در اولین مقاله دستهبندی مد و برای شروع میخواهیم به “مد چیست” و پایه مد بپردازیم. واژه «مد» در لغت به معناى سلیقه، اسلوب، روش شیوه و …به کار مىرود و در اصطلاح، عبارت است از روش و طریقهاى موقتى که براساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه و سبک زندگى از جمله شکل لباس پوشیدن، نوع آداب پذیرایى و معاشرت و تزیین و معمارى خانه و را تنظیم مىکند.
بنابراین، مىتوان گفت: مد به تغییر سلیقه ناگهانى و مکرر همه یا برخى از افراد یک جامعه اطلاق مىشود و منجر به گرایش به رفتارى خاص، یا مصرف کالاى به خصوصى، یا در پیش گرفتن سبکى خاص در زندگى مىشود.
اولین مهمترین مبحث تاریخچه وریشه مد است میخواهیم به آن بپردازیم. پدیده مد همیشه در تاریخ بشر بوده است. آراستگى و مدگرایی وجه ظاهرى زندگى مردم را فراهم کرده است که با بررسى ابعاد مختلف حیات اجتماعى بشر، روشن مىشود که و منحصر به دوره معاصر نیست. پدیده مد در ادوار تاریخ آگاهانه و با گزینش و انتخاب و با توجه به فرهنگ جامعه و در چهارچوبهاى فکرى و اعتقادى جامعه صورت گرفته است که نه تنها موجب پیدایش نارسایىهاى فرهنگى و اجتماعى نشده است بلکه به عنوان یک دستاورد اجتماعى، به رشد فرهنگ جوامع کمک نموده است.
مدگرایى مثبت به معناى اقتباس از پیشرفتهاى اجتماعى دیگران و به کار بردن دستاوردهاى مثبت تمدنى دیگران، ضمن برطرف ساختن کاستىهاى حیات اجتماعى، از دچار شدن زندگى انسانها به یک نواختى پیشگیرى کرده و روز به روز بر استحکام بیشتر پایههاى زندگى کمک نموده و از پدیدآمدن رفتار و شیوههاى ناخوشایندى که موجب دورى و یا نفرت و انزجار افراد از یکدیگر میگردد، جلوگیرى به عمل آورده است.
با سفر کردن ایرانیان در زمان قاجار به غرب مد گرایی در ایران از آغاز شد. در آن زمان درباریان با سفر به اروپا برای نخستین بار با پوششهای غربی آشنا شدند، همچنین دانشجویانی که برای ادامه تحصیل به اروپا رفته بودند نیز دید متفاوتی پیدا کردند.
زمان شروع اولیه مدگرایی در ایران زمانی بود که همسر اول فتحعلی شاه طی یک مهمانی دربار با “الیزابت مک نیل” همسر “جان مک نیل” آشنا شد. الیزابت لباس خیلی ساده اما شیکی به تن داشت به همین دلیل چشم همسر فتحعلی شاه به آن دوخته شد و همین نقطه شروعی بود برای وارد شدن مد به ایران، اندرونی در دوره ناصرالدین شاه مرکز مد ایران شمرده میشد ، زنان شهری پیوسته چشم به آنجا داشتند تا آن چه از پوشش و آرایش تازه در آن به وجود میآید، مورد تقلید قرار دهند.
انسان به گونهاى آفریده شده که همواره از حالت یکنواختى گریزان بوده و در مقابل، از تحول و نوآورى در زندگى استقبال مىکند. این تمایل در حالت عادى و در صورتى که پذیرش تحول و نوآورى از روى آگاهى و به صورت تدریجى صورت پذیرد، ظاهر زندگى آدمى را خوشایند و دلپذیر مىسازد. بنابراین میل به خودآرایى و زیباسازى محیط زندگى امرى فطرى است که به برکت آن، هم زمینه آراستگى صورت ظاهرى محیط زندگى انسان فراهم مىگردد و هم انگیزه تعالى و تداوم زندگى اجتماعى و روابط صحیح انسانى تقویت مىشود. چنین عواملى که موجب ایجاد نفرت و انزجار افراد از یکدیگر و یا موجب یکنواختى زندگى بشر مىشود، از محیط حیات اجتماعى دور شده و جنبههاى مثبت کمالخواهى و زیبایى دوستى انسان، روز به روز شکوفاتر مىگردد.
البته گرچه یکى از جلوههاى کمالجویى و زیبایىدوستى انسان به ویژه در دوره جوانى توجه به زیبایى ظاهر است اما باید مراقب بود این فرایند، از حالت طبیعى خود خارج نشود زیرا همه استعدادهاى فطرى اگر از حالت طبیعى و معقول خود خارج شوند، جنبه انحرافى پیدا کرده، آثار سویی به بار میآورند.
به عنوان مثال میل به خودآرایى که ریشه در کمالجویى و زیباپسندى فطرى انسان دارد اگر از روى غفلت، یا در نتیجه افراط و تفریط و یا تحت تاثیر القائات غلط عوامل جانبى، از مسیر طبیعى و درست خود خارج شود، سر از امورى چون خودنمایى، فخر فروشى، خودپرستى، مدپرستى و در میآورد. عواملى که هر یک از آنها به نوبه خود، موجب پیدایش انواع نارسایها، هوسبازیها، رقابتهاى غلط، اسراف و تبذیرها خواهد شد و انسان را به حیوانى پست تبدیل خواهد کرد.
بنابراین پیروى از مد و زیباییخواهى و تنوعپسندى، ریشه در نهاد انسان دارد که نیازهایى چون تنوع، زیباخواهى و کمالجویى فطرى منشا اصلى آن محسوب میشود. اما صورتهاى افراطى رایج این گرایش (مدپرستى)، در نتیجه جهل و نا آگاهى و ضعف ارزشهاى معنوى و تبلیغات وسیع دشمنان، خودباختگى و تقلید کورکورانه از دیگران و یا آلوده شدن به رذایلى چون خودنمایى، فخرفروشى، احساس حقارت و خود کمبینى و. پیش میآید که براى افراد جامعه بسیار خطرساز است و باید از آن پرهیز کرد.
گستره مد به اندازهی گستره زندگی انسان است و تمامی شئونات آن را در بر میگیرد. به طور کلی هر کجا که پای جنبه زیبا شناختی در میان باشد، مد هم آنجا حضور دارد. عرصه پوشش، آرایش، محیط آرایی، مدل ماشین، مدل کیف، لوازم منزل،حتی ادبیات سیاسی، شیوه احوالپرسی، و خلاصه جنبههای زیبا شناختی همه متاعها و کالاهای دنیوی، گستره مد و مد گرایی هستند. اما با وجود آن که مد و مدگرایی کل گستره زندگی را در بر میگیرد، پوشاک و سبک و شیوهی آرایش، شاخصترین کالای مد شونده محسوب میشوند.
هرچند مد همواره در بین همه نسلها و عصرها وجود داشته است، اما آهنگ رشد آن تا دوره معاصر بسیار کند بوده است. در دوره معاصر به ویژه در چند دهه اخیر در واقع مد و مد گرایی به افراطیترین حد خود رسیده است. شکی نیست که گسترش وسایل ارتباط جمعی همانند ماهواره و اینترنت از یک طرف و ارتقای سطح زندگی و رفاه و افزایش نقدینگی موجود در جوامع از علل اصلی آن هستند.
از طرف دیگر معمولاً مدها در بیشتر فرهنگها ظهور پیدا کرده و امری اجتناب ناپذیرند. هیچ فرهنگی یافت نمیشود که کلمه مد در آن ناآشنا باشد، لکن در فرهنگهای مختلف ظهور و بروز مد و مدگرایی نسبی و متفاوت است. معمولاً جوامع دینی که هنوز به سنتهای دینی خود پایبند هستند، پدیده مد و مدگرایی در آنها کند و ضعیف است.
حتماً این روزها اصطلاح مد پایدار یا sustainable fashion به گوشتان خورده است. مد پایدار یکی از موضوعات مهمی است که در سمینارهای حفظ محیط زیست و رسانهها، در سراسر جهان مورد بحث و مناظره قرار میگیرد. حفظ محیط زیست، مسألهای است که فکر همه را به خود مشغول کرده و امروزه یکی از دغدغههای اصلی به حساب میآید. مفهوم پایداری (sustainability) در طراحی، به پایداری منابع زیست محیطی اشاره دارد و یک سبک خاص از طراحی را ارائه میدهد که بر پایهی مبانی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بنا شده است.
از آنجایی که صنعت مد و تولید پوشاک از نظر زیست محیطی یکی از آلودهترین صنعتهای جهان به حساب میآید، بعضی از شرکتهای تولیدکنندهی پوشاک (به خصوص درکشورهای پیشرفتهتر) به فکر افتادهاند و در تلاش هستند فعالیتهای خود را به سمت حفاظت از محیط زیست و پایداری پیش ببرند. به همین علت اساس کار مد پایدار را از اهداف شرکت خود قرار دادهاند، این در حالی است که بسیاری از شرکتهای تولید انبوه و بسیار محبوب در سراسر جهان هنوز یزرگترین آسیبها را به محیط زیست وارد میکنند.
اگر در مورد مد پایدار به تحقیق و پژوهش بپردازید، متوجه خواهید شد که روشهای مختلفی برای رسیدن به آن وجود دارد. اما به طور کلی استراتژی مد پایدار در زمینهی تولید و مصرف پوشاک، هفت اصل زیر را در بر میگیرد:
اولین اصل، تقاضای مشتری و تولید سفارشی به صورت اختصاصی است که توسط خیاط ها یا خانههای مد، طراحی و تولید میشود. این اصل در واقع با فست فشنها و تولید انبوه به مخالفت میپردازد. این اصل بر روش تولید، به شیوهای سازگار با محیط زیست تأکید دارد. که از مواد اولیه محصول، فرایند تولید از جمله رنگرزی و…گرفته تا بستهبندی محصولات را شامل میشود. به طوری که در این موارد کمترین آسیب را به محیط زیست (آب، هوا، موجودات زنده و…) وارد میکند.
منظور از این اصل، کیفیت بالای لباس در همهی جنبههای طراحی، پارچه و دوخت لباس است به طوری که گذر زمان و تغییر مد روی آنها تأثیر نمیگذارند. در واقع هیچگاه از مد نمیروند.
در واقع این اصل تلاش میکند علاوه بر حفظ محیط زیست و دفاع از حقوق حیوانات، شرایط کار و حقوق کارگران را در این صنعت بهبود ببخشد. همچنین در تلاش است به جایگاه صنایع دستی صدمهای وارد نشود.
طبق این اصل وقتی لباسها کمی پاره و یا قسمتهایی از آنها پوسیده میشود میتوانند توسط خیاطان یا خودتان تعمیر شوند. حتی زمانی که لباس قابل استفاده نیست نیز، میتوان بر روی آن طراحی مجدد صورت داد و از آن یک لباس دیگر تولید کرد، به عنوان مثال میتوانید با استفاده از شلوار جینهای کهنهی خود کیف یا پیراهن طراحی کنید. همچنین زمانی که لباسی کاملاً از بین میرود، باید توسط مراکز بازیافت جمعآوری شوند، سپس تبدیل به مواد اولیهی نساجی شده و در نهایت به لباسهای جدید و یا سایر محصولات نساجی تبدیل میشوند.
زمانی که لباسی سالم است اما از نظر شما دیگر قابل قبول نیست و یا دیگر برای شما دوست داشتنی نمیباشد، بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که آن را به خیریهها و دیگران اهدا کنید و یا اینکه میتوانید آن را اجاره بدهید و یا همچنین میتوانید به مبادلهی آن با کالاهای دیگر بپردازید و یا حتی به فروش برسانید.
این اصل نیز به پیروی از اصل قبلی است، اما به خرید و فروش لباسهای قدیمی با کیفیت بالا و با ارزش به صورت دست دوم تأکید میکند.
علاوه بر زیر ساختهای تاریخی و اجتماعی، مدگرایی در بین جوانان از یک سی اصول و سازههای روانشناختی نیز تبعیت میکند و با انگیزهها و نیازهای چندی در ارتباط است.
انسانها فطرتاً تنوع طلب هستند. در این میان جوانی، فصل تازهای در زندگی و سرآغاز ورود انسان به جهان پرشور و رنگارنگ است که غرایز طبیعی در شکلدهی آن، نقش اصلی را بر عهده دارند. تنوّع دوستی و نوگرایی در دوره جوانی به اوج خودش میرسد. تنوعطلبی بیشتر در جنبههای زیبا شناختی زندگی جاری است. از این رو تنوعطلبی از علل و منشاءهای اصلی مد به حساب میآید.
همانندسازی در مکتب روان تحلیلگری به فرایندی ناهشیار اطلاق میشود که فرد، طی آن ویژگیها، نگرشها و الگوهای رفتاری فرد دیگری را برای خود سرمشق قرار میدهد و با تقلید از نگرشها و ویژگی رفتاری وی احساس میکند که مقداری از قدرت و کفایت او را نیز به دست آورده است. منبع اصلی همانندسازی در دوران کودکی والدین هستند؛ زیرا کودک، اولین و بیشترین برخورد را در زندگی با والدین خود دارد؛ اما در دوران نوجوانی که فرد از والدینش فاصله میگیرد، الگوهایی را که خود را با آنها شبیه کرده است، از دست الگوهای دیگر، یعنی از طریق همانند سازیهای جدید با دیگری، پر شود.
به اعتقاد روانشناسان، همین خلأ و احساس ناامنی ناشی از آن باعث میشود که نوجوان در مسیر خود به راه حلهایی متوسّل شود که این راهحلها از طریق همانند سازی با شخصیتهایی است که الگوی نوجوان قرار میگیرند. این شخصیتها میتوانند شخصیتهای معروف گذشته، هنر پیشههای سینما، نوازندگان و آوازخوانان، و یا گروههای مختلفی مانند «هیپی»ها باشند و فرد، خود را از نظر ظاهری شبیه آنها ساخته، در شیوه لباس پوشیدن و طرز رفتار با آنان همانندسازی کند. به محض این که یک هنرمند یا ورزشکار لباسی را بپوشد و در صحنهای ظاهر شود، جوانان با وی همانندسازی نموده، سعی میکنند به عنوان مد، آن را در جامعه طرح کنند.
انگیزه رقابت و چشم و همچشمی با دیگران، از دیگر عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان محسوب میشود. این انگیزه، در همهى افراد وجود دارد و به گونههای مختلف بروز میکند. رقابت اگر در زمینههای مثبت جهت داده شود، باعث پیشرفت و رشد و تکامل معنوی فردی میشود؛ اما اگر جهتگیری آن به سوی امور مادّی و مدپرستی باشد و فرد، سعی کند از لحاظ ظاهری (و مثلاً در سبک و شیوهى لباس پوشیدن) از دیگران عقب نماند، سرانجام خوبی نخواهد داشت.
یکی از عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان، ترس و نگرانی از مجازاتهای خصوصاً غیر رسمی از سوی دوستان است. لذا تحقیر و تمسخر، پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان و ترس از آن، باعث میشود که جوانان و نوجوانان از مدهای رایج پیروی کنند.
افرادی هستند که با تعویض و تغییر هر روزه لباس و آرایش خود و خریدن لباسهای گران قیمت و مد روز، درصدد جلب توجه دیگران بر میآیند. استفاده از لباسهای چسبناک، برّاق و رنگارنگ، کفشهایی با پاشنههای خیلی بلند، آرایش تند با رنگهای غیر طبیعی و ..باعث جلب توجه دیگران شده، نگاههایی را به خود معطوف میدارد.
برتریجویی و تشخّصطلبی از دیگر عوامل پیدایش مد در بین جوانان است. افرادی که خود را برتر از دیگران و مربوط به قشر مرفّه جامعه میدانند، سعی میکنند این برتری را در گویش، لباس پوشیدن، محیط آرایی و سبک آرایش و زیور آلات خود نشان دهند و لذا مدهای جدید را مطرح میکنند.
تورشتاین وبلن (Veblen Thorstein) مد را وسیلهای برای این که افراد، نشان دهند ثروتمند و با شخصیت و یا دارای اندیشهای خاص هستند، میداند؛ لذا به محض این که مدی در جامعه گسترده شد، اشرافزادگان و ثروتمندان به سراغ این مد جدید میروند؛ زیرا مد قدیمی دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمیکند.
از طرف دیگر در پدیده مدگرایی گاهی افراد سعی میکنند ظاهر خود را همانند طبقات بالای جامعه جلوه دهند و متعاقب این قضیه قشر بالا برای حفظ موقعیت و فاصله قبلی به سرعت معیارها و ارزشهای خود را تغییر میدهد تا برتریاش از بین نرود. تداوم این جریان، چرخهای دائمی را سبب میشود که قشر پایین و متوسط همواره در حال تبعیت از قشر بالا و قشر بالا در حال تغییر معیارهای خود است، یعنی طبقه بالا پدید آورنده مد و طبقات متوسط و پایین مصرف کننده آن هستند.
مد و استایل تفاوتهای زیادی از نظر معنایی و ظاهری دارند که در اینجا برای شما به برخی از این تفاوتها پرداختهایم تا بتوانید استایل خاص خودتان را داشته باشید و در عین حال با مد پیش بروید. اول اینکه مد یعنی با گذر هر فصل تغییراتی را ایجاد نماییم . استایل یعنی دنبال کردن سبکهایی که با شخصیت شما، سنتان، اندامتان، سبک زندگیتان و علایقتان جور باشد. دوماً مد یعنی چیزی که به طورکلی وزیاد تولید میشود و روانه بازار میشود نه چیزی تک، خاص و فردی ولی استایل یعنی یک فرد مثل DNA که در هر کدام از ما متفاوت است، در افراد مختلف تفاوت میکند.
هیچ دو نفری نیستند که به یک شکل به دنیا نگاه کنند و کمد لباسهایشان را یک شکل پر کنند. سوماً مد یعنی با جدیت به مجلات، هنرپیشهها، وب سایتها و هر چیز دیگر که به مسائل ظاهری میپردازد، نگاه کنیم ولی استایل یعنی کاری که خودمان خلاقانه انجام میدهیم. این مسئله به فردی بودن استایل میپردازد.