فارغ از اینکه این حس و تحلیل، درست هست یا غلط، در هر حال باید دو اقدام اساسی انجام بگیرد:
اول- نبض شهر را در دست بگیریم! ایجاد شور انتخاباتی و نشاط سیاسی در کف خیابان. خیلی ها برای رای دادن، نیاز به استدلال ندارند! همین که حس کنند بقیه هم رای میدهند، قانع میشوند!! مردم از صندوق رای، یکخاطره ی تلخ 8 ساله دارند! هیچ کس برای پاک کردن خاطره تلخ، استدلال نمی آورد!! باید ایام انتخابات را
تبدیل کرد به روزهایی پرنشاط و امیدبخش.چگونه؟ چند راهکار عملیاتی:
الف) سرود خیابانی:
شروع به خواندن یک سرود غافلگیرانه وقتی در یک مکان پر رفت و آمد، تعدادی نوجوان به صورت امیدبخش و وطن دوستانه بکنند، نشاط ویژه ای در شهر پمپاژ میشود. فکر کنید هرشب یک نقطه از شهر تبدیل شود به یک میتینگ شاد با چاشنی امید و وطن دوستی.
سرود های آماده، نیازی به تمرین ندارند! کافیست میکروفون تشریفاتی فراهم کنید و سرود را اجرا کنید. تازه از ماسک هم میتوان برای پوشش لب زدن ها استفاده کرد. حواس تان باشد که متن سرود ها، خیلی مستقیم و انتخاباتی نباشد که توی ذوق مخاطب خاکستری بخورد!. پوشش رسانه ای این اتفاق می تواند بازتاب مجازی خیلی آینده روشن و نسل امید پیشنهاد ما سرود خوبی هم داشته باشد.
ب) هر ماشین، یک بیلبورد تبلیغاتی شهری:
از طریق دوست و آشنا و فامیل و ... ماشین های انقلابی شهر را به صورت هرمی شناسایی کنید و از هر طریقی مثل شابلون زنی یا پوستر یا برچسب جمله و... شیشه عقب ماشین را تبدیل کنید به یک تریبون.
شور انتخاباتی دارند! شابلون و امثال آن، بهترین راه برای مردمی «مردم» خیلی مهم است که مردم حس کنند که کردن شور انتخاباتی است.
ج) مغازه های انقلابی شهر:
یک راه دیگر برای مردمی کردن شور انتخاباتی، استفاده از شیشه مغازه هاست. شاید شما 10 مغازه دار انقلابی نشناسید، اما یک مغازه دار که میتوان پیدا کرد!! او میتواند ما را به سایر کسبه انقلابی وصل کند.
توجه داشته باشید که کاسب ها، از پوستر های استقبال خیلی سیاسی نمی کنند
د) تریبون آزاد:
تریبون آزاد هم از کارهایی است که شور انتخاباتی را در شهر میدمد. به شرطی که نیروی کافی برای مدیریت نظری و فیزیکی آن جلسه داشته باشید تا نقض غرض نشود!
یعنی از قبل باید سناریوهایی برای صحبت های خود بعنوان موافق یا حتی مخالف نمایشی آماده کنید.
دوم علاوه بر اینکه نبض شهر را در دست میگیریم، باید کار گفتمانی هم انجام داد! -
چون اگر طرف مقابل بهتر از ما بتواند عملیات روانی انجام دهد و هوچی گری های شب انتخاباتی را تنظیم
کند، طبیعتا اوست که پیروز این رقابت خواهد بود. پس نباید به کارهای گرایشی و احساسی اکتفا کرد. چه کنیم؟
الف) باید دلایلی که برای لزوم مشارکت بالا و اهمیت رای مردم وجود دارد، استخراج کنیم و روی آنها مسلط بشویم.
ب) باید این دلایل را تبدیل کنیم به جمله های ساده ای که به زبان مردم باشد و عامه فهم باشد
مثلا به جای اینکه صرفا بگوییم:
مشارکت نقش بسزایی در پشتوانه و قدرت دولت ها دارد، پس باید رای بدهیم
بگوییم:
بالاخره یه نفر رئیس جمهور میشه! اگه بهترین گزینه هم با مشارکت پایین رای بیاره، مثل بنزِ بدون
بنزینه! دولت بعدی باید با قدرت سر کار بیاد که بتونه مشکلات رو حل کنه
ج) با تسلط روی این دلایل و جملاتِ ساده شده، باید هر بستر و ظرفیت را تبدیل کرد به یک موقعیت تبلیغاتی چهره به چهره.
از صف نانوایی تا صف انتظار بانک و مطب پزشک و داخل تاکسی و اتوبوس و... ما مخاطب زیادی داریم و
فرصت کمی! همه جا باید بحثی را راه بیندازیم و بحث را به سمت انتخابات سوق دهیم و از این گفتگوی چهره به چهره استفاده کنیم برای تغذیه فکری مردم. حتی میتوان طی یک سناریوی از پیش تعیین شده، بحث نمایشی با دوست خود راه بیندازیم.
بسم الله... شروع کنید به شبکه سازی و تقسیم کار و زمانبندی و عملیات که حرف حضرت آقا زمین نماند و
ان شاءلله یک دولت و مجلس انقلابی با مشارکت بالا سر کار بیاید. مبادا بعد از انتخابات، وجدان مان اذیت مان کند که کم کاری کردیم...
نوید نجات