ایشان در بخشی از صحبت هایشان گفتد انقلاب 57 بزرگترین اشتباه تاریخی ایران بود و اگر امام سکان آن را بر عهده نگرفته بود چپ ها و مارکسیست ها کاری میکردند که الان دیگر ایرانی باقی نمانده بود اینکه این تفکر به جایی می رسد که انقلاب اسلامی را بزرگترین اشتباه تاریخی می داند حایز اهمیت است مخصوصا اگر آن فرد اندکی با تاریخ معاصر ایران آشنا باشد و وضعیت نابسامان ،متزلزل و وابسته ایران را به دول انگلیس و روس و بی کفایتی حکام آن بداند هر اتفاقی را که ایران را صرفا از آن وضعیت خارج کرده باشد اشتباه نمیداند ایران سرزمینی است که در هر دو جنگ جهانی اول و دوم بدون اینکه کوچترین جانب داری از طرفین جنگ بکند اشغال میشود
و وقتی در این سرزمین یک جاده خاکی مال رو میخواسته احداث شود بین سفارت های انگلیس و روس و دربار به قدری نامه رد و بدل می شده که توان گرم کردن یک شومینه را داشته حال این کشور که نهضت های نافرجامی مثل شرطه و ملی شدن صنعت نفت را هم پشت سر گذاشته و به انقلاب57 رسیده چه می شود که به زعم ایشان اشتباه کرده البته جای سوال دارد یکی از نکات برجسته ای که در اندیشه های ایشان وجود دارد که از لیبرالیسمی که ایشان به آن ارادت دارند نشات گرفته ساختن یک هیولای ترسناک از مارکسیست است که البته در هیولا بودنش هم شکی نیست ولی سرمایه داری در تاریخ خودش حتما بیش از مارکسیسم جنایت کرده کشور های بسیاری را استعمار کرده،حاکمیت های ملی گوناگونی را فروپاشانده و مردمان بسیاری را کشته و نقشه های بسیار بیشتری علیه منافع مردم کشیده است و فقط این شانس را داشته که با تغییر چهره خودش و ساختن سنتز های مختلف رنگ عوض کند مثلا اگر حالتی را در نظر بگیریم که بجای امام لیبرال ها زمام این کشور را در دست میگرفتند آیا الان ایران پیشرفته ترین کشور دنیا بود؟این خوش بینی متوهمانه به سرمایه داری و کشور های سردمدار آن ریشه بسیاری از مشکلاتی است که ایشان در اندیشه های خود گرفتار آن شده اند و بطور مثال باعث شده اندیشه های مارکس و مکتب مارکسیست بسیار تیره و منفور باشد و در دانشکده ای اقتصادی دانشگاه های ما هم هیچ اثری از انها نباشد ولی آموزه های مکتب لیبرالیسم تماما و بدون کوچکترین اصلاحی در آنها رایج و دایر و معتبر باشد و به عنوان علم اقتصاد معرفی شود.