جریان محتوا چیست؟ هر سایتی محتوایی تولید میکند و بازاریابان نیز از چالشهای پیش روی خود به خوبی خبر دارند. اگر یک بازاریاب معمولی باشید شاید با اجرای کمپینها و برنامههای مختلف سعی در نشان دادن محتوای خود و سر و صدا در فضای کسب و کار کنید، اما همه میدانیم چیزی که راحت به دست بیاید، راحت از دست میرود و این زمان است که ارزش یک چیز را مشخص میکند، به همین دلیل بازاریابان حرفهای علاوه بر کمپینها و برنامههای هیجان انگیز به فکر زمانی که خبری از کمپین نیست و باید مرحلهی گذر تا مرحله بعدی را بگذرانند، میافتند و برای این مرحله هم برنامه دارند.
نمایش فهرست این آموزش : [نمایش]
جریان محتوا ، حداقل در رابطه با استراتژی بازاریابی محتوا ، به نحوه جریان کلی کمپین بازاریابی محتوایی شما اشاره دارد. این است که چگونه هر قطعه محتوای تولید شده را با هم گره می زنید ، نحوه بازاریابی محتوای شما از قطعه به قطعه دیگر و حتی نحوه نمایش کل کمپین از بالا به پایین. جریان محتوا این است که همه چیز را جالب و متنوع نگه دارید بدون اینکه مخاطبان خود را در طول مسیر از دست بدهید.
بسیاری از کارشناسان محتوا جریان محتوا در کمپین های بازاریابی را با ساخت موسیقی یکسان می دانند. دلیل خوبی برای این نامگذاری وجود دارد. مانند موسیقی ، اگر بیش از حد “صداها” (در این مورد ، انواع محتوا یا حتی موضوعات) را تکرار کنید ، محتوا به سرعت خشک و کهنه می شود.
مردم از دیدن یک چیز بارها و بارها خسته می شوند و سرانجام سرگردان می شوند تا چیز جالب تری را بیابند.
بریم بخونیم : بک لینک backlink چیست ؟
بنابراین ، چگونه می توانید بفهمید که جریان محتوای شما مشکل دارد؟ چند نشانه اصلی وجود دارد کمپین خود و آنچه ارسال می کنید را مرور کنید ؛ آیا همه آنها تقریباً یک موضوع هستند؟ آیا به سادگی وبلاگ را بعد از وبلاگ مرور می کنید؟ آیا شما فقط الگوهای رفتاری را در صفحه فیس بوک خود ارسال می کنید و هیچ چیز دیگری؟ این یک نشانه مطمئن است.
راه دیگر برای تشخیص مشکل در محتوای محتوای سایت این است که به مرور نتایج خود را بررسی کنید. کاهش نرخ کلیک (CTR) ، تعاملات رسانه های اجتماعی و نرخ کلیک برای باز کردن (CTR) ممکن است به کاهش علاقه به محتوای شما اشاره کند. سعی کنید دقیقاً مشخص کنید که این نرخ ها کجا شروع به کاهش کرده اند ، و سپس با برنامه محتوای خود ، تعیین کنید که “جریان” کمپین شما از کجا رنج می برد.
به نظرتان دلیل ماندگاری یک آهنگ کلاسیک چیست؟ هنگامی که بعد از سالها، کارهای بتهوون و موتزارت را میشنوید هنوز هم آن شکوه و بزرگی را حس میکنید و به سرعت جذب این موسیقی میشوید. شاید دلیلش اوج و فرودی باشد که این موسیقیدانان در موسیقی و کارهای شاهکار خود رعایت میکنند و نمیگذارند در طول شنیدن یک موسیقی ۵ تا ۱۰ دقیقهای یا حتی با زمان بیشتر خسته شوید. در بازاریابی محتوا نیز به همین صورت است. مخاطب به آرامی با شما همراه میشود و منتظر نقطه اوج و نواختن نتهای بالا از طرف شماست، وقتی نقطهی اوج را اجرا کردید باید دوباره جریان را آرام کنید و آنها را منتظر نقطهی اوج و نتهای بالای بعدی بگذارید.
