هنگامی که رای دادگاه صادر می شود، امکان شکایت و اعتراض یکی از طرفین نسبت به حکم وجود دارد. در این مورد است که قانونگذار طرق مختلف اعتراض به حکم دادگاه را پیش بینی و در قانون درج نموده است. از روش های گفته شده می توان به اعتراض شخص ثالث، فرجام خواهی و اعاده دادرسی که هم در اعتراض به حکم های حقوق و هم کیفری وجود دارد، اشاره کرد.
مهلت اعاده دادرسی کیفری در قانون مشخص و تعیین نشده است. قانونگذار به صورتی پیش بینی کرده است که هر زمان موردی از اعاده دادرسی کیفری پیش آمد، بتوان آن درخواست را مطرح کرد.
اعاده دادرسی کیفری چیست؟ اعاده دادرسی کیفری به طور کل یکی از راه های شکایت به آرای صاد شده و حکم دادگاه می باشد که قانونگذار پیش بینی نموده است. اعاده دادرسی می تواند آخرین راه برای شکایت به حکم قطعی و آرای صادر شده باشد و به دو صورت اعاده دادرسی عام و خاص وجود دارد.
اعاده دادرسی کیفری عام یعنی وقتی یک حکم قطعی از دادگاه کیفری صادر شده است، می توان به آن حکم اعتراض کرد.
در صورتی می توان اعاده دادرسی کیفری عام را اعمال کرد که دارای شرایطی باشد. ابتدا آن که حکمی که صادر شده است، حکم محکومیت باشد. (حکم برائت را تحت هیچ شرایطی نمی توان اعاده دادرسی کرد.)
دوما حکم باید قطعی باشد. (حکمی که قطعی نباشد را نمی توان اعاده دادرسی کرد و امکان آن وجود ندارد.)
باید در نظر داشت که اعاده دادرسی تنها درباره احکام قابل اعمال است و درباره قرار های صادر شده توسط دادگاه اعمال نمی شود. حال فرق قرار و و حکم آن است که اگر رای دادگاه راجع به ماهیت دعوا و قاطعش به صورت جزء یا کل باشد، منظور حکم است و اگر چیزی جز این دو باشد، قرار نامیده می شود.
پذیرفته شدن درخواست اعاده دادرسی درباره احکام محکومیت قطعی دادگاه ها چه حکم مذکور به اجراء باشد و چه نباشد، باید در ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری تعیین شده باشد:
به طور کلی گفته می شود، در صورتی که محکوم از وجود دلیل قبل از صدور رای اطلاع داشته و به آن استناد نکند، امکان داد خواست اعاده دادرسی وجود نخواهد داشت. (اگر اثبات کند و دلایل قانع کننده داشته باشد، می تواند دادخواست اعاده دادرسی بدهد.)
طبقماده 475 آیین دادرسی کیفری گفته می شود که:
می توان بر اساس مواد گفته شده جمع بندی کرد که حتی اگر حکم اجرا شده باشد یا محکوم علیه (منطور فردی است که حکم راجع به او داده شده است و ملزم به اجرای آن می باشد.) فوت کند، باز هم می شود دادخواست اعاده دادرسی کیفری را مطرح نمود، حال که اگر او فوت کند، نماینده قانونی او، همسر و وراث قانونی و وصی آن حق درخواست دادخواست اعاده دادرسی دارند.
برخلاف مواردی همچون دادخواست تجدید نظر یا فرجام که مهلت دارند، برای اعاده دادرسی کیفری خاص مهلتی درج نشده است. اعاده دادرسی کیفری خاص در ماده 477 آیین دادرسی کیفری با تبصره های خود گفته شده است:
در صورتی که رئیس قوه قضائیه رای قطعی صادره از هر یک از مراجع قضائی را خلاف شرع بین تشخیص دهد، با تجویز اعاده دادرسی، پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال تا در شعبی خاص که توسط رئیس قوه قضائیه برای این امر تخصیص می یابد رسیدگی و رای قطعی صادر نماید.
شعب خاص مذکور مبنیاً بر خلاف شرع بین اعلام شده، رای قطعی قبلی را نقض و رسیدگی مجدد اعم از شکلی و ماهوی به عمل می آورند و رای مقتضی صادر می نمایند.
بر اساس می توان در نظر داشت که اعاده دادرسی کیفری عام تنها درباره احکام محکومیت است، اما اعاده دادرسی کیفری خاص هم می تواند درباره احکام محکومیت و هم برائت باشد.
از موارد دیگر نیز می توان به آن اشاره داشت که اعاده دادرسی کیفری در ماده 477 تنها توسط خود رئیس قوه قضیه قابل اعمال است و نه اشخاصی که در ماده 475 درج شده اند. در نتیجه در اعمال دادرسی کیفری خاص (ماده 477) نیازی به وجود جهات اعاده دادرسی کیفری عام نیست، صرفا کافی می باشد که رئیس قوه قضاییه رای را مخالف شرع بداند.