ویرگول
ورودثبت نام
سید
سید
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

اگر روزی قرار باشد کار نکنم


داشتم فکر می‌کردم اگر روزی بیاید که دنیا به آسایش و رفاه کامل برسد، منابع ثروت به طور یکنواخت توزیع شده باشد و همه کارهای آدم‌ها با فناوری‌ها و روبات‌ها انجام شود؛ اگر روزی دیگر مفهوم پول و تبادل اقتصادی و تجاری ور بیفتد و آدم‌ها بدون هیچ زحمت و تکاپو به همه نیازمندی‌ها و امیال خود برسند؛ آیا دیگر نباید کار کنیم؟

این تصور به ما یک خط روشن درباره اهمیت کار کردن می‌دهد.

ما کار می‌کنیم چون حیوان نیستیم؛ کار می‌کنیم چون جوهره وجودی ما «کار» است.

من حیوان نیستم که خیلی راحت و آرام در علفزارها بچرم؛ هر جا رسید قضاء حاجت کنم؛ آمیزش کنم، بخوابم و دوباره روز از نو و علف از نو.

من چون آدمم باید کار کنم حال می‌خواهد نیاز به تبادل تجاری و پول در آوردن داشته باشم، چه نداشته باشم. انسان از راه تولید و خلق کردم، انسان می‌شود. انسان از راه ثمر دادن استعدادهایش به آدمیت می‌رسد وگرنه اگر قرار باشد بدون هیچ تلاش و جهد، با فشار دادن دکمه‌ها و اجرا کردن الگوریتم‌ها نیازهایش را مرتفع کند موجودی دیگر می‌شود؛ که البته شاید خیلی هم جذاب باشد اما هرگز طعم و مزه آدمی در آن نیست.

نظر شما چیست؟

کارشغلپولحیوانثروت
یک آدم عادی که می‌خواهد از حد معمول هم معمولی‌تر باشد؛ که بدون پرده و باآرامش حرف‌های دلش را با مخاطب ناشناس مطرح کند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید