سامانه ایده های کنشگری
سامانه ایده های کنشگری
خواندن ۸ دقیقه·۱ سال پیش

لایحه حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب و حمایت از سلامت اجتماعی


بسم الله الرحمن الرحیم

یادداشتی پیرامون: لایحه حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب (حمایت از سلامت اجتماعی)

روح اله مهدلو

وقتی نهاد حاکمیت به این نتیجه می رسد که فرهنگ سازی را با قوه قهریه و اتخاذ راهکارهای قانونی پیش ببرد نشان دهنده این است که امیدی به تاکتیک های فرهنگی در مواجهه با پدیده های اجتماعی چالش برانگیز پیش رو ندارد.نوع نگاه و زاویه دید نسبت به مسائل اجتماعی حلقه مفقوده در عرصه ترویج حجاب و عفاف است. تشتت در قرائت سیاست گذاران و دست اندرکاران از مفاهیم در نوع سیاست گذاریشان نمایان می گردد.تا زمانی که این زاویه اصلاح نشود برنامه هایی که تدبیر می شوند حتماً کاستی ها و نارسایی های خواهد داشت.منظور از این تشتت در ناهماهنگی مقدمه این لایحه که با رویکرد فرهنگی آغاز می شود و در ادامه کاملا رویکرد قانونی و قهری به خود می گیرد آشکار است.

در مطلع این یادداشت سعی خواهد شد لایحه "حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب" از منظر قرآن مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد. لذا اولین سئوالی که پس از مطالعه این لایحه به ذهن خطور می کند این است که تصمیم گیران ارشد نظام تا چه اندازه با افکار، عقاید، باورها و رفتارهای آحاد مردم آشنا هستند؟ در صورتی که پیمایش ملی افکارسنجی در رابطه با موضوع لایحه وجود ندارد پیشنهاد می گردد مراکز ذیربط در اولین فرصت، نسبت به این امر تعیین کننده اقدام نمایند تا به تحلیلی منطقی و شفاف از حوزه های فکری و نگرشی آحاد مردم از هر طبقه و قشری و با هر عقیده و باوری دست یابند.طبیعتاً پس از دست یافتن به تحلیل مبتنی بر واقعیت میدان این راهبرد بدست خواهد آمد که فرهنگ سازی با نگاه پادگانی و اجبار تناسب ندارد. همچنانکه خداوند سبحان در آیات 21 و 22 سوره مبارکه غاشیه خطاب به پیامبر اسلام (ص) می فرماید: "پس تذکر ده که تو تنها تذکر دهنده‌ای و بر آنان تسلّطی نداری". البته در آیه 96 سوره مبارکه نحل تصریح می گردد که "قطعاً کسانی را که شکیبایی کردند به بهتر از آنچه عمل می‌کردند پاداش خواهیم داد". از کنارهم قرارگرفتن این دو آیه به این نتیجه می رسیم که نبی مکرم اسلام موظف به ابلاغ و تبیین آن بوده و نه اجبار و اکراه. نکته دیگر اینکه علامه طباطبایی (ره) در ذیل آیه 256 سوره مبارکه بقره می فرماید: "غی که در مقابل رشد قرار گرفته است به معنای انحراف از راه با نسیان و فراموشی هدف است به تعبیر دیگر، غوی به کسی اطلاق می شود که نمی داند چه می خواهد و مقصدش چیست. همچنین ایشان بر این عقیده هستند که دین اجباری نفی شده است چون دین عبارت است از یک سلسله معارف علمی که معارفی عملی بدنبال دارد که از آن به اعتقادات تعبیر می شود و اعتقاد و ایمان نیز از امور قلبی است که اکراه و اجبار در آن راه ندارد. ضمن اینکه اعتقاد قلبی نیز برای خود علل و اسبابی از سنخ ادراک دارد". بنابراین می توان گفت با آشکار شدن راه و تبیین فرجام این دو مسیر، انسان در انتخاب یکی از این دو مسیر مختار است. موید قلبی بودن ایمان در پاسخ به ادعای اعراب در آیه 14 سوره مبارکه حجرات نیز به وضوح بیان شده است (... و لما یدخل الایمان فی قلوبکم). در همین رابطه سئوالی مطرح می شود که عامل گرایش به حجاب در اروپا علیرغم محدودیت ها و ممنوعیت های اجتماعی و آموزشی و... چیست؟ قطعاً پاسخ این پرسش را در ورود ایمان و باور راسخ به قلوب زنان محجبه ای باید جستجو کرد که با مواهب و برکات رعایت عفت و پاکدامنی آشنا شده اند.

