ابوالفضل رجبی
ابوالفضل رجبی
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

فطریه (۴) (شاعر: کمال خجندی)

از کمال خجندی هرچه بخوانیم کم است. چنانکه در مداخل پیشین گفتم این شاعر توانا و تمام‌عیار از معاصران حافظ شیرازی است. شادروان احسان یارشاطر، کمال بزرگ را از آغازگران «انحطاط» در شعر فارسی می‌انگارد! (بنگرید به کتاب «شعر در عهد شاهرخ یا آغاز انحطاط در شعر فارسی»، ص۱۰) اگر ما نیز همچون او و به طور کلی جامعه ادبی بیندیشیم، زیبایی از کیسه‌مان می‌رود. اما خوشبختانه «اغمای شعر» بخلی ندارد و در را به روی زیبایی باز می‌گذارد.

کمال نیز از طلوع ماه عید بر مطلع جام مِی خرسند است. سراینده سزاوار ما با پایان رمضان از رنج روزه بر شادخواران و می‌گساران می‌سراید و از لذت مستی در روزان و شبانِ پس از این خسران:

ساقی بیار باده که عید صیام شد

آن مه که بود مانع رندی تمام شد

در ده قدح ز اوّل روزم که بعد از این

حاجت بدان نماند که گویند شام شد

امروز هرکه خدمت معشوق و مِی کند

بختش کمینه چاکر و دولت غلام شد

بس خرقه‌ای که ماند به دکّان مِی فروش

تسبیح و جامه در گرو نُقل و جام شد

با زاهدان مگوی ز مستیّ و ذوق عشق

بر عاشقان حلال و بر ایشان حرام شد

در روی خوب گرچه تأمل مباح نیست

امکان رخصت است به نیت چو عام شد

از اهل عشق ننگ ندارد کسی کمال

جز ناکسی که در پی ناموس و نام شد

کمال کاردان خجندی رمضان را مانع «رندی» می‌شمارد. شادی او از آن روست که دیگر برای شراب‌خواری نیازی به پایان روز نیست. پیداست که (همچون خواجو و قاآنی) می‌خوارگی در شب‌های رمضان را بد نمی‌داند. اگر این بیان طنزآمیز و در عین حال تلخ و طعن‌آلود، وصف «رند» نیست، چه نام دیگری بر آن می‌توان نهاد؟ این وصف البته در ابیات دیگر نیز به چشم می‌خورد؛ برای مثال در بیت تخلص که کمال معاندانِ «اهل عشق» و پیروان «ناموس و نام» را «ناکس» می‌انگارد. در اشعاری که تا اکنون از دیگر شاعران آوردم، خوب تأمل کنید؛ گویی در مبارزه با زهد و ریا و نیز اینجا در شرح شوق عید، پرده‌ای دیگر از شعر حافظ نیز فرو می‌افتد. چنانکه در مدخل مربوط به اوحدی مراغه‌ای نیز گفتم، جامعه ادبی می‌کوشد رندی را خاص حافظ یا پرورده او نشان دهد. حتی کتاب‌ها و مقاله‌ها با نام یا مضمون «رندی در شعر حافظ» می‌نویسند. البته از دیگرانی همچون سنایی و عطار نیز -صرفاً در مقام پیش‌زمینه‌ای بر حافظ و نه بیشتر- نام می‌برند. اما هرگز از ایشان نمی‌شنوید که در این عرصه برای فی‌المثل اوحدی، خواجو، کمال، قاسم انوار، عماد فقیه و... اساساً جایگاهی قائل باشند. پیداست که -به تقریب- همچون همیشه برخطا هستند.

http://t.me/abolfazl_radjabi

حافظ پادشاه عریان شعراغمای شعرکمال خجندیماه رمضانریاستیزی
‏‏‏‏نویسنده و منتقد ادبی✍️باور دارم که ادبیات و خصوصاً شعر فارسی به دلایلی دچار رخوت و خمودگی است و نیازمند رستاخیزی رهایی‌بخش?کانال اغمای شعر? t.me/abolfazl_radjabi
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید