مهارت و علم همونقدر که با هم تفاوت دارن، به همدیگه وابسته هستن. تقریبا همه ما، حداقل تو دل خودمون به اون سوال معروف این پاسخ رو دادیم که: ثروت. اینکه چرا ارزش علم به ما آموزش داده نشده، و اینکه چرا ما از قدرت درآمدزایی علم بیخبریم، دلایل مختلفی داره که قصد مرورشون رو ندارم. اما اینکه چرا مهارت یا تجربه در سالهای اخیر اهمیت بیشتری پیدا کرده با تقریب خوبی ناشی از تاثیر اون در حل مساله، تسهیل کارها و درآمدزایی هست. بنابراین طبیعیه که تا الان افراد زیادی در مورد مهارتها، تواناییهای عملیاتی، و تجربههای کاری، محتوا تولید و منتشر کرده باشن. پس این نوشتهها (و اگر فرصت باشه نوشتههای بعدی) قرار نیست بطور مستقیم در مورد امور اجرایی و عملیاتی کسبوکار صحبت کنه، بلکه برخلاف رویه فعلی قراره مروری داشته باشه بر علم مدیریت با تمرکز روی شاخه بازاریابی، روشهای تولید علم بازاریابی، و تاثیر اون در زندگی و نگاه افراد.
اساتید و کارشناسان زیادی در این حوزه مشغول فعالیت هستن. منابع خیلی زیادی هم چه بصورت کتابخونهای و چه آنلاین وجود داره که قابل دسترس هست و میشه استفاده کرد. اما چیزی که باعث انگیزه من شد تا جداگونه اقدام به این کار کنم تو سه مورد قابل اشاره هست: اول اینکه میخواستم این آموزش تعاملی باشه و خوانندهها بتونن با من به عنوان نویسنده در ارتباط باشن. دوم، اهمیت تحقیق و روش انجام تحقیق صرفا در حوزه بازاریابی باشه و بتونیم در کنار یادگیری فنون آماری پژوهشی، مفاهیم و تئوریهای بازاریابی رو هم بررسی کنیم. سومین دلیل هم علاقه شخصی من هست برای افزایش استقبال جوامع دانشجویی و حرفهای از پژوهش علمی و اینکه اعتقاد دارم استفاده از اون هم میتونه به عملکرد شرکتها کمک کنه و هم باعث میشه افراد غیرمتخصص و پرادعا کمکم میدون کسبوکار عقبنشینی کنن.
مخاطب اصلی این نوشتهها، دانشجویان علوم اجتماعی و مدیریت بازاریابی و علاقهمندان نوپای پژوهش علمی هستن. اگرچه این رویکرد و روشها میتونن به کسب و کارها کمک کنن تا آسیب شناسی انجام بدن و روند و فرآیندهاشون رو بهتر از قبل طراحی کنن، ولی چون بطور مستقیم و ملموس در درآمدزایی سازمان تاثیر نداره، بنابراین انتظار ندارم که مدیران عملیاتی فعلا وقت زیادی برای وبلاگ بذارن و از خوانندههای همیشگی باشن. در هر صورت خیلی از مطالبی که قرار هست دربارشون صحبت کنم میتونه کمک بزرگی باشه برای تسهیل مراحل گزینش و جذب متخصص، مدیریت نیروی انسانی، رشد سازمان و توسعه فردی. البته که قبلا هم گفتم یکی از مهمترین اهدافم از نوشتن درباره پژوهش علمی، آشنایی با قدرت پولسازی و تقویت مالی هست که این مفهوم میتونه برای شرکتها داشته باشه.
مطالعات علمی مدیریت در ابعاد فردی، سازمانی و جامعه تاثیرات مختلفی دارن که بخش بیشتری از تمرکز ما روی سازمان هست. تمرکز یکی از مهمترین مفاهیمی هست که جوامع آکادمیک و محققان باهاش سروکار دارن و یکی از عناصر تشکیلدهنده پژوهش علمی هست که در موردش بیشتر مطلب خواهم نوشت. اما نکته مهمی که باید بگم اینه که در این وبلاگ بطور اختصاصی میخوام درباره اهمیت و ارزش پژوهش علمی در زمینه بازاریابی و مارکتینگ بگم، اینکه یه مطالعه علمی چطوری میتونه کاربرد داشته باشه، و در ادامه هم از آشنایی با واژههای تخصصی تا آموزش روشهای انجام پژوهش مثل مرور ادبیات، مفهومسازی، تعیین چارچوب تئوریک پژوهش، تشخیص متدولوژی مناسب و انجام تحلیلهای آماری، محتوا خواهیم داشت.
برای شروع، تعاریف مهمی که اساس و شاکله مطالب و پژوهشهای علمی رو تشکیل میدن و هر محقق بازاریابی لازم هست اونها رو بدونه مرور میکنیم تا با ذهن روشن وارد جزییات تحقیقهای علمی و کاربرد اونها بشیم:
علم: دانشی هست که ما درباره جهان اطراف، ساختار اون و رفتارش کسب میکنیم. این دانش اکتسابی از طریق مطالعه دقیق، مشاهده، انجام آزمایش و اندازه گیری جهان پیرامون حاصل میشه و نتایج این آزمایشها در قالب تئوری منعکس میشن (Cambridge Dictionary, 2020). علم باید به وسیله روشهای سیتماتیک بدست بیاد و مبتنی بر دلیل و مدرک باشه.
مدیریت: برای شروع، تعریف پیتر دراکر از مدیریت میتونه گزینه خوبی باشه: وظیفه اصلی مدیریت، بازاریابی و نوآوری است. در ادامه، هنری فایول هم تعریف جامعی از مدیریت مطرح میکنه که خودم خیلی ازش استفاده میکنم. فایول پنج وظیفه اصلی برای مدیریت تعیین میکنه: برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی، کنترل.
علم مدیریت: اگر علم رو ایجاد سیستماتیک دانش بدونیم و مدیریت رو هم به عنوان یک رشته مطالعاتی با ابعادی که در بالا ذکر شد بپذیریم، میتونیم علم مدیریت رو اینطور تعریف کنیم: استفاده از روشهای سیتماتیک برای ایجاد، افزایش و استفاده از دانش مدیریت.
مدیریت بازاریابی: فیلیپ کاتلر و کوین لین کلر همچین تعریفی از این مفهوم ارائه دادن: هنر و علم انتخاب بازار هدف، به دست آوردن مشتری، حفظ آنها و رشد مشتریان، از طریق ایجاد، ارسال، و اطلاع رسانی یک ارزش قابل تامل برای مشتری. اینکه چرا هم علم و هم هنر برای تعریف مدیریت بازاریابی استفاده شده رو در نوشتههای بعدی مفصل توضیح میدم.
تئوری: ایده های مرتبط به هم که کمک میکنن بخشی از دنیای واقعی رو تشریح کنیم.
تمام مفاهیم بالا رو در نوشتههای آینده با جزییات بیشتری مطالعه میکنیم.
اولین پست رو طولانی نمیکنم و امیدوارم که مقدمه خوبی از مطالب پیشروی وبلاگ بوده باشه. مجدد تاکید میکنم که اولین انگیزه من برای نوشتن درباره این موضوع، ایجاد علاقه و کشش در بین کسبوکارها برای استفاده از نتایج و گزارشهای مطالعات علمی، در کنار تحقیقات تجاری خودشون هست. و دیگه اینکه دانشجوها اطلاعات با کیفیتتری درباره مقاله و پایاننامه داشته باشن و بتونن راحتتر و مسلط پروژههای پژوهشی بازاریابی رو انجام بدن.
منابع:
Administration industrielle et générale – prévoyance organization – commandment, coordination – contrôle, Paris : Dunod, 1966
Lee, N., & Lings, I. (2008). What is research and why would anyone want to do it? In Doing Business Research: A Guide to Theory and Practice (pp. 1-19). SAGE Publications Ltd.
Philip T. Kotler, K. L. (1967). Marketing Management. Pearson Education.
Science. (2020). Retrieved from Cambridge Dictinary: https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/science