ادب» از منظر آیات قرآن/ تحصیل «ادب»، اولویتی برای تنها روز باقی مانده عمر
استاد، با تاکید بر ادب، آدابی را برای شرایط و موقعیتهای مختلف بیان کرده است، امام صادق(ع) میفرمایند: اگر در عُمرت دو روز مهلت داده شدى، يک روز آن را براى ادب خود قرار ده تا از آن براى روز مُردنت كمک بگيرى. «ادب» از منظر آیات قرآنی/ تحصیل «ادب»، اولویتی برای تنها روز باقی مانده از عمر
«حسن خلق عبادت است/ خوش اخلاقی را در ماه بندگی خدا تمرین کنیم» اصل «اخلاق گرایی» بیان شد «ادب» از منظر آیات قرآنی قرآن، کتاب ادب است و ادب حضور و ادب برخورد را در جاهای مختلف بیان میکند. مثلا میخواهیم یک مکان مقدس برویم، قرآن آیه دارد: «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً» یا در خصوص ادب برخورد با والدین میفرماید: «و بالوالدَینِ احسانا»، برای ادب ورود به خانه ديگران: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا...» ادب مناظره با مخالف: «جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ». ادب شنیدن صحبتها :«یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»، ادب صحبت کردن: «قَوْلًا بَلِيغًا» و «قَوْلًا لَّيِّنًا»، ادب نیکی به دیگران: «واذا حييّتم بتحيّة فحيّوا بأحسن منها»، ادب مهمانى: «إِذا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا»، ادب نشستن در مجالس عمومى: «إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحْ اللَّهُ لَكُمْ» و موارد بسیاری که در خصوص آداب، در قرآن کریم بیان شده است. حضرت علی(ع) میفرماید: «اِنَّكَمُ قَوَّم ٌبِاَدَبِ كَفَزَيِّنهُ بِالحِلمِ، تو با ادبت ارزشگذارى مىشوى، پس آن را با بردبارى زينت بخش». شما قیام و پا برجا بودنتان با ادب است، اگر ما میخواهیم قیام کنیم و زندگی کنیم باید ادب داشته باشیم و ادب فقط مال مومن نیست، هر کس میخواهد در دل مردم جا پیدا کند، باید ادب داشته باشد. این مواردی که قرآن بیان میکند همه فطری است، خداوند میفرماید: «خوشاخلاق باشید»، کافر هم باید خوش اخلاق باشد اما ما که ادعای مسلمانی میکنیم بیشتر باید ادب را رعایت کنیم. ادب انبیاء(ع) و بزرگان پیامبران الگوی ادب بودند. حضرت ابراهیم(ع) میخواست خدا را به مخالفین توضیح دهد، گفت: «الَّذِى خَلَقَنىِ فَهُوَ يهَدِينِ*وَالَّذِى هُوَ يُطْعِمُنىِ وَ يَسْقِينِ، وَ إِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ، وَالَّذِى يُمِيتُنىِ ثُمَّيحُيِينِ، خدای من آن کسی است که من گمراه بودم و هدایتم کرد. به من طعام داد و مرا سیراب کرد». نمیگوید که خدای من همان خداییست که مریضم کرد و بعد شفایم داد، میگوید خدای من آن خدایی است که وقتی من مریض شدم او شفایم داد. این شیوه سخن گفتن ادب است. بزرگان دین این ادبها را رعایت میکردند خصوصا در محضر ائمه(ع). علامه امینی میگوید: وقتی وارد حرم حضرت امیر المومنین(ع) میشدم همیشه از پایین پا به حرم وارد و بعد خارج میشدم و از بالای سر به حرم نرفتهام. بسیاری از افرادی که به این قضیه دقت دارند هیچ وقت از بالاسر وارد نمیشوند. میروند دور میزنند و از پایینپا وارد میشوند. آیتالله بروجردی و حضرت امام(ره) هنگام خروج از حرم مطهر حضرت معصومه(س) عقب عقب میآمدند و پشت به ضریح نمیکردند؛ اینها را دقت میکردند و الحمدالله بسیاری از مردم نیز اینها را انجام میدهند. تنها روز باقی مانده از عمرتان را هم صرف تحصیل «ادب» کنید