یکی از مهمترین عواملی که افراد در هنگام خرید لباس به آن توجه میکنند خصوصیات پارچه لباس است، پارچهی لباس باید از کیفیت بسیار خوبی برخوردار باشد تا متناسب با هر فصلی که از آن استفاده میشود افراد را در برابر نفوذ سرما در فصول سرد در امان نگه دارد و یا این که در فصول گرم جریان هوا را از خود عبور دهد.
اگر افراد در انتخاب پارچهی مورد نظر و پارچهی لباس خود دقت کافی نداشته باشند به راحتی هزینه و وقتی که برای خرید لباس و یا پارچه گذاشتهاند به هدر میرود اما هنوز برخی از افراد هستند که نمیدانند چگونه باید کیفیت پارچهی مورد نظر خود را تشخیص دهند و چه چیزی باعث میشود که یک پارچه با کیفیت و یا بیکیفیت باشد. به همین دلیل ما در اِیسمارکت قصد داریم شما را با خصوصیات پارچه و عواملی که بر این خصوصیات تاثیر میگذارند، آشنا کنیم تا به راحتی بتوانید خصوصیات پارچهها را تشخیص دهید.
اصطلاح تراکم پارچه که یکی دیگر از خصوصیات پارچه است به معنای نزدیکی نخها به یکدیگر در پارچه است، به عبارت دیگر به تعداد نخها در یک سانتیمتر از طول و یا عرض پارچه تراکم نخ گفته میشود. تراکم پارچه بر خصوصیات فیزیکی پارچه همچون میزان عبور هوا، پوشانندگی پارچه، استحکام، وزن و چروکپذیری پارچه تاثیر میگذارد.
در صنعت نساجی پارچهای که تراکم بیشتری داشته باشد از کیفیت بیشتری برخوردار است، برای مثال هر چه تراکم پارچه بیشتر باشد وزن آن نیز بیشتر است و همچنین تراکم پارچه باعث استحکام پارچه میشود و باعث میشود پارچه کمتر دچار تغییر شکل شود. از طرفی پارچههایی که تراکم کمتری دارند به دلیل این که فضای خالی میان نخهای آنها بیشتر است بافت نرمتری نسبت به پارچههایی با تراکم زیاد دارند و همچنین چروکپذیری آنها نیز کمتر است.
تاب نخ بر ضخامت و زیر دست پارچه و همچنین میزان ایجاد پرز دانه در پارچه اثر میگذارد. از آنجایی که نخهایی با تاب کم، پفکی و حجیم هستند، لذا پارچههای بافته شده از این نخها از پارچههای بافته شده از نخهای با تاب زیاد ضخیمترند. از آنجایی که نخهایی با تاب کم، حجیم و نرم و صافند و نخهایی با تاب زیاد توپر، ضخیم و زبرند بنابراین پارچههای بافته شده از نخهایی با تاب کم دارای زیر دست صاف و نرمتری هستند.
با افزایش تاب نخ، اتصال و چسبندگی الیاف به یکدیگر افزایش میابد و الیاف به راحتی از نخ خارج نمیشوند، لذا احتمال ایجاد پرزدانه در سطح پارچه بافته شده از نخهای با تاب زیاد، کاهش مییابد. در مقابل، پارچه بافته شده از نخهای با تاب زیاد، شق و رقتر و قابلیت آویزش آن کمتر است.
یکی دیگر از خصوصیات پارچه که باید به آن اشاره کنیم آویزش پارچه است، آویزش پارچه در مواردی مانند دامن و پرده از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و به این معناست که پارچه در هنگام آویزانشدن تحت وزن خود بتواند چینخوردگیهای زیبا و خوش فرم ایجاد کند. این ویژگی پارچه باعث خوشفرمی ظاهری میشود.
البته توجه داشته باشید که آویزش پارچه به وزن پارچه و میزان خمش آن بستگی دارد، برای مثال هر چه وزن پارچه بیشتر باشد آویزش راحتتر و بهتری خواهد داشت و همچنین برای آویزش بهتر نیاز است که پارچه بهتر خم شود یعنی از خاصیت انعطافپذیری بالایی برخوردار باشد.
اما اگر در هنگام خرید پارچه میخواهید بفهمید که آویزش پارچهی مورد نظر شما چگونه است یک روش بسیار ساده وجود دارد که نیاز به وسیلهی خاصی ندارد، برای این کار میتوانید قسمتی از پارچه را از روی طاقه باز کنید و از لبهی میز آویزان کنید آنگاه میتوانید نحوهی آویزان شدن پارچه و میزان چینهای ایجاد شده در ان را ببینید، این عوامل میزان اویزش پارچه را نشان میدهند.
ظرافت نخ بر وزن، ضخامت و زیر دست پارچه تاثیر میگذارد. هرچه نخهای مورد استفاده در پارچه ظریفتر باشند پارچه سبکتر خواهد بود. بنابراین، از دو پارچه با تراکم و طرح بافت یکسان، اما ظرافت نخ متفاوت، پارچهای که از نخهای ظریفتر بافته شده باشد سبکتر از پارچهای است که از نخهای ضخیم بافته شده باشد. پارچههای بافته شده از نخهای ضخیم، ضخیمتر از پارچههای بافته شده از نخهای ظریف هستند. پارچههای بافته شده از نخهای ظریف، نسبت به پارچههای بافته شده از نخهای ضخیم، دارای زیردست صافتر و نرمتری هستند.
همانطور که واضح است جنس پارچه بر تمام ویژگیهایی که در بالا از آنها صحبت کردیم تاثیر میگذارد. جنس نخ به کار رفته شده در پارچه بر صافی و زبری پارچه اثر میگذارد. به طور مثال پارچههای پلیاستر به دلیل استفاده از الیاف مصنوعی در آن خیلی کم دچار چروکشدگی میگردد. پارچههای پشمی گرم و لطیف و معمولا ضد حساسیت هستند. پارچههای کتانی به خاطر الیاف به کار برده شده در آن برعکس پارچههای پلیاستر خیلی زود چروک میشود. پارچههای نایلونی هم انواعی از پارچه با فرم و ساختار قوی هستند که کمتر چروک میشوند.
هر پارچه ممکن است با مرور زمان و استفاده چروک شود، چروک به معنای خطوطی که در هنگام پوشیدن لباس در برخی از نواحی آن ایجاد میشود و در نتیجه باعث ایجاد ظاهر ناخوشایندی برای لباس میشود. خطوط چروک در اثر خم شدن، تا شدن و یا تحت فشار قرار گرفتن نواحی مختلف لباس به وجود میآیند.
آستین و پاچه شلوار از جمله نواحی لباس هستند که بیشتر از سایر نواحی لباس چروک میشوند و این چروکشدگی را میتوان در خطوط و تاهایی که در پشت زانو و ناحیهی آرنج وجود دارد به راحتی مشاهده کرد. اما پس از این که فشار آرنج و زانو از روی پارچه برداشته شوند خطوط چروک به تدریج باز میشوند و از بین میروند. یکی دیگر از ویژگیهای پارچه قابلیت برگشتپذیری از چروک است این قابلیت به این معناست که پارچه بتواند تاها و خطوط ناخوشایندی که در پارچه ایجاد شده است را از بین ببرد. البته روی پارچهها عملیات تکمیلی ضد چروک انجام میشود که میتواند از چروک شدن پارچه جلوگیری کند و یا باعث کاهش چروکشدگی پارچه شود.
برای این که بتوانید تشخیص دهید پارچهای که خریداری می کنید تا چه حد امکان چروکشدگی آن وجود دارد قسمتی از پارچه را در دست خود نگه دارید و مچاله کنید و پس از مدتی آن را رها کنید اگر پس از چند ثانیه پارچه به حالت اول برنگشت به معنای این است که پارچه خاصیت چروکشدگی آن بالاست و خاصیت برگشتپذیری آن از چروک پایین است.
یکی دیگر از خصوصیات پارچه، راحتی پارچه است. راحتی به معنای حس خوبی است که در اثر هماهنگی روانی و فیزیکی بین انسان و محیط ایجاد میشود، میتوان راحتی پارچه و یا لباس را از سه جنبه مورد بررسی قرار داد:
یکی از دلایلی که انسان از پوشاک استفاده میکند این است که در شرایط آب و هوایی مختلف باعث راحتی بدن انسان شود، برای مثال در فصول سرد بتواند انسان را گرم نگه دارد و در فصول گرم بتواند دمای بدن را متعادل نگه دارد. به عبارت دیگر، در واقع پوشاک یک عایق حرراتی برای بدن و محیط اطراف است. نکتهای که باید در مورد خصوصیت راحتی حرراتی پارچه به آن توجه داشته باشید این است که چون میان الیاف و نخها فواصلی وجود دارد و این فواصل با هوا پر می شوند میتوان گفت بخشی از حجم پارچه را هوا تشکیل می دهد که این هوا مانند یک عایق حرراتی عمل میکند و میتواند مانع از نفوذ گرما و سرما به بدن شود.
مسئلهی دیگری که باید در مورد راحتی حرراتی پارچه به آن توجه کنید این است که قابلیت عبور هوا نیز یکی از عواملی است که میتواند از بدن در برابر گرما و سرما محافظت کند. این قابلیت به این معناست که هر چه هوا راحتتر بتواند از پارچه عبور کند گرما و سرمای محیط راحتتر به بدن منتقل میشود و در نتیجه هر چه این تبادل حرراتی بیشتر باشد امکان این که از بدن در برابر سرما و گرما محافظت شود بیشتر است.
راحتی لمسی به معنای این است که وقتی فرد پارچه را لمس میکند چه احساسی به او دست میدهد، این احساس میتواند احساس نرمی، انعطافپذیری، خارش، سوزش، صافی، زبری، احساس سوزن سوزن شدن و یا سفتی باشد.
وقتی انسان فعالیتهای شدید بدنی مانند ورزش انجام میدهد دمای بدن افزایش پیدا میکند و برای این که دمای بدن متعادل شود بدن عرق میکند، پس از مدتی عرق تبخیر میشود و تبخیر عرق باعث خنک شدن بدن میشود، حال نیاز است که رطوبت تبخیر شده از منافذ لباس خارج شوند. یکی از ویژگیهایی که پارچهها و لباس باید داشته باشند این است که رطوبت تبخیر شده بتواند از منافذ آنها خارج شود، لباس یا پارچهای که چنین ویژگی یا قابلیتی را نداشته باشد باعث میشود که عرق روی بدن جمع شود و در نتیجه باعث ناراحتی فرد شود. در چنین شرایطی پارچه باید به گونهای باشد که بتواند رطوبت را به خود جذب کند و در نتیجه پس از جذب رطوبت، رطوبت از سطح پارچه تبخیر شود.
پارچه یک لایه پارچهای است منعطف که از مجموعهای از شبکه نخها، الیاف طبیعی یا مصنوعی تشکیل شده است. نوع نخ، الیاف و نحوه قرار گیری آنها در کنار هم طرح بافت پارچه، ساختمان پارچه و خصوصیات فیزیکی آن را بوجود میآورد. انواع مختلفی از طرح بافت پارچه، بافت تار و پودی، بافت حلقوی، روشهای بیبافت، گره زدن میتوان نام برد. همچنین میدانیم که پارچهها از نظر مواد بکار رفته شده در بافت آن با هم متفاوت هستند که انواع پارچه با بافت نخی، پشمی، ابریشمی و … در بازار وجود دارد. واضح است که طرح بافت پارچه بر نرمی و صافی پارچه اثر میگذارد.
طرح بافت پارچه بر زیردست پارچه اثر میگذارد. برای مثال، پارچهٔ با طرح بافت ساتن، نسبت به پارچهٔ با طرح بافت تافته دارای زیردست صافتر و نرمتری است زیرا در طرح بافت ساتن، میزان اتصال و درگیری نخها در پارچه کمتر است. در نتیجه ناهمواریهای سطح پارچه کمتر و انعطافپذیری پارچه بیشتر است.
همانطور که میدانید فاصله بین سطح رویی و سطح زیری یک شی را ضخامت آن شی میگویند، برای پارچه نیز همین گونه است و به فاصله بین سطح رویی و زیری ان ضخامت پارچه گفته میشود. نکتهای که در مورد ضخامت پارچه باید به آن توجه داشته باشید این است که ضخامت پارچه میتواند بر گرمی پارچه اثر بگذارد، همانطور که قبلاً هم گفتیم به دلیل فواصلی که میان الیاف و نخها وجود دارد هوا در بین فواصل قرار میگیرد که میتواند نقش عایق حرراتی را برای بدن ایفا کند و از بدن در برابر گرما و سرما محافظت کند. در پارچههایی که ضخامت بیشتری دارند هوای بیشتری محبوس میشوند به همین دلیل این پارچهها نسبت به پارچههای نازکتر گرمای بیشتری را برای بدن فراهم میکنند.
پرزدانه به گلولههای کوچک الیاف گفته میشود که در اثر استفاده از لباس، شستشوی ان و سایش پارچه، از سطح پارچه بیرون میزند و در نتیجه با ادامهی این روند این گلولهها به هم گره میخورند و به صورت گلولههایی کوچک، محکم و به هم چسبیده در سطح پارچه ظاهر میشوند که ظاهر ناخوشایندی برای پارچه یا لباس ایجاد میکنند.
لازم به ذکر است قسمتهایی از لباس مانند سر آستین، داخل دور یقه، زیر بازو، جیبهای بغل و پشت شلوار و … که سایش بیشتر در آنها اتفاق میافتد پرزدانه ایجاد میشود. جالب است بدانید پارچههایی که از پلیاستر، نایلون، الیاف پشم و اکریلیک تهیه میشوند امکان ایجاد پرزدانه در آنها بیشتر است.
زیر دست پارچه به معنای این است که فرد در هنگام لمس پارچه چه واکنش حسی خواهد داشت که معمولاً این واکنش حسی با کلماتی همچون نرم، صاف، زبر و سفت بیان میشود. به همین دلیل که بسیاری از افراد در هنگام خرید پارچه آن را لمس میکنند و حسی که در هنگام لمس پارچه و یا به عبارتی زیر دست پارچه به این افراد دست میدهد در خرید پارچه بسیار تاثیرگذار است.
اما با توجه به اهمیتی که این مسئله دارد هنوز روش دقیقی و استانداردی برای اندازهگیری زیر دست پارچه به دست نیامده است به همین دلیل تولیدکنندگان، فروشندگان و خریداران پارچه با توجه به برداشت شخصی و یا تجربهی خود، زیردست پارچه را اندازهگیری میکنند.
برای مثال صافی و زبری یکی از احساسهایی است که افراد در هنگام لمس پارچه دارند؛ زبری پارچه ناشی از ناهمواریهایی است که در سطح پارچه وجود دارد، این ناهمواریها باعث میشود که هنگامی که بین دست و پارچه تماس ایجاد میشود اصطکاکی به وجود آید که به احساس صافی و یا لیزی منجر نمیشود. یا به عنوان مثال اگر پارچهای سفت باشد در برابر خم شدگی مقاومت میکند و در نتیجه هنگامی که بین انگشتان قرار میگیرد به راحتی خم نمیشود، در نتیجه حس نرمی و یا انعطافپذیری برای فرد ایجاد نمیشود.
ساختار پارچه بر ضخامت، زیردست و چروکپذیری پارچه اثر میگذارد. معمولاً پارچههای حلقوی، به ویژه پارچههای حلقوی پودی، از پارچههای تاروپودی ضخیمتر هستند. پارچههای حلقوی، در مقایسه با پارچههای تاری پودی، انعطافپذیرترند و در نتیجه زیردست نرمتری دارند. پارچههای حلقوی، در مقایسه با پارچههای تاروپودی، کمتر چروک میشوند.
عملیات تکمیلی بر زیردست پارچه اثر میگذارد. برای مثال، استفاده از آهار، به سفت شدن پارچه کمک میکند و انعطافپذیری آن را کاهش میدهد. در حالی که استفاده از مواد نرمکننده، موجب افزایش انعطافپذیری و نرمی پارچه میگردد.