با تاملی در تاریخ معاصر ایران نیز در می یابیم همانگونه که آحاد مردم کشور بویژه زنان در برابر ابلاغ قانون کشف حجاب در تاریخ 17/10/1314 توسط رضاخان واکنش تندی نشان دادند که در نهایت منجر به لغو این قانون در سال 1323 گردید این نکته بدست می آید که استبداد رضاخانی نیز متوجه شدت اعتقادات و باورهای دینی مردم شده و سعی کردند این قانون را با انجام فعالیت ها و برنامه های فرهنگی نظیر راه اندازی تشکل های فمنیستی و انجمن های استیفای حقوق زنان پیش برده و تثبیت نمایند.بنابراین، همانگونه که قانون اجباری کشف حجاب در دوران رضاخان با شکست مواجه شد می توان اذعان نمود که اتخاذ رویکرد قانونی و تادیبی بمنظور گسترش فرهنگ عفاف و حجاب نیز به سرانجام نمی رسد و البته در این صورت، از بازدارندگی قانون در شوون مختلف کاسته شده و قانون در نگاه آحاد مردم ناکارآمد جلوه خواهد کرد.

سئوال دیگری که با مطالعه این لایحه به ذهن می رسد این است که آیا حفظ حدود شرعی حجاب با اکراه و بواسطه ابزارهای تعیین شده در این لایحه، نظام اسلامی را به هدف که بنا بر آموزه های دینی هدایت عمومی جامعه و در مرتبه ای بالاتر زمینه سازی رشد و ارتقاء سطح حیات بیان شده است می رساند یا خیر؟ سوالی دیگر، میزان تاثیرگذاری و بازدارندگی جریمه های نقدی در رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی توسط رانندگان وسایط نقلیه چقدر است؟ بر اساس شواهد موجود می توان چنین ادعا نمود تمایل رانندگان وسایط نقلیه نسبت به سال های گذشته به استفاده از کمربند ایمنی بیشتر شده است. سئوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا جریمه نبستن کمربند ایمنی توانسته است این فرهنگ را در بین افراد نهادینه نماید یا فعالیت های اقناعی و بینشی؟ سئوالی دیگر، آیا ضابطین قوه قضائیه (فراجا) بواسطه ابزارهای فناورانه می توانند حدود شرعی حجاب را در داخل خودروها و یا ناوگان حمل و نقل عمومی کنترل نمایند؟ اساساً تکلیف فراجا به انجام این ماموریت علاوه بر تراکم بالای ماموریت های این سازمان با توجه به افزایش میزان و همچنین تنوع جرائم و بزه کاری ها در فضای واقعی و مجازی تا چه حد منطقی به نظر می رسد؟ مضافاً به اینکه این نیرو در غائله اغتشاشات سال 1401 بیشترین صدمات را در خط مقدم حفظ و برقراری امنیت متحمل شد. و سئوالاتی از این دست که در لایحه پیش رو، پاسخی برآنها وجود ندارد.

نکته ای مهم که در این لایحه به آن پرداخته نشده است رعایت عفت توسط مردان در روابط و مناسبات اجتماعی است که مکرراً در روایات اسلامی و بیانات حضرات ائمه معصومین (ع) به آن اشاره است. بعنوان نمونه: امیرالمومنین (ع) در خطبه متقین می فرماید: غضوا ابصارهم عما حرم الله علیهم ...

