سلام و وقت بخیر!
اومدم از تجربه ای که اجبارا توفیق شد داشته باشم بگم. اینم بگم که قصدم مظلوم نمایی نیست و آگاهی دادنه.
به عنوان یه برادر توصیه میکنم به هیچ موسسه و هیچ مشاور و هیچ هم دوره ای اعتماد نکنید. مشاورا و موسسه ها اول به فکر جیب خودشونن و دوم به فکر موفقیت شاگردای خودشون، نه موفقیت شما. هم مدرسه ای ها و بقیه کنکوری ها هم نهایتا پنج تاشون رفیق شمان و 99.99 درصد باقیمونده رقیب شما هستن. پس انتظار نداشته باشید براتون معجزه کنن یا راه درست رو نشونتون بدن.
اشتباهای زیادی باعث این اتفاق بود ولی اصلی ترین اشتباهم اعتماد کامل به یه موسسه انتخاب رشته بود. فکر میکردم همه مثل خودم دلسوزن و حلال حروم سرشون میشه. این موسسه یه سری کد رشته به من داد و من چون عازم سفر بودم تا وسطای شب بیدار موندم و اینارو وارد کردم و چند بار چکشون کردم که خیالم راحت باشه. ولی دریغ از این که اینا یکی از علایق منو لحاظ کرده باشن و باعث شد من یه شهر دوری که مرکز استان هم نبود قبول بشم. در حالی که تو شهر خودم یا استان های همجوار میتونستم بهترین رشته هارو بخونم. اشتباهای دیگه هم تکیه کردن به برنامه یه موسسه، اجرای مو به موی توصیه های مشاور، استفاده از فقط یک مشاور و لحاظ کردن نظراتی بود که به عمد اشتباه بودن و باعث شد من پشت کنکور بمونم.
هر چیزی تو این دنیا قاعده و حکمت داره حالا مثلا شما اسمشو بزار کارما و کائنات؛ من شاید از این اتفاق ناراحت باشم ولی قطعا این اتفاق توی رشد من و توی رسیدن به اون هدفی که از طرف خدا برام تعین شده نقش داشته. مطمئنم سالها و شاید دهه ها بعد میفهمم این چه لطف بزرگی از طرف خدا بوده.
بعد از بارها ویرایش هم به این نتیجه رسیدم که تنها یک خوبی و حسن میتونم اسم ببرم که اتفاقا بسیار بسیار هم مهمه؛ توی این اتفاق خیلی از پیشفرض های ذهنی من به چالش کشیده شد. شرایط جدید باعث شد به شناخت بهتری از خودم برسم و چیزای جدیدی رو از خودم کشف کنم. خیلی چیزا از اهمیت افتادن و خیلی چیزا با اهمیت شدن. و همه اینها باعث با تجربه تر و پخته تر شدن من شد. و باعث شد که از این به بعد مواجهه ی بهتری با زندگی و پستی بلندی هاش داشته باشم.
درسته همه ی اینایی که میگم سرم اومده ولی تا الان که هیچی نتونسته جلوی منو بگیره. میشه گفت بدترین وضعیتی بود که میتونستم توش باشم. درسته اذیت شدم ولی هیچوقت تسلیم نشدم و نه تنها دست از تلاش برنداشتم بلکه تلاشمو چندین برابر کردم. و همه ی اینا قطعا از الطاف الهی بوده، نه قدرت من! و برای این پوستِ کلفتی که بهم داده شده خدارو شکر میکنم.
چون اینجا ویرگوله پس بهتره با خود ویرگول شروع کنیم؛ من حدود 30-40 تا پیش نویس دارم که همشون بلا استثنا به علت کنکور ناقص موندن. اکثر این پیش نویسا دیگه به درد هیچکس نمیخورن چون بعد یکی دو سال کلی اتفاق جدید افتاده، تکنولوژی کلی پیشرفت کرده، ترند ها عوض شدن و و و ....
رمضان امسال انصافا یکی از معنوی ترین ماه هایی بود که تابحال دیده بودم. ولی استفاده خاصی نتونستم ازش بکنم. چرا؟ چون وقت سر خاروندن نداشتم. حتی میخواستم سحری بیدار نشم و با شکم خالی روزه بگیرم ولی خوابم و به تبع اون ساعت درس خوندنم بهم نخوره.
به علت عبور سن از 19 سالگی از تکفل پدرتون خارج میشید و مستقل به حساب میاید. و این یعنی حق اولاد و خدمات درمانی و بعضی امتیازات، دیگه شامل شما نمیشه متاسفانه.
فشار هایی که از طرف اطرافیان بهتون وارد میشه هم خیلی آزار دهندس. مثلا یکی که جواب سلام شمارم نمیداده میاد بهت میگه: عههههه چی شد پس، عههههه حیف شد، عههههه چرا موندی و.... الی ما شا الله. حالا من نمیگم کیا بودن و چیا گفتن و چه ها شد.
دایره دوستان شما به شدت تنگ میشه. چون یا به چشم یه شکست خورده بهتون نگاه میکنن یا هم خودشون مثل شما وقت ندارن. تنها خانواده و ته تهش 3-4 نفر از دوستای واقعیتون پشت شما میمونن و گاه و بیگاه احساس تنهایی میاد سراغتون که واقعا خیلی عذاب دهندس. سپس به علت برگزیدن عزلت و کمبود هم صحبت، شما قدرت تکلم و فن بیانتون رو از دست میدید. حنجره سالمه ها ولی مغز یادش نیست تو اون موقعیت چه کلماتی باید بگه!
همه این فشار های روحی که گفتم باعث ضربه های جسمی هم میشه. کاهش شدید وزن و کاهش شدید قدرت عضلات میاد سراغتون. سیستم ایمنی هم خیلی ضعیف میشه. به شخصه تو اوج کرونا یه سرفه هم نداشتم ولی نزدیک به کنکور چند بار زمین گیر شدم. همه لباسام گشاد شده. علاوه بر اینا نشستن زیاد روی صندلی و زل زدن به مانیتور و کتاب، چشما و ستون فقرات آدمو نابود میکنه. سردرد و خستگی همیشگی و تیک عصبی میره رو مخ آدم. فشار عصبی و پایین موندن سر آدمو هی خون دماغ میکنه. موندن مداوم توی خونه یا کتابخونه یعنی دور بودن از نور طبیعی که این هم کمبود بعضی ویتامین هارو به دنبال داره. خوردن زیاد چای و نسکافه پدر معده رو در میاره و...
عقب موندن از برنامه ها هم یکی از بدی های پشت کنکوری بودنه. از برنامه کتاب خوندن عقب میفتید. از برنامه سخنرانی ها عقب میمونید. از برنامه دوره های آنلاینتون عقب میفتید. با توجه به تورم از برنامه خرید هاتون عقب میمونید. از برنامه کلی زندگیتون حتی عقب میمونید. نمیتونید مهارت هاتونو گسترش بدید حتی بعضی موارد داشته هاتونو از دست میدید. برنامه های ورزشی، برنامه های فرهنگی و برنامه های تفریحی و... همه رو از دست میدید که مثالاش زیاده ما شا الله.
وقتی که پشت کنکور میمونید تقریبا یه سال از عمرتون به معنای واقعی کلمه هیچ میشه(حالا اون سه سال به جهنم). مخصوصا توی رشته ای که 500000 شرکت کننده داره شمای پشت کنکور نباید به فعالیت های جانبی اصلا فکر هم بکنید. اینم کسی میگه هیچ علاقه ای به پزشکی نداره. کسانیرو میشناسم که توی دو روز 12 ساعت میخوابیدن، 36 ساعت مداوم بیدار بودن. یا بدتر از اون شب ساعت یک میخوابیدن صبح قبل پنج بیدار میشدن. بعضیا به خاطر مصرف قرص های تمرکز و این حرفا معتاد شدن. بدونید که کنکور یا پزشکی یا هر چی اصلا ارزش اینو نداره که با جونتون بازی کنید. همه بدی هایی هم که گفتم فقط این یه سال اخیر اتفاق افتاده و تقریبا همه چی توی سه سال دبیرستان طبق روال بود.
به شخصه نمیخواستم بمونم ولی مجبور شدم. ولی از طرفی شرایط مهیا بود؛ کل تغیرات افزایش تاثیر سوابق به 50 درصد و برگزاری آزمون تو اردیبهشت بود. ولی شما در صورت پشت کنکور موندن باید برای دروس یازدهم ایجاد سابقه بکنید. و تاثیر سوابق هم قراره 60 درصد بشه. البته اگه مجددا شاهد قانون جدیدی نباشیم! (همونطور که گفتم "اگه شاهد قانون جدیدی نباشیم"! مثل اینکه کنکور سال بعد(404) قراره به صورت الکترونیکی برگزار بشه اونم یکبار و همراه سوالات تشریحی و کوتاه پاسخ! برگزاری آزمون های نهایی هم جز وظایف سازمان سنجش شده) البته سعی میکنم قبل از انتخاب رشته اینو منتشر کنم که به وقتش حواستون جمع باشه که فکر پشت موندن رو هم نکنید (;
ولی اگه خدایی نکرده خواستید پشت کنکور بمونید حتما کلی تغیرات اساسی و ریشه ای انجام بدین. چه توی خودتون چه توی درس خوندنتون چه توی هر چیز دیگه. شما متوجه سطح خودتون و اشتباهاتی که داشتید شدید و یه سال وقت دارید که با مدل و منابع و برنامه جدید خودتونو از لحاظ درسی ارتقا بدید. مثلا من در طول سال وقتمو با آزمون دادن تلف نکردم و فقط این اواخر آزمون جامع دادم یا در اولین فرصت کتابامو عوض کردم یا با مشاورم قطع ارتباط کردم و در عوض با چند تا مشاور فقط یه بار صحبت کردم. در کل یعنی اگه قراره همون آدم بمونید و همون راه قبلی رو برید وقتتونو تلف نکنید.
بیشتر هم به قول ویرگولی ها برون ریزی بود تا یه پست درست حسابی!
شادمان باش ولی حال مرا هیچ مپرس
آنچه غم بر سرم آورد نمیدانی چیست
یا علی.