حتما دیدهاید که در بعضی لباسها، مقداری آبرفت پارچه بعد از شستوشو به وجود میآید. آبرفت پارچه به جنس پارچه و همینطور فرآیند تولید پارچه بستگی دارد و این میزان آبرفتگی نیز در انواع پارچه متفاوت است که در ادامه به آن اشاره میکنیم. در ابتدا به تعریفی از آبرفت میپردازیم. آبرفت پارچه به میزان تغییر اندازهی آن، پس از شستوشو گفته میشود که البته این مسئله در پوشاک و لباسهای دوخته شده نیز رخ میدهد. آبرفت پارچه و لباس در صنعت نساجی و پوشاک، یک موضوع بسیار پر اهمیت و قابل بررسی میباشد.
در تولیدات پارچه به خصوص پارچههای تریکو و کشباف، نوع نخ و وجود منفذها در پارچه باعث ایجاد یک حالت ارتجاعی میشوند که پس از شستوشو با دمای مناسب، پارچه تغییر سایز داده و کوچکتر میشود، به این کاهش سایز آبرفت پارچه گفته میشود که معمولاً کاهش عرض، بیش از طول پارچه میباشد. میزان زیادی از آبرفت پارچه، در مرحله تکمیل و کامپکت گرفته شده و تقریباً پارچه در اندازهی واقعی، تثبیت میگردد. در این عملیات حلقههای بافت الیاف در هم چفتتر میشوند.
در لباس نیز همانند پارچه آبرفت وجود دارد، معمولاً بافتهای زمستانی که به صورت تکهای بافت میشوند یا لباسهایی که با پارچهی خام دوخته شده و سپس به رنگرزی میروند، به دلیل اینکه پارچههایشان مرحلهی تکمیل را طی نکرده و آبرفت گرفته نشده، دارای ثبات نسبی نیز نمیباشند. معمولاً در این مواقع، یک نمونهی کامل دوخته میشود مرحلهی شستوشو و تکمیل را گذرانده و سپس طبق تغییراتی که در طول و عرض لباس ایجاد میگردد، اندازهی الگو و برش تعیین میگردد. در برخی از بافتهای زمستانی، به جای شستوشو ، عملیات پرس انجام میشود و در برخی نیز بدلیل داشتن ثبات ذاتی نخ، هیچ عملیاتی صورت نمیگیرد.
در هنگام بافت پارچه توسط ماشینهای بافندگی، نخها به ویژه نخهای تار، شدیداً در معرض کشیدگی قرار میگیرند. هنگامی که پارچه بافته شده از روی ماشین بافندگی برداشته میشود، چون پارچه آزاد میشود و دیگر تحت کشیدگی ماشین نیست، تمایل دارد ازدیاد طول ایجاد شده در خود را جبران کند، به همین جهت پارچه در جهت طول و عرض (بیشتر در جهت طول) امتداد نخهای تار جمع میشود. به عبارت دیگر، پارچههای که از روی ماشین بافندگی برداشته میشود دارای ابعادی ناپایدار است و بخشی از این ناپایداری، پس از خارج کردن پارچه از ماشین بافندگی، بعد از مدت کوتاهی از بین میرود.
چنانچه پارچه کاملاً خیس و شسته شود و سپس روی یک سطح صاف پهن گردد و خشک شود، پایداری ابعادی بیشتری در آن بوجود میآید. بنابراین دلیل کاهش ابعاد (جمع شدگی پارچه) پس از تولید، قرار گرفتن پارچه در حالت آزاد، یا اصطلاحاً در حالت استراحت است.
این جمع شدگی در اثر شستوشو و در مورد پارچههای جاذب رطوبت، بخصوص پارچههای پنبهای، روی میدهد و علت آن متورم شدن الیاف در اثر جذب رطوبت است. در اثر تورم الیاف، قطر الیاف و در نتیجه قطر نخها در پارچه افزایش مییابد و در نتیجه نخها در پارچه به یکدیگر نزدیکتر میشوند. به همین جهت ابعاد پارچه کاهش مییابد و این کاهش ابعاد (آب رفتگی) در جهت طول پارچه بیشتر از جهت عرض پارچه است. میزان آب رفتگی پارچه به میزان جذب رطوبت الیاف و میزان تورم الیاف بستگی دارد. هرچه جذب رطوبت و تورم الیاف بیشتر باشد، آبرفتگی پارچه نیز بیشتر خواهد بود.
تراکم پارچه نیز بر میزان آب رفتگی پارچه تأثیر میگذارد. در پارچههای تاری پودی با تراکم بافت کم، به دلیل فضای بیشتر میان نخها، میزان تورم الیاف و نخها بیشتر از پارچههای با تراکم بافت زیاد است. لذا، میزان آب رفتگی پارچههای با تراکم بافت کم، بیشتر از پارچههای با تراکم بافت زیاد است. همان گونه که ذکر شد، شدت این نوع جمع شدگی در پارچههای پنبهای از سایر پارچهها بیشتر است. برای جلوگیری از آب رفتگی پارچههای پنبهای، قبل از دوخت آنها را شستوشو میدهند و آب رفتگی اولیه را در آنها ایجاد می کنند تا در شستوشوهای بعدی دچار آب رفتگی نشوند.
در پارچههای پشمی به دلیل وجود فلس در سطح الیاف آبرفت رخ میدهد. در اثر رطوبت، حرارت و فشار، فلسها از سطح لیف پشم بلند میشوند. در این حالت در اثر مالش و یا فشار فلسها در هم گره میخورند و پشم حالت نمدی پیدا میکند.
این جمع شدگی، در پارچههای تهیه شده از الیاف مصنوعی و در دمای بالاتر از ۲۱ درجهٔ سانتی گراد بوجود میآید. با انجام عملیات تثبیت حرارتی بر روی نخها و پارچههای تهیه شده از الیاف مصنوعی میتوان از ایجاد این نوع جمعشدگی جلوگیری کرد. در صورت تثبیت نشدن حرارت و استفاده از اتوی داغ یا بخار شدید (اتوی بخار) در مراحل مختلف تولید پوشاک، احتمال جمعشدگی پارچه وجود خواهد داشت.
به منظور اندازهگیری میزان جمع شدگی پارچه، نمونهٔ مربع شکل از پارچه را به اندازه ۳۰ سانتیمتر میبرند و در هر سمت پارچه، علامتهایی به فاصلهٔ ۲۵ سانتیمتر از یکدیگر و فاصلهٔ ۲٫۵ سانتیمتر از لبهٔ پارچه قرار میدهند. پس از شستوشوی نمونه پارچه، فواصل بین علامتهای روی پارچه اندازهگیری میشود. با در دست داشتن فاصلهٔ اولیه بین علامتها و همچنین فاصلهٔ ثانویه پس از شستوشوی پارچه، میزان آبرفتگی پارچه در جهت طول و عرض بدست میآید.
معمولا برای بالا بردن سطح کیفی لباس و پارچه، تولیدکنندگان سعی میکنند به روشهای مختلف آبرفت آنها را تاحد زیادی بگیرند. این روشها میتوانند در مراحل تولید نخ، پارچه یا لباس باشند. در زیر به مواردی از این اقدامات اشاره می کنیم:
پرس: این روش معمولاً برای پارچههای بافت زمستانی میباشد.
کامپکت پارچه: عملیاتی که با بخار، دمای بالا و پرس طاقه پارچه همراه میشود.
شستشوی تکهای: یک پروسهی عادی شستوشوی لباسهای دوخته شده که در ماشین لباسشویی صنعتی انجام میشود.
آنزیم شور: افزودن آنزیمهای مختلف به خصوص تثبیت کنندهها به پارچه و لباس میباشد.
مرسریزه کردن نخ: عملیاتی که با کشیده شدن نخ و افزودن سود کاستیک همراه است و باعث استحکام و درخشندگی الیاف پنبه میشود.
ترکیب مواد مصنوعی: معمولاً با اضافه نمودن یک نخ فیلامنت یا لاکرا، پارچه را تثبیت میکنند.
به صورت معمول، آبرفت پارچههای پنبهای ، بیشتر از الیاف مصنوعی یا پلیاستر میباشد. این موضوع در لباسها کاملاً قابل رویت است. زمانی که لباس پنبهای شسته میشود، تغییر اندازهی بیشتری نسبت به لباسهای پلیاستری یا پلیاستر پنبه دارند. این یکی از معایب پارچههای تریکو و کشباف پنبهای نیز محسوب میگردد که روشهای متعددی برای رفع این ایراد وجود دارد، به عنوان مثال استفاده از نخهای مرسریزه یا نخهای کامپکت، دو مورد از این روشها هستند.