سئوال دیگر، آیا پیوست فرهنگی ناظر به لایحه حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب در دستور کار نهادهای ذیربط قرار گرفته است؟ داده و ستاده قانون شدن این لایحه و تاثیری که بر افکار و فرهنگ عمومی می گذارد چه خواهد بود؟ آیا این لایحه و لوایح مشابه و هم راستا دستاویز دیگری برای جبهه معاند و اپوزیسیون نظام در جهت ایجاد غائله جدید و توقف کشور در طی نمودن مسیر پیشرفت نخواهد بود؟ آیا این نوع از تصمیم گیری های کلان، موجب کاهش سرمایه اجتماعی نظام اسلامی نمی شود؟

با عنایت به بیان حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی: «‌کشف حجاب، حرام شرعی و حرام سیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است. خیلی از کسانی که کشف‌حجاب می‌کنند نمی‌دانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند می‌کنند چه کسانی هستند، قطعاً نمی‌کنند؛ من می‌دانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهل‌گریه و دعایند، [منتها] توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزه‌ با حجاب است. جاسوس‌های دشمن، دستگاه‌های جاسوسی دشمن، دنبال این قضیّه هستند. اگر بدانند، حتماً نمی‌کنند‌». آیا نباید ضمن پرهیز از نگاه تک ساحتی به مسائل اجتماعی، زمینه لازم جهت انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر به شکل مناسب تری در جامعه محقق گردد؟ آیا وظیفه نهاد حاکمیت غیر از اشاره صریح ‏آیات 9 تا 11 در سوره مبارکه اعلی است: فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَى سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَى وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى.

البته همچنانکه در مواد 5 و 4 این لایحه نیز اشاره شده است انجام اقدامات بازدارنده در برابر فعالیت ها و جریان های سازمان یافته معاندین و نیز فعالیت های متجاهرانه افراد و چهره های برجسته و مشهور(سلبریتی ها) فرهنگی، اجتماعی و رسانه ای کشور به جهت ترویج رفتاری خاص، هنجارشکنانه و غیرمتعارف ضروری است.

کوتاه سخن اینکه:

همانگونه که در آیه 84 سوره مبارکه اسراء اشاره شده است هر کسی مبتنی بر شاکله که از آن به ساختارهای ذهنی-بدنی و یا شخصیت بالفعل اکتسابی یاد می شود عمل می کند قرآن علت بروز این پدیده را حصر نفس در حوزه « شاکله » بیان می کند که فاهمه انسان را در محدوده خاصی متوقف می کند و مانع آن می شود که ادراک بهتر و بالاتر را پذیرا باشد. بنا بر ادعای روان شناسان دینی و پژوهشگران علوم رفتاری علت العلل بروز ناراحتی ها و گرفتاری های روحی و اختلالات روانی انسان را در بر هم خوردن تعادل روانی انسان و همچنین فقدان معنا در زندگی بشر جستجو می نمایند. این تعادل در زندگی فرد پدیدار نخواهد شد مگر به پذیرش رفتارهای صحیح و بدور از اعوجاج. بنابراین زمینه سازی هدایت عمومی جامعه به ارتقاء سطح حیات و مراتب رشد از وظایف نهاد حاکمیت خواهد بود.قرآن کریم از این نوع حیات به حیات طیبه یاد می کند که ارمغانی است از جانب خداوند متعال برای کسانی که در این مسیر مجاهدانه گام بر می دارند.

حجابفرهنگ عفاف حجابلایحهحمایت فرهنگ عفافلایحه حمایت فرهنگ
? نوآوری اجتماعی و فرهنگی ? ارایه الگوهای کنشگری و طرح عملیاتی ?‍? سامانه حمایت فکری از کنشگران میدانی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید