ویرگول
ورودثبت نام
Abtin Javidpour
Abtin Javidpour
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

حقوق زن

.

امروزه بحث حقوق زن بسیار داغ تر از گذشته توسط اقشار مختلف و به ویژه فعالین این حوزه پیگیری می شود.

اما نکته ی قابل توجه که سد راه این موج در داخل کشور است عدم وجود نگاه بنیادی به این مطالبه ی اصلی است.

گویی اصل موضوع فراموش شده و همه سرگرم مسائل فرعی شده ایم انگار جایگاه اصلی زن را رها کرده و به دنبال امتیازات بیهوده ایم که این روش هیچ گاه به نقطه ی پایداری نخواهد رسید.

برای رسیدن به سر منزل مقصود گام اساسی، پذیرش انسانیت است که متاسفانه در فهم آن هنوز ره زین شب تاریک برون نبرده ایم و به جای رفتن به سمت پذیرش یکدیگر دچار توهم کشف های نو می‌شویم و یا اندر خم یک کوچه جولان می دهیم و هر روز در این مرداب نا آگاهی بیش از گذشته فرو می رویم.

در چنین شرایط غبار آلودی است که برخی سعی در کشف جایگاه رفیع زن در شرع مقدس دارند و نکاتی را پیرامون عقب ماندگی قوانین نسبت به شرع در مواجهه‌ی با مقوله‌ی زن به رشته‌ی تحریر در می آورند گزاف نیست اگر بگوییم زنِ برآمده از سنت را به هیچ وجه نمی توان با زنی که از حمایت قوانین کنونی کشور برخوردار است مقایسه کنید و باید به حق‌، بزرگان حقوق را در یافتن فضاهای مختلف برای متعادل کردن احکام و تناسب آن با زمان مورد ستایش قرار دهیم و از توهم کشف های غیر واقع بپرهیزیم. اما باید دید الگوی جامع و کامل در نگاه این کاشفان متوهم کدام است؟ و دقیقا چه ویژگی هایی دارد؟ آیا نمونه ی کامل یک زن در نظر آنان می تواند یکی از شخصیت های بزرگ مذهبی باشد؟ و یا زنی مدرن و یک کنشگر فعال اجتماعی در قرن بیست و یک را در اذهان خود می پرورانند؟ از دیدگاه نگارنده مخلوط کردن این دو نمونه ملغمه ی بی هویتی را ایجاد می کند که با چالش های عمیقی روبرو خواهد شد.

گویی باری گران بر قامت اسطوره ای می نهیم که خود هیچ تمایلی به آن نداشته و همه چیز از لحظه ای آغاز می شود که سنگینی نگاه تاریخ بر دوش او می افتد و این بارِ هزار و یک ساله هر روز گران تر می شود منی که می خواهم برده‌ی محترمی داشته باشم تا در پناهم آرام بگیرد برده ای که از حق مسکن و طلاق و شغل و هزار و یک عنایت ملوکانه ی من بهره می برد اما هر چقدر هم عزت بر سرش نازل کنم هنوز همان برده است که شاید مهرش عندالمطالبه باشد اما محکوم به تمکین است.

شجره ی تبعیض در چشمان خیره مانده ریشه می دواند و هر روز در خاک این شوره زار نحس محکم تر می شود؛ اما به یاد داشته باشیم این موجود فریبنده ی مزوّر و احساسی و ناپاک را که نه شایسته ی مقام قضاوت و نه لایق برای حکومت و نه امین برای مشورت و نه عاقل برای شهادت می دانی ، خداوندگار تو مادر است.

نگاه حماقت از چهره ها آویزان و تیغ داس تعصب انسان را در میان کاغذ پاره های متعفن به اسارت می کشد ای کاش لحظه ای تفکر از نگاه های ما می گذشت شاید آن روز امید رستگاری بود.


حقوق زنحقوق زن در فقه و قانونحقوق زن در قانونحقوق زن در اسلامجایگاه زن در اسلام و قانون
آبتین جاویدپور وکیل پایه یک دادگستری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید