شاعران پیش و پس از حافظ چنانکه گفتیم، عموماً ریاستیز بودهاند. اما این ویژگی را به شیوهای شاعرانه -چنانکه از شاعر انتظار میرود- بروز دادهاند. شعر حتی وقتی محملی است برای عالیترین مفاهیم و معانی، باید به ابزارهای زیباییشناختی مسلح باشد، وگرنه نهایتاً با بیانیهای سیاسی یا اخلاقی تفاوتی نخواهد داشت. از یاد نبریم که در این قلمرو با «هنر» سر و کار داریم. نمونهای که در این مدخل پیش خواهم کشید، به یکی از همین آرایهها بازمیگردد. خواجوی کرمانی، شاعر شایسته ایرانی، در بیت تخلص غزلی شیرین چنین سخن سر میدهد:
ز جام کبر و ریا مست کی شود خواجو
کسی که در کنف کبریا بود مستور
چنانکه به روشنی میتوانید دریابید، خواجوی بزرگ، برای بیان مقصود، آرایه جناس را در کار میآورد؛ گذشتن از «کبر و ریا» ما را به ساحت «کبریا» میرساند. گویی مایه شکست آن ساحت، کبر و ریاست. خواجو در این بیت هم با خودنمایی درمیافتد و هم با خودبینی. سخن بر سر آن است که خواجو معنای مورد نظرش را به زیورِ آرایهها میآراید. بعدها با واژههای «مستی» و «مستوری» نیز کار خواهم داشت. اگر خواجو صرفاً و بی بهرهای از آرایهها، به اهل کبر و ریا میتاخت، در مقام مبارز مقبول و مأجور بود.اما برای رسیدن به «شعر» ناگزیر باید بدایعِ سخن را نیز در کار آورد.
حال همان بیت خواجو را بسنجید با ابیاتِ ذیل از حافظ:
باده نوشی که در او روی و ریایی نبود
بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست
***
حافظ مکن ملامت رندان که در ازل
ما را خدا ز زهد ریا بینیاز کرد
***
غلام همت آن نازنینم
که کار خیر بی روی و ریا کرد
در هیچکدام از این ابیات خبر و اثری از آرایهای که کلام حافظ را به سطح «شعر» ارتقا دهد، نمییابیم. چنانکه گفتم، مبارزه با زهد و ریا راه و روندی بسیار مقبول است. هزاران آفرین به آنانکه رو در روی دورویان و زهدفروشان میایستند. به بیپرواییشان غبطه میخورم. اما بدیهی است که این مبارزه در قلمرو شعر باید از مدخل و مجرای «بدایع» بگذرد، وگرنه شایسته نام شعر نخواهد بود.
شاید در ابیاتی که از حافظ برشمردم، معانی و مفاهیم دیگری بیابید. از آن جمله در بیت دوم، مفهوم «رند» و تقابل «ازلی» او با «روی و ریا» طرح میشود. بعدها معادلهای دیگر شاعران را که همین مفهوم و معنا را منتقل میکنند، خواهم آورد و خواهم گفت که حتی این مفهوم و معنا نیز در دیوان ایشان به طریقی شاعرانه بیان شده است. اما آنچه نقداً در نظر داشتم، توجه شاعری چون خواجو به جنبههای زیباییشناختی در مبارزه با زهد و ریا بود. در مداخل بعد همین تقابل را پی خواهم گرفت.
http://t.me/abolfazl_radjabi