسیدند که تکنولوژی می‌تواند به صورت ذاتی مشکل‌ساز باشد. گروه سومی هم وجود داشت که به تکنولوژی به چشم ابزار نگاه می‌کرد. ابزاری مانند تمام ابزار‌های دیگری که بشر به آن در طول تاریخ دست پیدا کرده بود. این‌ها مزایا و معایب تکنولوژي را مرتبط با کسی می‌دانستند که از آن استفاده می‌کند. این گروه فوراً صورت مسئله را پاک نکردند که تکنولوژی را به صورت ذاتی مشکل ساز بدانند و یا این که تکنولوژی را یک فرشته نجات برای بشر نیافتند که رسیدن به آن را به هر قیمتی جایز بدانند. برای این افراد مسئله‌ی دیگری وجود دارد: تکنولوژی در حال حاضر دست چه نوع انسانی است؟ اگر انسانی که تکنولوژی را در دست دارد انسانی است که به سوی آرمان‌شهر حرکت می‌کند، پس تکنولوژی هم این انسان را به سمت آرمان‌شهر می‌برد. اگر این انسان، انسانی است که بشر را به سوی فنا می‌برد پس تکنولوژی به کمک این انسان می‌آید و بشر را به سوی فنا حرکت می‌دهد. با این نگاه شاید آینده تکنولوژی با واقع‌نگری بیشتری پیش‌بینی شود.

البته از نظر کسانی که تفکر مخالف تکنولوژی دارند یک اشکال به این دیدگاه وارد است. و آن این است که این دیدگاه تا وقتی درست است که تکنولوژی در دست انسان باشد. حال اگر تکنولوژي از دست انسان خارج شد و به جای این که انسان بر آن حکومت کند، تکنولوژی بر انسان حکومت کرد چه؟ در آن زمان دیگر تکنولوژی در دست انسان نیست که بخواهیم آن را ابزار بدانیم. این اشکال از زمانی در ذهن انسان‌ها به وجود آمد که هوش مصنوعی پا به عرصه‌ی تکنولوژی گذاشت. حال دیگر این احتمال می‌رفت که ابزاری که در دست انسان است بتواند خودش برای خودش تصمیم بگیرد. در این صورت می‌تواند طغیان کرده، انسان را شکست دهد. جوابی که به این سوال می‌توان داد این است که بر طبق همان دیدگاهی که می گوید تکنولوژی بستگی به فردی دارد که از آن استفاده می‌کند اگر همین تکنولوژی را انسانی تربیت کرد که اخلاقی فکر می‌کند بنابراین این تکنولوژی هم اگر هوش پیدا کند اخلاقی فکر می‌کند. و اگر انسانی تربیت کرد که غیر اخلاقی فکر می‌کند تکنولوژی هم غیر اخلاقی تربیت می‌شود. بنابراین باز هم تکنولوژی را نمی‌توان به ذات محکوم کرد و مقابل انسان قرار داد. این انسان‌ها هستند که باید خود را در برابر آن مسؤول بدانند. این که صورت مسئله پاک شود هیچ کمکی که به حل مسئله نمی‌کند.

دیدگاه‌های بالا دیدگاه‌هایی انتزاعی بود که بر اساس پیشرفت تکنولوژی و پیش‌بینی آینده‌ی تکنولوژی به وجود آمده‌اند. در کنار این باید تأثیر تکنولوژی بر روی زندگی انسان در حال حاضر نیز مورد بررسی قرار گیرد. آیا این تأثیر مثبت بوده است؟ اگر بخواهیم این سوال را به صورت مصداقی و در واقعیت جواب دهیم کار یک مقدار سخت می‌شود. زیرا تکنولوژی امروزه در بسیاری از شؤون زندگی انسان دخیل شده است. اگر بخواهیم برای تک‌تک شؤون زندگی بشر مثال بیاوریم از حوصله‌ی بحث خارج می‌شود. بنابراین به ذکر یک موضوع اکتفا می‌کنیم و آن مسئله‌ی ارتباط آزادی بشر و تکنولوژی است.

در ابتدا تصور می‌شد تکنولوژی آزادی‌های انسان را بیشتر می‌کند. این که انسان بتواند به بسیاری از اطلاعات بدون هیچ‌گونه فیلتری دسترسی پیدا کند یا این که بتواند هر رسانه‌ای که دوست دارد را دنبال کند یا این که هر مطلبی که بخواهد را منتشر کند. این‌ها مسائلی بود که وقتی انسان با آن مواجه می‌شد به این نتیجه می‌رسید که تکنولوژی به انسان آزادی می‌دهد. ولی داستان این‌گونه پیش نرفت. کار به جایی رسید که بعضی از انسان‌ها گمان کردند که تکنولوژی مانع آزادی‌ بشر شده است. یعنی همان دو دیدگاهی که درباره‌ی ذات تکنولوژی شکل گرفت در این‌باره هم شکل گرفت. این وسط اما باید از آزادی تعریف مناسبی ارائه شود تا بتوان تشخیص داد که آیا تکنولوژی آزادی بشر را تحت تاثیر قرار داده است یا خیر. این‌جا قصد این را نداریم که مفهوم آزادی را به صورت علمی بررسی کنیم ولی شاید بتوان در این مورد خاص به تصاویری که انسان‌ها از آزادی، مخصوصا آزادی در رابطه‌ با تکنولوژی در ذهن خود ساخته‌اند اشاره کرد. تصویر اولیه‌ای که در ذهن انسان‌ها در‌باره‌ی آزادی شکل می‌گیرد این است که هر کاری را که اراده کنند انجام دهند. این جمله در ابتدا جمله درستی به نظر می‌رسد ولی در نمود آن در واقعیت،مسئله‌ی دیگری را به دنبال دارد. این که انسان بتواند هرکاری را که می‌خواهد انجام دهد، در واقعیت دو دیدگاه را به وجود می‌آورد. دیدگاه اول این است که هر کاری که فکر کنم می‌خواهم انجام دهم را انجام دهم. و دیدگاه دوم این که هر کاری را که فکر می‌کنم برای من مناسب است را انجام دهم که در این دیدگاه عوامل خارج از اختیار انسان مانند غریزه و انسان‌های دیگر نیز در نظر گرفته می‌شوند که می توانند مانعی برای آزادی انسان در این دیدگاه باشند. حال با این دو دیدگاه وارد بحث آزادی انسان در تکنولوژی می‌شویم. صاحبان دیدگاه اول گمان می‌کنند که با استفاده از تکنولوژی می‌توانند به هر اطلاعاتی که دوست دارند دسترسی پیدا کنند؛ در حالی که صاحبان دیدگاه دوم بر این باورند که در چنین شرایطی صاحبان ابزار‌های پیچیده‌ی رسانه هستند، که انتخاب می‌کنند که آن‌ها چه اطلاعاتی را مشاهده کنند و چه اطلاعاتی را نبینند. صاحبان این دیدگاه معتقند این ابزار‌ها به قدری پیچیده و قدرتمند هستند که می توانند ذهن آن‌ها را تحت تأثیر خود قرار دهند. به طور مثال تجربه نشان داده انسان امروز در معرض سیلی از اطلاعات قرار می‌گیرد. سیلی که مثال امروزی‌اش برای مردم ایران حجم عظیم ا‌طلاعاتی است که از طریق اینستاگرامبه آن‌ها منتقل می‌شود. اطلاعاتی که اگر حتی فرض کنیم مانند مخدر عمل نمی‌کند، (که این خود جای بحث دارد) اطلاعاتی هستند که اکثرا ما ‌آن‌ها را انتخاب نکرده‌ایم. بلکه رسانه‌هایی آن‌ها را انتخاب کرده‌اند، که ما آن‌ها را انتخاب کرده‌ایم. که این انتخابمان جای بحث دارد که برای چه بوده است. به طور مثال ما برای این که به ده درصد اطلاعات این رسانه‌ها دسترسی پیدا کنیم آن‌ها را انتخاب کرده‌ایم، در حالی که مجبوریم باقی اطلاعات را هم مشاهده کنیم. این‌که حق انتخاب ما، با پیشرفت تکنولوژی کم شده است، خود مدعای این مسئله است که تکنولوژی آزادی انسان را کاهش داده. البتهپیج‌های اینستاگرامینمونه‌ای از رسانه‌هایی هستند که تکنولوژی برای ما به ارمغان آورده است. شاید بتوان گفت در مبحث رسانه تکنولوژی به ما آزادی داده که رسانه را انتخاب کنیم ولی در مرحله‌ی دوم باز هم آزادی نداریم.

در کنار این، قرار گرفتن در برابر سیل عظیمی از اطلاعات،خود باعث می‌شود که انسان قدرت تشخیص خود را از دست بدهد. این که ما با یک گزاره مواجه می‌شویم این قدرت را داریم که این گزاره را با توجه به گوینده‌ی گزاره، متحوای گزاره و عقایدمان تحلیل کنیم و به آن اعتبار ببخشیم. ولی وقتی که سیل عظیمی از گزاره‌های درست و غلط به ما هجوم آورند معلوم نیست که چقدر می‌توانیم قدرت تشخیصمان را به کار بگیریم.

در این‌باره راه حل شخصی‌سازی مطرح می‌شود. در شخصی‌سازی اطلاعاتی در اختیار ما قرار می‌گیرد که ما به آن نیاز داریم. یا اطلاعاتی که همسو با اعتقادات ما هستند و یا اگر با اعتقاداتمان همسو نیستند طوری در اختیار ما قرار می‌گیرند که قدرت اعتبار‌سنجی آن‌ها را داشته باشیم. البته اشخاص در مرحله‌ی اول که انتخاب رسانه است معمولا چنین فیلتری بر اطلاعات می‌گذارند ولی باز هم در این زمینه مشکلات فراوانی وجود دارد. این که شخصی‌سازی چقدر به این زمینه کمک می‌کند مسئله‌ی مهمی است. و این که شخصی‌سازی، خود ابزاری است که می‌تواند دست کسانی قرار بگیرد که اطلاعاتی که می‌خواهند را القا کنند. حتی ابزارشان از رسانه‌ها نیز قدرتمندتر است زیرا افراد اطلاعات را فقط از طریق آن‌ها دریافت می‌کنند و رسانه‌ی دیگری وجود ندارد که با این اطلاعات بخواهد مقابله کند.

در ادامه بیشتر در این باره سخن خواهیم گفت که قطعاً بازخورد شما در این زمینه‌ تأثیری شگرف دارد.

تکنولوژيرسانه‌هافناوری اطلاعاتاینستاگرامتلگرام
مهندس فناوری اطلاعات
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید