
نویسنده : محمد حبیب اللهی
مقدمه
در عصر دیجیتال، اینترنت، گوشیهای هوشمند و فضای مجازی نه فقط ابزارهای ارتباطی، بلکه بسترهای اصلی آموزش، اشتغال، هویتیابی و مشارکت اجتماعی شدهاند. اما در جامعه امروز ایران، نابرابری در دسترسی و استفاده مؤثر از فناوریهای دیجیتال به یکی از بحرانهای خاموش اما تأثیرگذار تبدیل شده که پیامدهای آن، فراتر از مسائل اقتصادی، بر روان و زیست اجتماعی شهروندان سایه انداخته است.
1. دیجیتالگرایی بدون عدالت زیرساختی
شهرهای بزرگ با سرعت به سمت زندگی دیجیتالی حرکت میکنند؛ اما در بسیاری از مناطق محروم، حتی اینترنت پایدار وجود ندارد. دانشآموزانی که در دوران کرونا نتوانستند به آموزش مجازی دسترسی داشته باشند، هنوز با تبعات آن درگیرند. این نابرابری نه از ضعف تلاش فردی، بلکه ناشی از نبود زیرساختها و توزیع ناعادلانه منابع دیجیتال است.
2. فشار روانی کاربران «غیرهمسطح»
در شبکههای اجتماعی، همه در یک میدان دیده میشوند؛ اما همه ابزار بازی را ندارند. نوجوانی که با گوشی قدیمی خود، شاهد زندگی به ظاهر لاکچری همسالانش است، ناخواسته در معرض مقایسه، احساس کمارزشی و اضطراب قرار میگیرد. این پدیده، شکاف روانی ایجاد میکند که خود را در رفتارهای پرخاشگرانه، انزوا یا گرایش به مصرفگرایی ناسالم نشان میدهد.
3. نابرابری دیجیتال و مشارکت اجتماعیِ محدود
در زمانهای که اعتراض، پیشنهاد، مطالبه و حتی فعالیت مدنی به بسترهای آنلاین گره خورده، نبود دسترسی یا مهارت دیجیتال به معنای حذف بیصدا از جامعه است. افراد سالمند، روستاییان یا اقشار کمدرآمد، اغلب از این عرصه کنار گذاشته شدهاند و این عدم مشارکت، حس طرد اجتماعی و بیتأثیری را در آنان تقویت میکند.
4. عدالت دیجیتال، فقط اینترنت نیست
بسیاری گمان میکنند با توسعه فیبر نوری و ارائه بستههای اینترنت ارزان، عدالت دیجیتال برقرار میشود. اما حقیقت آن است که سواد رسانهای، امنیت داده، آموزش خانوادهها و حتی طراحی پلتفرمهای بومی با نگاه فرهنگی نیز جزئی از این عدالتاند. عدالت دیجیتال یعنی همه بتوانند بدون احساس ضعف، عقبماندگی یا خطر، از امکانات فناوری بهره ببرند.
جمعبندی
مسئله نابرابری دیجیتال نه یک موضوع صرفاً تکنولوژیک، بلکه یک مسئله اجتماعی، آموزشی و روانی است که اگر نادیده گرفته شود، موجب انباشت نارضایتی پنهان و کاهش سرمایه اجتماعی خواهد شد. توسعه هوشمندانه فناوری، بدون تمرکز بر عدالت و فرهنگسازی، نهتنها شکافها را کم نمیکند، بلکه میتواند نابرابریهای جدیدی را شکل دهد. امروز بیش از هر زمان، لازم است نگاه سیاستگذاران از صرف توسعهی فناوری به سمت عدالت در بهرهبرداری انسانی از آن سوق پیدا کند؛ چرا که جامعهای که همه در آن دیده و شنیده شوند، پایدارتر و سالمتر خواهد.