این چرخه که مانند یک ملودی، تکرار میشود را شاید بتوانیم جریان محتوا (Content Flow) بنامیم. جایی که یک بازاریاب محتوا باید بداند چه زمان شروع به اجرای نتهای بالا (ایجاد کمپینهای خلاقانه و هیجانانگیز) کند و چه زمان جریان را آرام کند و با مردم همراه شود. جریان محتوا یک ملودی برای استراتژی محتوا شماست که در حال حاضر به خوبی عمل نمیکنند. در این بخش میخواهیم با جریان محتوا بیشتر آشنا بشویم و ببینیم چه نقشی در ماندگاری سازمانها و کسب و کارها دارد.
وقتی موسیقی اجرا میشود نقاط اوج باید به وسیلهی ادوات دیگری به هم متصل شوند، به همین دلیل با نتهای آرام این قطعی ارتباط نتهای بالا با هم را برطرف میکنیم. پاسخ به این قطعی ارتباط را میتوان جریان یا پویایی نام گذاشت. در بازاریابی محتوا نیز به همین گونه است و این قطعی بین برنامهها و محتواهای بسیار خوبمان را با دیگر چیزها پر خواهیم کرد که به آن جریان محتوا یا پویایی محتوا میگوییم.
“کل مجموعه از تعداد قطعاتی که در آن استفاده میشود بزرگتر است.” – ارسطو
این نقل قول از ارسطو، به صورت فصیح ارزش واقعی استراتژی محتوا را بیان میکند. استراتژی بازاریابی محتوای شما صدها یا هزاران داستان مرتبط نیست. آن یک داستان با صحنه های زیاد است. دقیقا مانند یک فیلم به کارگردانی کویینتین تارانتینو یا مارتین اسکورسیزی. یک فیلمنامه کامل که شامل سکانسهای مختلف است. به همین دلیل راه ایجاد هر نوع ارتباط طولانی مدت با مخاطبان شما، ایجاد تغییر در استراتژی محتوا و اتصال آن دسته از کمپینها یا قطعات مهم با هم با استفاده از قطعات کوچکتر است. شاید قطعات لگو را دیده باشید که در کودکی با آنها خانهسازی میکردیم. هر لگو که با اشکال مختلف است، یک قطعه از چیز بزرگتری است که ما میسازیم. میتواند یک خانه باشد یا یک اکشن فیگور از آیرون من!
بریم بخونیم : آموزش رایگان کپی رایتینگ چگونه است؟
بهترین راه برای تجسم این مثال در محتوا، تصور کردن محتواهایی که روزانه منتشر میکنید، به عنوان نتهای آرام (زمزمه) که باعث میشود کمپینهای شما (نتهای بالا یا فریاد) که در حال اجراست، زنده و همیشگی بمانند تا یک موسیقی کامل یا یک فیلم با کشمکش و گرههایش ایجاد شود.
جریان محتوا یک موسیقی یا فیلمنامه است!
برای درک چگونگی ایجاد تنوع در هر استراتژی خوب برای محتوا، باید لحظهای به دنبال برخی از بزرگترین سازندگان محتوا باشیم که هنوز هم در میان مردم زنده هستند؛ آهنگسازان موسیقی کلاسیک که استادان مفهوم “زمزمه” و “فریاد” هستند.
به هر قطعه “عالی” که گوش دهید، بلافاصله متوجه خواهید شد که دورههای آرامتری دارد و به دنبال آن دورههای بلندتر و بزرگی نیز وجود دارند. این چیزی است که باعث پویایی و ایجاد یک سفر جذاب از طریق ترکیب پستی و بلندی برای مخاطب میشود. به وضوح میشود در عکس طول موج صوتی چنین قطعاتی این مسأله را ببینیم. در زیر یک ترکیب موج صوتی از بتهوون وجود دارد که دارای نقاط زمزمه و فریاد است. به همین دلیل است که آهنگهای کلاسیک میتوانند برای مدت طولانی ادامه پیدا کنند، بدون اینکه علاقه مخاطبانشان را از دست بدهند.
اگر این موج صوتی یک استراتژی محتوا یا یک برنامه ویرایشی و تحریریهای باشد، “قلهها (اوج)” ایدههای تبلیغاتی و کمپینهای بزرگ هستند، در حالی که “فرورفتگیها” همان محتوای روزانه هستند که ایدههای بزرگ شما را با هم به روشی یکپارچه و جذاب میچسبانند. نتیجهی آن یک ترکیب منسجم است که به کاربر اجازه میدهد طیف کاملی از استراتژی بازاریابی محتوای شما را حس کند و هنوز هم آن را به عنوان یک داستان کامل و کلی تجربه کند.
با توجه به اینکه اکنون میدانیم که جریان محتوا در زمینه موسیقی چگونه کار میکند، اکنون باید ببینیم که چگونه میتوان این اصول مهم را در بازاریابی محتوا به کار برد. اولین قدم برای ایجاد جریان مناسب مطالب در درک اهمیت آن است، اما مرحله دوم در برنامهریزی و سنجش کار خود شماست.
برای انجام این کار، باید در ابتدا، با فرآیند ایده پردازی شروع کنید. در اینجا داشتن یک فرآیند صحیح برای به وجود آوردن ایدههایی که به صورت مداوم و کافی از ایدههای مناسب و متناسب با مفهوم “اوج” و “فرورفتگی” تولید شوند بسیار مهم است. حال بیایید ادامه فرآیند را بررسی کنیم.
هنگامی که از جلسات طوفان مغزی، ایدههای کافی دارید، مرحله بعدی شروع به “درجه بندی” آنها به ایدههای “کوچک”، “متوسط” یا “بزرگ” است. شما میتوانید این کار را به صورت دستی انجام دهید یا از ابزار رایگان و جدید Zankle Media Content Flow Generator استفاده کنید.
بریم بخونیم : کپی رایتینگ Copywriting چیست ؟
پس از به دست آوردن لیست اولیه ایدههای خود، باید آنها را در یک ستون اکسل یا گوگل شیت ساده ذکر کنید. ستون بعدی باید درجه اهمیت ایدهتان باشد. ستون بعدی مقدار زمان و منبع ایجاد هر ایده است. هدف از این کار ایجاد و ترسیم یک نمودار است مانند یک موج صوتی!
مرحله بعدی این است که تاریخهای انتشار پیشنهادی را ترسیم کنید، در آخر از آن یک نمودار بگیرید و جریان محتوای خود را ببینید. به همین راحتی!
البته، شما باید بدانید که به دنبال چه چیزی هستید تا بتوانید برنامه محتوای اولیه که تهیه کردید را بررسی کنید. به زبان ساده، هیچ شکل و الگوی مشخص و کاملی برای جریان محتوا وجود ندارد چون هر شغل دارای اهداف مختلفی است، اما هر زمان که شک کردید جریان محتوایی شما درست است، میتوانید به مثال قطعات کلاسیک بازگردید و ببینید آیا ایدههای شما با محتواهای روزانهتان یک جریان محتوایی خوب را که بیننده را جذب و همراه خود کند، دارد یا خیر! باید مطمئن شوید که در یک موسیقی قطعات بزرگ یا همان اوجها به صورت مساوی و خوب در کل قطعه پخش باشد، تا مخاطب همیشه منتظر ایدهها و برنامههایی برای غافلگیریشان از طرف شما باشد.
معمولا بهترین مثال برای ایجاد یک جریان محتوایی موفق مجلاتی هستند که اشتراکهای بلندمدت چند ساله میفروشند. تیم محتوایی و تحریریه آنها به خوبی میدانند باید برای مدت طولانی مخاطب خود را متعجب و راضی نگهدارند و آنها را هر سری درگیر مطالب خود کنند. به همین دلیل اگر مجلهای درباره زنان باشند، میدانند مخاطبانشان کسانی هستند که میخواهند بدن خود را بهبود بخشند یا میخواهند ذهن خود را بهبود بخشند و یا می خواهند دوستداران بهتری داشته باشند.
تیم تحریریه این مجله میداند که باید جزئیات را به خوبی درک کنند و از همه عناصر استفاده کنند تا خوانندهی خود را سرگرم کنند. این کار به صورت تصادفی اتفاق نمیافتد بلکه با فرآیند ایجاد پرسونا شروع میشود تا مجموعه علاقههای کلیدی مخاطبان را تقسیم کنند. سپس آنها تمام موارد را در ستونهای محتوایی و مطالب خود میآورند. سپس این مفاهیم به صورت ماهیانه در برنامه تحریریه پوشش داده میشوند و نحوه پوشش هر موضوع اصلی و زمانی که ارائه میشوند متفاوت خواهد بود.
بنابراین، در ماه اول، مفهوم “بهبود بدن” به صورت طولانی پوشش داده میشود و محتواهایی با موضوع “کم کردن وزن” یا “علم رشد عضلات” تولید میشود، در حالی که در ماه آینده ممکن است بسیار کم به این موضوع بپردازند و مفهوم “عشق” گلدرشتتر باشد. اینگونه یک جریان محتوا ایجاد میشود.
