ابوالفضل رجبی
ابوالفضل رجبی
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

پرده سوم: افسانه‌سازی، افسانه چهارم: انکار معاد و تکفیر حافظ(بخش اول)


خاستگاه افسانه چهارم نیز همان فقره پیشین از «حبیب السیر»، اثر غیاث‌الدین خواندمیر است؛ شاه شجاع حاضرجوابی خواجه را به دل می‌گیرد و راهی برای انتقام می‌جوید. از قضا در همان ایام لسان‌الغیب در مقطع غزلی چنین سروده است:

------------------------------------------------------------

گر مسلمانی از این است که حافظ دارد

وای اگر از پی امروز بود فردایی

------------------------------------------------------------

شاه این بیت را نشانی بر تردید حافظ در معاد می‌انگارد. حسودان و بدخواهان نیز در آتش خشم او می‌دمند. شاعر شیرازی برای آنکه از انتقام شاه در امان بماند، پیش از بیت مذکور، بیتی دیگر می‌آورد و سخن را در دهان شخصی دیگر می‌گذارد:

------------------------------------------------------------

این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه می‌گفت

بر در میکده‌ای با دف و نی ترسایی

------------------------------------------------------------

با این تدبیر دیگر جرمی متوجه حافظ نخواهد بود، چرا که صرفاً قولی را از ترسایی نقل می‌کند. شاه باز هم مات می‌ماند و از مجازات شاعر چشم می‌پوشد. لابد دوستداران خواجه محمد بر درایت او آفرین می‌زنند. اما این حکایت نیز نقصانی دارد؛ در این بیت، حافظ گفتار ترسا را تأیید می‌کند یا دست‌کم می‌پسندد. حدیث آن ترسا، حافظ را «خوش آمده است.» اگر چنانکه دوستان مدعیند، شاه پی‌جوی بهانه‌ای برای انتقام بود، این بیت گره از کار حافظ گشوده نمی‌شد. شاید نیز گرهی بر آن می‌افزود. منطق داستانی دوستان چونان همیشه می‌لنگد.

افسانه مذکور را حتی طیفی از دوستداران خواجه که با زندگینامه‌نویسی مخالف بوده‌اند، می‌پذیرند. برای مثال، رضا داوری اردکانی که جمعی دیگر از حافظ‌پرستان را «متتبع» می‌خواند و از مسیر فهم خواجه به دور می‌انگارد، در شرح افکار حافظ به همین افسانه استناد می‌کند. («شاعران در زمانه عسرت»، صص ۱۱۱-۱۱۲) همچنین علی دشتی در «نقشی از حافظ» همنوا با غالب حافظ‌پرستان از این افسانه، افسانه‌ای دیگر بیرون می‌کشد: «بر اثر فتنه‌ای که شاه شجاع بر ضد حافظ برانگیخت و راجع به شعر «وای اگر از پی امروز بود فردایی» غوغایی راه انداخت، کسان حافظ اشعار وی را از بین برده و مخفی ساختند و این دیوانی که امروز در دست ماست، پس از مرگ وی جمع و تدوین شده است.» بحث را در نوشتار بعد پی بگیرید.

http://t.me/abolfazl_radjabi

حافظ پادشاه عریان شعرافسانه سازیحبیب السیرغیاث الدین خواندمیرشاه شجاع
‏‏‏‏نویسنده و منتقد ادبی✍️باور دارم که ادبیات و خصوصاً شعر فارسی به دلایلی دچار رخوت و خمودگی است و نیازمند رستاخیزی رهایی‌بخش?کانال اغمای شعر? t.me/abolfazl_radjabi
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید