ویرگول
ورودثبت نام
عادل شکیبایی
عادل شکیبایی
عادل شکیبایی
عادل شکیبایی
خواندن ۶ دقیقه·۷ ماه پیش

نقد اندیشه های دکتر علی مدنی زاده


آقای دکتر علی مدنی زاده در گفتگو با علی ظاهری بیرگانی در برنامه شیوه با موضوع قیمتگذاری ارز در تاریخ15دی1403 نکاتی را اشاره کردند که در ذیل بررسی خواهیم کرد.

1-سیاست گذار های دنیا همه از یک رنگ اند: این همان نگرش سکولار و غیر دینی به تاریخ و حکومت ها است در این نوع نگاه بین موسی و فرعون و علی و معاویه هیچ فرقی وجود ندارد طبق این نگاه حکومت ها همگی شان فاسدند و به دنبال منافع شخصی خود هستند و در ظاهر برای جلب نظر مردم کارهایی هم برای تامین منافع عمومی انجام می­دهند و یا اینکه همه حکومت های دنیا عادل اند و به دنبال بیشترین منافع عمومی هستند و فرض میانی هم طبق منطق دینی پذیرفته نیست یعنی نمی­توانیم بگوییم بخشی از یک حکومت عادل و بخش دیگر ظالم است ولذا هر دو این حالت ها حداقل در اندیشه اسلامی مردود اند د رمنطق اسلامی حاکم یا عادل است و یا ظالم و حالت بینابینی هم ندارد این نوع نگاه به همین نقطه متوقف نمی شود و نتایج گسترده ای را در ادامه به همراه خود خواهد داشت.

2-نرخ ارز معلول است و علت نیست:این یکی از ریشه های مهم و رایج بدفهمی اقتصادی است که پشتوانه علمی و اثباتی هم ندارد طبق این دیدگاه ابتدا چاپ پول بی رویه صورت می­گیرد سپس بر اثر این حجم نقدینگی تورم ایجاد می­شود و لاجرم این تورم نرخ ارز را افزایش می دهد در صورتی که اگر به اقتصاد ایران و تکانه های اقتصادی توجه کنیم می بینیم که قضیه کاملا بر عکس است و شوک های ارزی باعث افزایش هزینه ها و چاپ پول شده و تورم ایجاد کرده است یک استدلال نقضی بر این ادعا صحبت ترامپ درباره چین است که چین با پایین نگه داشتن ارز خود دارد از ما کلاه برداری می­کند پس این نشان می­دهد که یک کشور می­تواند ارز را مدیریت کند این دیدگاه از علت مشکل وقتی در اجرا راه حل بیاید بسیار مشکل آفرین می شود همانگونه که ایشان گفتند اول باید رشد نقدینگی را کم کنیم بعد بریم سراغ ارز اگر علیت رشد نقدینگی از سمت افزایش نرخ ارز باشد همانگونه که در مقاطع مختلف داده های اقتصاد ایران این را نشان می دهد اصلا امکان کاهش نرخ رشد نقدینگی وجود ندارد که بتوان بعد از آن به سراغ ارز رفت و این راهکار حتما به نتیجه نخواهد رسید چون مثل این است که حجم انباری گندمی که یک موش بزرگ دارد را بخواهیم بدون افزایش گندم ها ثابت نگه داریم.

3-برای کاهش نقدینگی باید بَرج را کم کرد :باید پرسید دقیقا در مقیاس حاکمیتی منظور ارز برج چیست و ایشان دقیقا بودجه چه بخشی را می خواهد حذف کنند تا رشد نقدینگی کاهش یابد چون حرف کلی در این گونه موارد کارایی ندارد.

4-مجلس با زیاد شدن بودجه کاسه گرفته و هزینه تراشی کرده:درست است که مجلس ها عموما لایحه بودجه دولت را افزایش می دهند اما این افزایش چقدر بوده و آیا می توانیم رشد نقدینگی را از این میزان اندک ناشی بدانیم؟ اگر این عامل باعث بروز تورم است چرا به صورت شوک و ناگهانی این اتفاق می افتد؟ همانطور که در تصویر زیر می بینیم میزان افزایش هزینه های مجلس قابل توجه نیست.


تفاوت بین بودجه تقدیمی دولت و بودجه که در در نهایت مجلس تصویب کرده است در سال1404
تفاوت بین بودجه تقدیمی دولت و بودجه که در در نهایت مجلس تصویب کرده است در سال1404


5-ما یارانه های زیادی داریم که مرتبا هم در حال افزایش است:خوب باید پرسید ریشه این افزایش یارانه ها تنوع و حجم بیشتر یارانه هاست و یا کاهش ارزش آنها موجب شده که یارانه ها مرتبا در حال افزایش باشد؟از دل چنین تحلیلی می دانید چه در می آید؟ حذف و یا کاهش یارانه ها و باقی ماندن علت اصلی که همان کم ارزش شدن پول است یعنی وضعیت اقتصادی مردم روز به روز بدتر شود و پولشان کم زور جان شود ولی یارانه ها هم همزمان نه تنها افزایش ناشی از تورم را تجربه نکند بلکه آنها روز بروز کمتر شود و حذف شود انتظار دارید منطقا همین حالا بدون اینکه اجرا شده باشد این نسخه وضعیت سفره مردم را چه کند؟

6-روسیه با ابزار سیاست های کلان شوک های ارزی را جمع کرد :اگر به همین سادگی بود چرا سیاستگذاران ما با یک سیاست کلان شوک ها را در طول دولت های مختلف نتوانسته اند جمع کنند؟آیا سایر سیاست های روسیه از جمله کنار گذاشتن دلار و جایگزینی روبل و روش های پرداختی دیگر، انحلال بانک های ناتراز و در پیش رفتن رویه خنثی کردن تحریم هیچ کمکی به عبور ان از شوک های ارزی و اقتصادی اش نداشت؟

7- شما ارز را مثلا کنترل کنی مگر طلا و زمین را هم میتوانی کنترل کنی؟ این باور هم برگرفته از همان فرض غیر واقعی بازار آزاد است ایشان حتما اطلاع ندارند که خرید و فروش بالای حجم مشخصی از طلا در کشور های متعددی جرم است و زمین هم قوانین سخت گیرانه ای دارد به طوری که در تعدادی ازکشور ها اصلا زمین را به کسی نمی فروشند فرض ذهنی ایشان این است همه باید همه چیز ازاد باشد و با حکمرانی نمی تواند اقتصاد را سامان داد و این فرض باعث شده کنترل تقاضا را محال تصور کنند.

8-فولاد مگر‌انحصار دارد یا پتروشیمی؟: اتفاقا این سوال در جهت خلاف مواصع ایشان است و نشان می­دهد در زمینه هایی هم که به ظاهر انحصار وجود ندارد ما وضعیت مطلوبی نداریم و یکی از مشکلات سیاست گذاری ما دسترسی به موقع به ارز صادراتی همین صنایع است.

9- برای ارز یه نرخی باید دولت بزاره ک صف طولانی نشه: این نگاه به سیاست گذاری در راستای همان نگاه غیر واقعی است یعنی اصلا فرض کنترل تقاضا را نمیتواند لحاظ کند نتیجه این طرز تفکر می­شود که چون ما باید هر نوع تقاضایی از ارز را تامین کنیم پس قیمت ارز را درصد بسیار کمی از سوداگران بر کل جمعیت ایران تحمیل کنند. و ارزش آن را روزبه روز کاهش دهند.

10-ما جلو تجارت را گرفتیم بعد میگیم چرا قاچاق میشودکجا دنیا یخچال قاچاق است؟ این حرفی است که درست است سالهای پیش منطق مبتنی بر اقتصاد متعارف و لیبرالیستی برای آن توجیه های مشهوری داشت اما با شدت گرفتن جنگ تعرفه ای هنوز جای تعجب دارد که ایشان آن را بکار می­برند ایشان منظورشان این است که واردات باید ازاد باشد و اگر هم صنایع داخلی از بین رفتند اشکالی ندارد این نوع نگاه کشور را به مرور از هر نوع تولیدی خالی می­کند ودر هر زمینه ای کشور ما وابسته می­شود و زمینه های اشتغال فراوانی هم از بین می رود همان شرایطی که در زمان قاجار گرفتار آن شدیم ولی دقت کنید مهم این است که آزادی اقتصادی وتجاری حاکم باشد.

11- پیغمبر هم هم تجارت میکردند پس این مبنا را قبول دارند: این یکی از عجیب ترین دیدگاه های ایشان است مگر کسی اصل تجارت را زیر سوال برده که تجارت پیغبر را شاهد می آورند ؟و اساسا اگر کسی متوجه نباشد که چه تفاوتی بین سرمایه داری و دیدگاه اسلامی در اقتصاد وجود دارد در بسیاری از مبانی تفکر اقتصادی دچار خطالی در تحلیل می­شود اگر تفاوت بین مالکیت و نظام توزیعی را بین نظام سرمایه داری و اسلامی ندانیم واقعا هیهات است.و در نهایت اگر اسلام را مبدع و مشوق بازار آزاد ادعایی لیبرالیسم کنیم دچار التقاط بدی شده ایم.

اقتصاد ایرانبازار آزادسرمایه دارینرخ ارز
۱
۰
عادل شکیبایی
عادل شکیبایی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید