ویرگول
ورودثبت نام
ابوالفضل رجبی
ابوالفضل رجبی
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

پرده سوم: افسانه‌سازی، افسانه اول: الا یا ایها الساقی... (بخش اول)

فاتحة‌الکتاب حافظ را بارها خوانده‌اید و شنیده‌اید. ظاهراً اول بار در قرن دهم، شارحی به نام سودی بسنوی مدعی شد که مصراع نخستین این غزل از یزید است. اما مهم‌تر از آن، این شارح ترک ادعا کرد که پس از حافظ دعوا بر سر مصراع مذکور بالا گرفته است. حتی به اهلی شیرازی -شاعر قرن نهم که هرگز کوچک نیست- خوابی را نسبت می‌دهند. در آن خواب خواجه شیراز به شاعرِ ما می‌فهماند که اقتباس مؤمن از کافر هیچ منعی ندارد. از کاتبی نیشابوری هم -که باز سراینده‌ای سترگ است- در قالب ابیاتی نقدِ اقتباس حافظ نقل می‌شود. بدیهی است که چنین اشعاری را در دواوین اهلی و کاتبی نخواهید یافت.

پس از سودی، در قرون اخیر، جماعت حافظ‌پرست همین ماجرا را بارها نقل کرده‌اند. اکنون حتی میان عامه مردم نیز این قول جریان دارد که مصراع مذکور از یزید است. مفسران به این اقتباس غالباً در دو مرحله واکنش نشان داده‌اند؛ از دید ایشان اولاً چنین مصراعی به یزید تعلق ندارد. ثانیاً حتی با فرضِ تعلق مصراع به یزید، بر حافظ حرجی نیست. خواجه در مقام شاعری خلاق از هرکسی می‌توانسته بگیرد و بپرورد و به اوج برساند.

اما در اینجا پرسشی مجال طرح می‌یابد: به ویژه در قرون اخیر، اساساً چه کسی حافظ را به دلیل چنین اقتباسی نقد کرده است؟ یعنی مفسران در مقابل چه کس یا کسانی از خواجه دفاع می‌کنند؟ بدان می‌ماند که برای وجود و حضور سیاره زمین در منظومه شمسی دلیل بیاوریم و علی‌الدوام از آن دفاع کنیم! مگر کسی خلاف این قول را مدعی شده است؟ اما باید بزرگ‌ترین پیامدِ این بحث‌ها و ارجاع به افسانه مذکور و جنجال ادعاییِ متعاقبش را غفلت از عیارِ زیبایی‌شناختی غزل دانست. مادامی‌که هم جامعه ادبی و هم عامه مردم درگیر آن افسانه هستند، کسی به متن غزل همچون شعر نمی‌نگرد. سخن را در مدخل بعد پی بگیرید.

http://t.me/abolfazl_radjabi

حافظ پادشاه عریان شعرافسانه سازیکاتبی نیشابوریاهلی شیرازیالا یا ایها الساقی
‏‏‏‏نویسنده و منتقد ادبی✍️باور دارم که ادبیات و خصوصاً شعر فارسی به دلایلی دچار رخوت و خمودگی است و نیازمند رستاخیزی رهایی‌بخش?کانال اغمای شعر? t.me/abolfazl_radjabi
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید