سلام و روز بخیر خدمت تمامی نویسندگان و خوانندگان ویرگولی
من همه کاره بودن رو دوست دارم و سعیمم بر اینه بیشتر کارارو امتحان کنم. خوشبختانه تو این چند ماه که به لطف پروفسور پور عباس بیکار نشستیم خدا یه شرایطی رو فراهم کرده که یه جورایی به خواستم برسم. حدود یه ماه پیش توی یه جلسه ای با چند نفر از دوستان داشتیم مقدمات برپایی یه تشکل رو مهیا میکردیم که از قضا مسئولیت تبلیغ و نمایشگاه کتاب به من محول شد. من بیشتر مشغول اربعین بودم و بالاخره امروز تونستم که تو دومین بار برپایی نمایشگاه حضور داشته باشم.
چند روز قبل بخشی از کتابارو از رابط تشکل با آستان قدس تحویل گرفتم. طی هماهنگی هایی که شده بود امروز رفتم مصلی و اونجا با کمک یکی از دوستا یه میز پیدا کردیم و کتابارو چیدیم. اولش یه چند نفری اومدن و رفتن و من گفتم اینجوری نمیشه! پس خودمو به عنوان مشتری جا زدم که بازار گرمی کنم😁 بعد که یکم رفت و آمد زیاد شد با سلام و احوال پرسی و توضیحات در مورد کتاب ها سعی میکردم ارتباط بگیرم. در کل خوب بود و فروش خوبیم داشتیم. در حدی که چهار پنج تا از کتابامون تموم شد.
کتابامونو با 35 درصد تخفیف میفروختیم و سود حاصلش هم قراره توی فعالیت های فرهنگی هزینه بشه. برای همین خیلیا بدون تخفیف میخریدن یا حتی بیشتر از قیمت کتاب پرداخت میکردن و این برام جالب بود. البته یکی بود با کلی چونه زدن 40 درصد تخفیف گرفت ازمون😂 یه مشکلی هم که داشتیم نبود کارتخوان بود که خیلیا رو از خرید منصرف میکرد.
همونطور هم که حدس میزدم اکسیر و نور خدا فروش خوبی داشتن و در صدر جدول کتاب های استاد و علامه (سبک زندگی آیت الله قاضی و سبک زندگی علامه طباطبایی) پر فروش ترین ها بودن. چند تا کتاب دیگه هم بود که فروش داشتن ولی در حد یکی دو تا.
حدود 23 جلد کتاب فروختیم که به نظر من برای اولین بار خیلی عالیه! کل سود حاصل 305 هزار شد که با احتساب مبالغ اضافه ای که واریز کردن حدود 480 هزار تومن سود کردیم! همونطور که گفتم این سود مال من نیست و اون تجربه ای که به دست میارم و کاری که یاد میگیرم برام مهمه. حالا معلوم نیست ولی شاید بعدا مغازه کتاب فروشی هم زدیم. باز ببینیم چی میشه.
اگه خدا بخواد و پور عباس رضایت بده نتایج داره میاد حتما برای ما کنکوری ها دعا کنید.
یا علی/