بریم بخونیم : بازاریابی قیف محتوا چیست ؟
حال که جریان محتوایی ایجاد کردید باید بدانید که امروزه مردم در دستگاههای مختلفی مانند لپتاپ، موبایل و تبلت له محتواهای شما دسترسی دارند. به همین دلیل باید برنامههایی نیز برای این دستگاهها هم داشته باشید. برای مثال ستونهای محتوایی و صفححات خود را با قابلیت ریسپانسیو بسازید یا صفحات را به AMP مجهز کنید تا در کمترین زمان بتوانید مطالبی که مخاطبانتان به آنها علاقهمندند به آنها برسانید.
مانند هر چیز دیجیتالی، هیچ الگوی ایدهآلی وجود ندارد که بگوییم باید شبیه به آن باشید تا برندتان را به همه بشناسید و مخاطب را درگیر محتواهایتان کنید، اما با استفاده از یک برنامه خوب و جریان محتوا میتوانید هر چه بیشتر مخاطبان را سرگرم کنید تا مدت طولانی همراه شما باشند. از این رو میتوانید برای استراتژی محتوا و جریان محتوایی خود از این ۶ مرحله استفاده کنید.
۶ مرحله برای استراتژی محتوا و جریان محتوایی وبسایتتان میتوانید انجام دهید که عبارتند از:
رضایت شرکت ها از نرخ تبدیلشان در طول ۴ سال پیش کاهش پیدا کرده است! بر طبق آمار، تنها ۲۲ درصد از شرکت ها از نرخ تبدیل خود راضی هستند.
رسیدن به نرخ تبدیل خوب راه مناسبی برای برگشت سرمایه در بازاریابی میباشد و برای موفق شدن باید ابتدا بر روی مفاهیم پایه ای کار کنید مانند بازاریابی ایمیلی و بازاریابی محتوا.
برای افزایش نرخ تبذیل با جریان محتوا راه های زیر را پیشنهاد می کنیم:
هر بخش از محتوا که در سایت خود قرار میدهید باید کاملاً مفید بوده و جوابگوی نیاز کاربر باشد تا بتواند باعث افزایش نرخ تبدیل شود. بهترین راه برای رسیدن به این هدف، ایجاد محتوایی است که مورد نیاز کاربر میباشد.
پس مطالبی که کاربرانتان علاقه به خواندنشان دارند را پیدا کنید.
بریم بخونیم : بازاریابی محتوایی دیجیتال چیست ؟
از راه های زیر میتوانید ایده هایی جریان محتوا برای ایجاد محتوا از مشتریانتان بگیرید :
برای داشتن نرخ تبدیل بهتر باید فراتر از تکنیک هایی که وجود دارند فکر کنید. باید برای کاربران و مشتریانتان محتوای ارزشمند ایجاد کنید. دیگر انباشته کردن کلمات کلیدی در محتوا راه حل خوبی نیست.
سعی کنید تجربیات و تخصص خود را در وب سایتتان به اشتراک بگذارید. اگر این کار را انجام دهید کاربرانتان وقت و توجه بیشتری برای شما خواهند گذاشت.
استراتژی تولید محتوای شما باید به گونه ای باشد که باعث ایجاد تعامل بین شما و مخاطبین و بازار هدفتان شود. این تعامل میتواند به صورت امکان نظردهی، به اشتراک گذاشتن مطلب، دسترسی به شما و … باشد.
اکثر افراد زمانی برای بهینه سازی محتوای خود نمی گذارند و تنها آن را منتشر می نمایند. تست کردن محتوا و پاکسازی آن برای افزایش ارزش آن بسیار مهم است. چنانچه محتوایی را تولید میکنید و دیگر آن را چک نمی کنید در واقع محتوای خود را دور انداخته اید.
گاهی اوقات هم افراد زیاده روی کرده و برای بهینه سازی بارها و بارها محتوا را تغییر میدهند که این کار هم خوب نیست و در واقع اتلاف وقت است.
برای جلوگیری از این مسئله روشی وجود دارد به نام تقسیم ۴۰/۶۰. طبق این روش باید ۶۰% زمان خود را صرف تولید محتوا و ۴۰% بقیه را صرف بازبینی و بهینه سازی آن نمایید.
بریم بخونیم : محتوای عمیق در سئو چیست ؟
تنها راه متمایز کردن خودتان ایجاد منابع جامع و با کیفیت بالا میباشد. و خبر خوب این است که برای این کار نیازی نیست حجم وسیعی از محتوا تولید کنید.
باید مقدار معقولی محتوا ایجاد کرده و بیشترین استفاده را از آن ببرید از طریق تبلیغ کردن آن در تمام پلت فرم های ممکن. اکثر افراد بیشتر زمان خود را صرف تولید محتوا کرده و زمان کمتری برای تبلیغ آن میگذارند. که این کار اشتباه است.
شما باید محتوای خود را با روش های مختلف تبلیغ کنید و از شبکه های اجتماعی و پلت فرم های دیگر برای تبلیغ آن استفاده نمایید.
طبق نظر بسیاری از کارشناسان بازاریابی، اگر ۲۰% منابع خود را صرف تولید محتوا میکنید باید ۸۰% منابع خود را صرف تبلیغ آن نمایید. این همان قانون ۲۰/۸۰ میباشد.
جریان محتوا در جریان کاربر از بسیاری جهات قابل تفسیر است. میتواند به عنوان یک نمای کلی که توصیف می کند کاربران کجا می توانند در محصول شما پیمایش کنند تلقی شود.
همچنین می تواند به معنای کیفیت و تجربه واقعی مسیری باشد که کاربران برای انجام یک کار طی می کنند.
یا می تواند به معنای دنباله واقعی مراحل کاربر برای انجام یک کار باشد. نمودارهای جریان می توانند در تجسم مسیرهایی که کاربران در هنگام استفاده از راه حل شما استفاده می کنند (یعنی وب سایت یا اپلیکیشن) مفید باشند.
جریان کاربر آنها را از طریق ورودی خود با طی یک مرحله به نتیجه موفقیت آمیز و اقدام نهایی مانند خرید یک محصول می رساند.
این کارها به شما کمک می کند تا یک مسیر منطقی که کاربر باید هنگام تعامل با سیستم طی کند ، روابط بین عملکرد سیستم ، اقدامات بالقوه کاربر و پیامدهای مرتبط را به تصویر بکشید.
جریان کاربر مبنای نیازهای محتوا در صفحات وب یا صفحه اپلیکیشن است. در شروع با درک نیازهای کاربر به تیم محصول کمک می کند تا جریان و تجربه کاربری ای را ایجاد کند که برای پاسخگویی به این نیازها طراحی شده است.
اگر بتوانید در جریان محتوا مشخصات مشتری را بیابید ، یک قدم به درک سفر کاربر خود نزدیک می شوید.
در اینجا می توانید از نقشه سفر مشتری (user story mapping) استفاده کنید تا به درستی آنچه مشتریان شما هنگام تعامل با کسب و کار شما انجام می دهند (یعنی بازدید از وب سایت شما) و نقاط مختلف تماس را تجزیه و تحلیل کنید.
بریم بخونیم : مدیریت ارتباط با مشتری CRM چیست ؟
سوالاتی که برای این کار باید در نظر بگیرید عبارتند از:
پاسخ به این سوالات به شما نحوه طراحی صفحات و تعیین اینکه چه محتوا و پیوندهای ناوبری را شامل می شود ، اطلاع می دهد.
اگر هدف اصلی کاربر مرور مطالب مختلف باشد ، صفحه یا صفحه نمایش شما طراحی و عملکرد متفاوتی را نسبت به زمانی که هدف اصلی شما خرید محصول است ، ارائه می دهد.
بیایید با هم در ۶ مرحله ساده مراحل ایجاد نقشه سفر مشتری را در جریان محتوا بیشتر بررسی کنیم.
با دانستن سفر کاربر ، بقیه مرحله ایجاد جریان کاربر آسان تر خواهد شد.
شما ممکن است از قبل از اهداف کسب و کار خود آگاه باشید. به عنوان مثال برای افزایش تبدیل در وب سایت خود ، افزایش فروش محصول خود و غیره. این معمولاً نتیجه نهایی اقداماتی است که می خواهید کاربران شما انجام دهند.
از طرف دیگر ، اهداف کاربران شما شامل خواسته ها و نیازهایی است که می خواهند برآورده کنند. و ممکن است کاربران مختلف اهداف مختلفی را در ذهن داشته باشند.
این جایی است که شخصیت های کاربر و نقشه سفر مشتری که قبلاً ایجاد کرده اید به شما کمک می کنند تا بفهمید چه چیزی هستند.
اگر در حال طراحی وب سایت هستید ، ممکن است بخواهید بدانید که مشتریان شما از کجا می آیند یا به عبارت دیگر نقاط ورود به سایت چیست.
به عنوان مثال ، یک بازدید کننده مستقیم نام تجاری شما را جستجو می کند ، در حالی که یک بازدید کننده جستجوی ارگانیک ابتدا محصول مورد نظر خود را قبل از اینکه شما را به عنوان یک فروشنده مناسب کشف کند ، در Google جستجو می کند.
و ترسیم این جریانهای مختلف کاربر بر اساس نقاط مختلف ورود بسیار مهم است. این کلید ایجاد یک تجربه بهتر برای کاربران است.
این به معنای درک نیازها و انگیزه های آنها ست. بنابراین شما باید بدانید که آنها چه مشکلی دارند ، تردیدها ، سوالات آنها درباره محصول و پاسخ هایی که دنبال می کنند چیست.
بریم بخونیم : سفر مشتری چیست ؟
از آنجا که شما در حال حاضر مشخصات خریدار و نقشه سفر خود را ایجاد کرده اید ، انجام این مرحله آسانتر است.
در حال حاضر شما از کاربرانی که جریان کاربری را ایجاد می کنید آگاه هستید ، اهداف آنها چیست و از کجا می آیند. مرحله بعدی ایجاد جریان کاربر است.
به این فکر کنید که کاربران شما قبل و بعد از بازدید از یک صفحه خاص در وب سایت شما چه کاری انجام می دهند. آنها چه می بینند ، برای رسیدن به هدف خود چه اقدامی انجام می دهند. این به شما کمک می کند صفحاتی را که باید ایجاد کنید شناسایی کنید ، چه اطلاعات یا محتوایی را باید ارائه دهید و چگونه باید به یکدیگر متصل شوند.
به شروع و پایان هر کار توجه کنید. این ممکن است براساس هدف کاربران مختلف تغییر کند.
و هنگامی که نمونه اولیه با کیفیت بالا آماده شد ، می توانید آن را با کاربران واقعی آزمایش کنید.
به این ترتیب می توانید اطلاعات مربوط به هر مرحله از جریان کاربر را جمع آوری کرده و از نحوه حرکت کاربران در محصول خود مطلع شوید. سپس می توانید زمینه های بهبود را مشخص کرده و راه حل هایی را قبل از عرضه محصول نهایی به کار بگیرید.
برای اطمینان از اینکه نمودارهای جریان کاربری ایجاد شده در کمک به شما در جریان محتوا موثر هستند ، به روشهای زیر پایبند باشید.
همیشه به نمودار جریان کاربر خود نامی بدهید که هدف آن را توصیف کند. این به هرکسی که به آن مراجعه کند کمک می کند تا اساس آن را درک کند.
هنگام ترسیم نمودار جریان از یک جهت شروع کنید.
تعداد نقاط تصمیم گیری را محدود کنید تا آن را بدون سر و صدا و با پیچیدگی کمتری ایجاد کنید.
اطمینان حاصل کنید که دامنه نمودار جریان کاربر، یک کار یا یک هدف کاربر را در بر می گیرد. اگر جریان کاربر فقط نیمی از کار را پوشش دهد یا مراحل را برای پوشش بیش از یک هدف کاربر ترسیم کند ، کارایی خود را نخواهد داشت.
اطمینان حاصل کنید که فقط اطلاعات لازم را اضافه کرده و از جزئیات دیگری که به شما در توصیف جریان و اقدامات کاربر کمک نمی کند خودداری کنید.
برای سرعت بخشیدن به روند ، از یک ابزار نمودار دیجیتال استفاده کنید. به علاوه به شما این امکان را می دهد که ورودی دیگران را بگیرید و کار خود را در یک مکان و دریک فضای ابری ذخیره کنید ، که به شما امکان می دهد از هرجایی به آن مراجعه کرده و روی آن کار کنید.
بریم بخونیم : شکاف محتوا چیست ؟
جریان های کاربر بسته به نوع وب سایت یا برنامه ای که می سازید ، می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. به عنوان مثال ، برای یک سایت تجارت الکترونیکی ، یک جریان معمول کاربر ممکن است به صورت زیر باشد:
البته ، موارد فوق یک مثال بسیار ساده است. در دنیای واقعی کاربران می توانند مسیرهای مختلفی را برای خرید طی کنند. به عنوان مثال ، در مثال بالا کاربر می تواند به صفحه دسته بندی مراجعه کند تا محصولات بیشتری را به جای مراجعه مستقیم به سبد خرید ، مشاهده کند. یا می توانند به جای کلیک بر روی سلسله مراتب سایت ، از جستجو برای پیمایش در سایت استفاده کنند. یا کاربر می تواند از صفحه دیگری غیر از صفحه اصلی وارد شود.
از آنجا که مسیرهای مختلفی وجود دارد که کاربران می توانند طی کنند ، جریانهای کاربر اغلب به صورت نمودار جریان با گره برای هر یک از مسیرهای اصلی ناوبری مدلسازی می شوند. هدف از تجزیه و تحلیل جریان کاربر ، شناسایی جریانات اصلی کاربر از طریق برنامه یا وب سایت شما و شناسایی مناطقی است که می توان جریان پیمایش را بهبود بخشید.
به عنوان مثال ، در یک سایت تجارت الکترونیکی ممکن است تجزیه و تحلیل جریان کاربر را انجام دهید و متوجه شوید که بسیاری از افراد به سبد خرید مراجعه می کنند اما خرید خود را انجام نمی دهند. با شناسایی اینکه کنار گذاشتن سبد خرید یک مشکل است ، می توانید فرضیه هایی را برای اینکه چرا کاربران در آن مرحله رها می شوند ، شروع کنید.
ممکن است نرخ حمل و نقل شما بسیار زیاد باشد و کاربران دچار شوک شوند. یا شاید فیلدهای زیادی برای پر کردن وجود دارد و مشتریان علاقه خود را از دست می دهند. یا شاید ناوبری در مورد اقدام بعدی مشخص نباشد.
با عبور از جریان کاربری خود ، شناسایی فرصت های بهبود و آزمایش ایده های مختلف می توانید به طور مداوم نرخ تبدیل خود را بهبود ببخشید
نمودارها برای تجسم نیازهای عملکردی یک سیستم که به گزینه های طراحی و اولویت های توسعه تبدیل می شوند ، ارزشمند هستند.
بریم بخونیم : سفر مشتری چیست ؟
آنها همچنین به شناسایی عوامل داخلی یا خارجی که ممکن است بر سیستم تأثیر بگذارد کمک می کنند و باید مورد توجه قرار گیرند.
نمودارهای مورد استفاده ، نحوه تعامل سیستم با بازیگران را مشخص می کند بدون اینکه نگران جزئیات نحوه اجرای آن باشید.
مستطیل: برای نشان دادن فعالیت ها از مستطیل استفاده شود.
بیضی و دایره: بیضی ها و دایره ها را برای شروع و پایان یا ورود و خروج به فعالیت به کار ببرید.
لوزی: برای مواردی که نیاز به تصمیم گیری دارد باید از لوزی استفاده می شود.
بازیگران: بازیگران کاربران یک سیستم هستند. وقتی یک سیستم بازیگر سیستم دیگری است ، سیستم بازیگر را با کلیشه بازیگر برچسب گذاری کنید. بازیگرانی که نامی ندارند نقش کسی را دارند که با سیستم تعامل دارد. نام خود را کوتاه و اندازه موارد استفاده خود را برای ظاهری حرفه ای ثابت نگه دارید.
روابط: روابط بین یک بازیگر و یک مورد استفاده را با یک خط ساده نشان دهید. برای روابط بین موارد استفاده ، از پیکانهایی استفاده کنید که دارای برچسب “استفاده” یا “گسترش” هستند.
ارسال شده توسط داود ستوده راد
آموزش بهینه سازی سایت، آموزش تولید محتوا، آموزش دیجیتال مارکتینگ
برچسب ها: بازاریابی اینترنتی تولید محتوا دیجیتال مارکتینگ سئو کسب و کار اینترنتی وب مستری
فریلنسر ، داود ستوده راد هستم که به صورت حرفه ای در زمینه دیجیتال مارکتینگ فعالیت می کنم. متخصص در طراحی و بهینه سازی سایت و مشاور در کسب و کار اینترنتی و استارت آپ ها هستم.