بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت اعلام رتبه های آزمون سراسری
برای اکثر مردم اعم از کنکوری و غیر کنکوری و نیمه کنکوری(والدین کنکوری ها) سواله که تراز چیه و چجوری محاسبه میشه. منم چون خودم درگیرش بودم و معمولا ته همه چیزو در میارم گفتم یافته های خودمو اینجا بزارم. کاملا رد پای ریاضی پشت این ماجرا مشخصه. ریاضی خیلی درس شیرینیه. البته به شرطی که با علم حساب اشتباه گرفته نشه! اگر ریاضی رو جدای از حساب بدونید و هماهنگی های درونشو حس کنید بدون شک عاشقش میشید. اونموقع مثل من به این باور میرسید که ریاضی علم زندگیه، علم حل مشکلات و مسائله. بگذریم... برای کامل بودن علاوه بر تراز، درصد و رتبه و ضریب رو هم اینجا میارم.
اولین چیزی که همه باهاش آشنا هستن درصده. درصد از اسمش معلومه که چیه. یعنی یه چیزی رو با مبنای صد بیان کنیم. معمولا از درصد برای سنجیدن سطح دانش آموز استفاده میشه. منظورم از معمولا یعنی نزد عوام. مثلا میپرسن فلان درسو چند زدی؟ توام میگی 70. درصد بین منفی 33.33 و مثبت 100 تعریف میشه. حالا چرا؟ چون هر سه سوالی که غلط میزنید یه نمره منفی برای شما اعمال میشه. حالا اگه همه رو غلط بزنید درصدتون میشه منفی سی و سه. برای محاسبه درصد و اعمال نمره منفی جواب های غلطتون رو تقسیم بر سه کنید. عدد به دست اومده رو از جواب های درستتون کم کنید و در آخر این عدد رو تقسیم بر تعداد کل سوالات بکنید. ولی هنوز یه مرحله مونده؛ باید این عدد نهایی در صد ضرب بشه. این دیگه چرا؟ چون در اصل ما با یک تناسب طرفیم که یه سمتش مخرجِ صد داره. برای از بین بردن این مخرج، طرفین (که یکیش همون عدد نهایی میشه) باید در صد ضرب بشن.
هیچی نشده رسیدیم به بخش اصلی!
درصد فقط توانایی شمارو در اون آزمون نشون میده. یعنی اصلا کاری نداره سوالات سخت بودن یا راحت! اصلا کاری نداره بقیه داوطلبایی که همراه شما بودن چطور جواب دادن. اینطوری نمیشه داوطلبارو مقایسه کرد و خوب و بدشونو مشخص کرد. اینجاست که تراز وارد عمل میشه. تراز با کمک گرفتن از علم آمار شرایطی رو فراهم میکنه که ما بتونیم مقایسه و رتبه بندی داشته باشیم. ولی تراز، سختی سوالا و تفاوت دانش آموزارو چجوری اعمال میکنه؟!
برای اینکه سختی سوالارو مشخص کنیم باید ببینیم میانگین همه ی داوطلبین چقدره! کاملا سادس میانگین کم باشه یا همه با هم هیچی نخوندن یا سوالا سخت بوده و بر عکس اگه میانگین زیاد باشه یا سوالا راحت بوده یا همه آماده بودن. وقتی میانگین رو پیدا کردیم (دیگه بزارین نحوه پیدا کردنشو نگم واقعا عیبه) میریم سراغ اختلاف از میانگین. انحراف از میانگین مشخص میکنه نسبت به بقیه داوطلبا شما در چه سطحی قرار دارید. ولی باز نمیتونه برای رتبه بندی استفاده بشه. چرا؟ چون یکا داره. برای از بین بردن این یکا از یه شاخص دیگه استفاده میشه.
وقتی از معیار های تمایل به مرکز (میانگین) استفاده کردیم نوبت به معیار های پراکندگی میرسه. برای تعین تفاوت داوطلبا از انحراف معیار استفاده میشه. انحراف معیار هر قدر بیشتر باشه یعنی داوطلبا یک دست نیستن و سطح متفاوتی دارن. به اصطلاح علمی پراکندگی بیشتری دارن. یکای انحراف معیار با داده ها برابره و میشه از اون برای از بین بردن یکای انحراف از میانگین استفاده کرد.
تا اینجای کار با انحراف از میانگین و انحراف معیار آشنا شدیم. از روی اسم هاشون میشه حدس زد که انحراف از میانگین باید تقسیم بر انحراف معیار بشه. نتیجه که تراز واقعی نامیده میشه عددی بین منفی چهار و مثبت چهار هستش. فعلا نتونستم بفهمم چرا ولی در عمل اینجوریه (ان شا الله اثباتش هم میکنم). تراز نمایشی که هممون دیدیمش با ضرب کردن تراز واقعی در یه عدد دلخواه و جمع کردنش با یه عدد دلخواه دیگه به دست میاد که برای هر موسسه و سازمانی متفاوته. مثلا قلم چی از 1000 و 5000 استفاده میکنه یا سازمان سنجش از 2250 و 5000 استفاده میکنه و...
میانگین در آزمون سراسری منفیه چون بعضیا نیان بهتر مینویسن تا اینکه بیان. البته اونایی که غایبن کلا حساب نمیشن ها ولی منظورم اینه مداد طرف بهتر از خودش میتونه بزنه؛ چون چیزی نمیزنه! انحراف معیار هم معمولا بین 14 الی 16 میشه. بعضی سایت ها که تخمین رتبه انجام میدن با دیدن چند تا از کارنامه ها سعی میکنن این دو تا مقدارو حدس بزنن تا ترازو حدس بزنن تا از روی تراز رتبه رو حدس بزنن.
تراز نمایشی در عمل باید بین منفی 4000 و مثبت 14000 باشه ولی خب نمیدونم چرا بازه از این کوچیکتره.(امسال البته معلوم نشد چیکار کردن هیچی سرجاش نیست) البته میتونه به اون عدد 2250 برگرده چون عدد دقیقش دست عموم نیست و تقریبیه. میتونید با فرض های مختلفی اهمیت تراز رو متوجه بشید. مثلا اگه همه 100 بزنن مثلا همه 60 بزنن یکی 80 مثلا همه 20 بزنن دو تا 60 و...
اونجا اون 100 ها ارزشی ندارن و ارزش 60 سومین مثال از 80 دومین مثال بیشتره و میشه مقایسه درست انجام داد.
مهم تر از اینکه طرف چقدر زده اینه که طرف چی رو چقدر زده. قطعا اهمیت زیست از زمین (یا تاریخ و فلسفه از اقتصاد و روانشناسی) بیشتره. برای همین برای درس های مهم ضرایب بیشتری در نظر گرفته میشه که تاثیر بیشتری روی نتیجه داشته باشن. برای اعمال ضریب هم از میانگین وزن دار استفاده میکنیم. یعنی تراز هر درس با ضریبش ضرب میشه و مجموع اینها تقسیم بر مجموع ضرایب میشه. نتیجه حاصل نمره کل نامیده میشه.
بعد از اینکه درصدا مشخص شد. میانگین و انحراف معیار محاسبه میشه و سپس انحراف از میانگین هر درس هر داوطلب مشخص میشه و همه تک تک تراز میشن. بعد ضرایب اعمال میشن و نمره کل هر داوطلب حساب میشه. همه ی این کارا برای رسیدن به رتبس. داوطلبا بر اساس نمره کل از بیشتر به کمتر رتبه بندی میشن. بر خلاف همه ی چیزایی که قبلا گفتم رتبه هر قدر کمتر باشه بهتره.
این رتبه کارایی زیادی داره. از جمله پز دادن تو فامیل، استوری گذاشتن، نوشتن تو بیو، بعد ها استفاده برای گول زدن دانش آموزا که من مشاور بهتریم، بعد ها تر موقع ازدواج و... اصلی ترین کاربردشم اینه پور عباس با چند هفته تاخیر اعلامش کنه!!!
یه کاربرد خیلی کم اهمیتی هم که داره موقع انتخاب رشته هر قدر رتبت بهتر باشه رشته و دانشگاه قشنگتری میخونی. (هر قدر پول بیشتری بدی آش بیشتری میخوری)
امسال نمیدونم چرا ولی رتبه ها با تراز ها همخوانی نداشتن و رتبه ها حدودا دوبرابر شده همچنین تراز سوابق هم از حد انتظار دانش آموزان کمتر بود و به نظرم به علت راحت بودن سوالات این اتفاق افتاده. در کل نه همین رتبه ی زیباست نشان آدمیت زیاد دلتونو به این چیزا خوش نکنید و مغزتونو آزاد و رها بزارید.
سوالی چیزی بود در خدمتم.
یا علی/